Nili_ya
- Reads 13,298
- Votes 2,216
- Parts 47
هربار...اون تو بودی که بهم میگفتی دوستم داری , بغلم میکردی و میبوسیدیم و هربار من سرت فریاد میکشیدم و ازت میخواستم که گورتو گم کنی و تنهام بزاری
ولی تو برمیگشتی که دوباره دوستم داشته باشی , بغلم کنی و ببوسیم
حتی وقتایی که هیچی درست نبود بازم برمیگشتی
حالا من اینجام....
مکث کرد و با خستگی به "او" نگاه کرد
-و میخوام برگردی.