Larry:)
12 stories
End Game (L.S) by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 631,306
  • WpVote
    Votes 88,755
  • WpPart
    Parts 77
[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....
 • Beloved Rival • [L.S] by Cnstylinson
Cnstylinson
  • WpView
    Reads 87,594
  • WpVote
    Votes 12,396
  • WpPart
    Parts 31
-تو چی از جون من میخوای؟ خسته نشدی از این همه کثافت کاری؟ اونم بخاطر پول ؟ فقط بگو چی از من میخوای و تنهام بزار +خودتو ! • رقیبِ معشوق • -M.Preg- Written by: Cnstylinson
Anxiolytic [L.S] by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 172,267
  • WpVote
    Votes 33,421
  • WpPart
    Parts 78
[Complete] "خب ببین اینجا چی داریم .. لویی تاملینسون مغرور که ادعا میکنه بهترین دانشجوی داروسازی دانشکدست در حالی که نمیتونه یه قرص ساده برای خودش تجویز کنه" "سرد درد های من دیگه با قرص خوب نمیشن هری!" "پس با چی خوب میشن؟" "با تـو"
Blue Ice. by XBlueShineX
XBlueShineX
  • WpView
    Reads 50,693
  • WpVote
    Votes 6,642
  • WpPart
    Parts 25
هری خیره توی چشم‌هاش غرید: -‌ هرگز به من دست نزن. نمی‌خوام ببینمت! لویی با صدای خفه‌ای گفت: -‌ من..من نمی‌فهمم... به دیوار تکیه زد تا سقوط نکنه و خودش رو در آغوش گرفت. تنش یخ بسته بود. -‌ چی رو نمی‌فهمی؟ نمی‌خوامت! . . . *Persian Translation *Original Story By: @purpledandeli0n
ROMEO | L.S by YASXTP
YASXTP
  • WpView
    Reads 24,641
  • WpVote
    Votes 5,448
  • WpPart
    Parts 15
🐈‍⬛ COMPLETED هری یه پسر شیرینه و شهر جدیدی که بهش نقل مکان میکنه باعث میشه گربه‌ی عزیزش حامله بشه، چند تا کینک مخفی داره، از همسایه بی ادبش منتفره و روحیه‌ی کله شقش اونو به سمت کلی دراما میکشونه. 🐈‍⬛ SMUT, LOUIS TOP 🐈‍⬛ PERSIAN TRANSLAT‌ION
Mr taster  [Larry.Stylinson]  by kimo_blue
kimo_blue
  • WpView
    Reads 55,231
  • WpVote
    Votes 12,198
  • WpPart
    Parts 23
[{کامل شده}] برای این که تو مسابقه بزرگ آشپزی ایتالیا شرکت کنی نیاز داری یه سر آشپز موفق تمام فوت و فن پاستا پختن رو بهت یاد بده و چه سر آشپزی میتونه بهتر از لویی تو یک ماه از هری یه ستاره برای آشپزی ایتالیا بسازه؟؟ Lou, top Happy ending °°^^{Cover by notoriouse} °°^^ تاریخ شروع : 22 اسفند هزار و سیصد و نود و نه. 1 #boyxboy 1 #harry
obviously || Larry [persian translation] by zayneix
zayneix
  • WpView
    Reads 33,307
  • WpVote
    Votes 7,162
  • WpPart
    Parts 25
[Completed] "لویی نابیناست؛ اون طرفدار واندایرکشن یا درواقع فنِ هری استایلزه، و درست از لحظه ای که اونها همدیگه رو ملاقات میکنند زندگی لویی زیر و رو میشه..." * * * author ( on ao3) : sweetkisses
My sweet prisoner  by -Aram_
-Aram_
  • WpView
    Reads 46,277
  • WpVote
    Votes 6,151
  • WpPart
    Parts 19
داستان در گذشته و زمانی که هری جزوی از خوناشام های برتر و لویی جزوی از برده های عمارت استایلزهاست اتفاق میوفته..... ( ترسناک نیست ) # 1 in vampire
Autism by saba2079
saba2079
  • WpView
    Reads 218,465
  • WpVote
    Votes 36,549
  • WpPart
    Parts 54
اون فقط اوتیسم داره.....
Baby Heaven's In Your Eyes [L/S: Persian Translation] by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 97,160
  • WpVote
    Votes 10,346
  • WpPart
    Parts 25
[OnGoing] بیشتر از این نمیتونست تفاوتی بینشون باشه. لویی تاملینسون ۱۷ ساله که آخرین سال دبیرستانش رو تو معتبر ترین مدرسه غیرانتفاعی دانکستر میگذروند.اگه تنها یک چیز باشه که اونو به شدت آزار میده,قطعا مدرسه ی سطح پایینِ دولتیِ خیابون روبرویی هست. هری استایلز ۱۹ ساله,کسی که درحال گذروندن آخرین سال دبیرستانش تو مدرسه دولتی دانکستر هست.اون هیچوقت سره کلاساش حاضر نمیشه و اگرم به خودش این زحمتو بده,یا مسته یا های,بعضی وقتا هم جفتش.پوست بدنش پر از تتوعه و اگه تنها یک چیز باشه که اون ازش خیلی متنفره,اونم بچه های پر افاده و سوسول مدرسه غیر دولتیِ خیابون روبروییه. یا جور دیگش اینه,جایی که هری پسر بد و به فاک رفته با کلی مشکل تو زندگیش,لویی پسر پولدار فوق العاده و خوشبخت,که مدرسه هاشون دقیقا روبروی همدیگن.اونا تو یه پارتی باهم آشنا میشن و شاید این آخرین و تنها چیزیه که بهش احتیاج دارن.