dmhtab's Reading List
8 stories
My lovely writer by FictionaryNotes
FictionaryNotes
  • WpView
    Reads 2,284
  • WpVote
    Votes 347
  • WpPart
    Parts 15
نام.: #MyLoveIyWriter زانر .: Dram/smut/ Romance/slice of life کاپل..: jikook نویسنده .: #Mahtab روزهای آپ.:جمعه ها رده سنی .🔞 خلاصه ..: جیمین نویسنده ای که با کتاب ها و رمان های که مینویسه همه رو مجذوبه خودش کرده به خاطر کمک به کسایی که مشکل دارن اسمش رو فرشته گذاشتن و همیشه یه هاله نورانی اطرافشه ،جونگ کوک مدیر کمپانیه از سن کم رو پاهای خودش واستاده ازصفر شروع کرده اما الان یه ادم معروف هستش ، چی میشه اگه جونگ کوک بعداز یه روز سخت کاری واس به دست آوردن آرامشش بره به کافه ای از قضا جیمین قصه هم اونجا باشه با خنده دلبرانش و هاله روشن اطرافش چیزو رو تو وجود جونگ کوک به لرزه در بیاره حالا باید دید چی پیش میاد بین این دو پسر ...... ایا بهم اعتراف میکنن یا تو خودشون نگه میدارن عشق تازه شکوفه زده تو قلبشون رو.......
Crave | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 415,436
  • WpVote
    Votes 52,450
  • WpPart
    Parts 69
کشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چیزی از دنیای DDLB نمی دونند. اما امکان نداره که بتونی تمام راز ها رو تا ابد مخفی کنی؛ درسته؟ یعنی چه اتفاقی ممکنه بیوفته؟ کاپل ها: • نامجین • یونمین • ویهوپکوک هشدار- این فیکشن دارای: • مطالب بزرگسالانه • DDLB • BDSM • Triggering situation( موقعیت هایی که ممکنه برای بعضی افراد دارای مشکلات روحی مثل افسردگی خوب نباشه) • خشونت • امپرگ • سن شخصیت ها در داستان: سوک جین=21 جیمین=18 جونگ کوک=17 یونگی=24 نامجون=23 هوسوک=23 تهیونگ=22 The Original Story Credit: @ForEverMoonChild All Chapters will be dedicated to her For her amazing work
Halloween Angel [Oneshot~Taekook] by sadixen
sadixen
  • WpView
    Reads 505
  • WpVote
    Votes 74
  • WpPart
    Parts 1
- من فرشته ام. فرشته هالووینی... -آره... فرشته هالووینی من... صداها ساکت شده بودن و کلاس وحشتی دیگه وجود نداشت. اونجا قطعا براشون بهشت بود؛ بهشتی ترسناک و وسوسه انگیز... • Genre: School life, Smut, Romance, Fluff
One Shot "Just a Month" by sweet_choccolate1
sweet_choccolate1
  • WpView
    Reads 641
  • WpVote
    Votes 70
  • WpPart
    Parts 1
جین! کجایی؟ خودت رو نشون بده! بالاخره بغضش شکست جین درست گفته بود! باید گریه میکرد اشک هاش یکی پس از دیگری گونه های سردش رو خیس کردن پس جین... واقعا رفته بود؟ دستش رو بالا گرفت و به دونه های بارون رویه دستش لبخند زد +منم دوست دارم
 SILENT | VKOOK by itsqzll
itsqzll
  • WpView
    Reads 143,936
  • WpVote
    Votes 23,584
  • WpPart
    Parts 29
"هی جونگ کوک میشه لطفا باهام حرف بزنی؟" ''م_من هم_همیشه باهات ح_حرف میز_زنم ته ته'' چی میشه اگه پسر بد مدرسه، کیم تهیونگ، بخواد به جونگ کوکی که نمیتونه حرف بزنه کمک کنه؟ اما تهیونگ یه راز کوچولو داره... +این فیک روند اصلیش از پارت 7 به طور جدی شروع میشه و پر از سوپرایزه! پارتای اول بیشتر جنبه ی طنز و کیوت داره>~< خودم که خیلی باهاشون سافت شدم^~^ ژانر:رمنس_کیوت_فلاف_اسمات_کمدی_+18_مدرسه ای_اختلال چندشخصیتی #1ویکوک 1#تهیونگ #جونگکوک 1#بنگتن 1#cute 1#badboy 1#comedy 1#namjoon 1#jimin 1#bangtan 4#vkook
[] Let me be your fuckbody []  by Tired-boo
Tired-boo
  • WpView
    Reads 124,350
  • WpVote
    Votes 16,812
  • WpPart
    Parts 40
خیلی از آدم‌هایی که هر روز میبینیم، احتیاج به کمک دارن. همون‌هایی که بی‌تفاوت از کنارشون میگذریم. جین از همون آدمهاست. سال‌های عمرش رو اینجوری گذرونده و بهش عادت کرده. هیچکس حتی فکرش رو نمیکنه پسری که اوضاع مالی خوب و صورت خندونی داره چه چیزهایی رو میتونه پشت سر گذاشته باشه تا زمانی که نامجون یک حدس‌هایی میزنه و همه چیز عوض میشه. ________________ Main couple: Namjin Side couple: Vkook, Yoonmin Writer: Tired-boo
my daddy by min_koala
min_koala
  • WpView
    Reads 310,955
  • WpVote
    Votes 34,779
  • WpPart
    Parts 31
با چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون کرد و اخم کوچیکی رو بین ابروهاش نشوند × ولی م...من مییی خوام ببگم چون ... پاهاش رو به هم نزدیک کرد ، لب پایینش رو به دندون گرفت ، با دست ای کوچولوش چنگی به لبه ی هودی تو تنش زد و لا چشم های پاپی طوری به پدر خوندش نگاه کره کرد × توو. . ددیه منی کاپل ها کوکوی ، یونمین و نامجین ژانر لیتل ، اسمات ، ددی کینک،روزمره نویسنده مین کوالا و سولمیتم Kim_mahsa تموم شده
Time; YoonMin | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 62,020
  • WpVote
    Votes 12,715
  • WpPart
    Parts 38
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیرستان بودن؛ دیگه احساسات اون مرد رو نپذیره. یه تصادف، یه تغییر، یه شانس.. وقتی جیمین با یه ماشین تصادف میکنه و به سمت مرگش ته یه دریاچه ی یخ زده می بره جیمین میدونه که قرار بمیره اما با اینکه فقط 30 سالشه از این رفتنش خوشحاله. هرچند، مرگ نقشه دیگه ای برای این مرد داره. مرگ به جیمین پیشنهادی رو میده که همیشه می خواسته. یه شانس دوم. تنها نکته ای که وجود داره اینکه اون دوباره تو 30 سالگی، همین روزی که کشته شده؛ خواهد مرد اما تو این زمان به سن 15 سالگیش برمیگرده تا زندگیش رو دوباره شروع کنه. جیمین هم با اشتیاق و بدون توجه به عواقب این تصمیم قبول میکنه. چه اتفاقی میوفته وقتی همین قدم، تمام دنیاش رو تغییر بده. چه اتفاقی میوفته وقتی به خودش اجازه میده که با نوجوون پردردسر و تنهایی که سال ها قبل به خاطر ترس ازش کناره گرفته رو به روشه و اون رو بپذیره. چه اتفاقی میوفته اگه اون چیزی که قلبش این همه سال نداشته رو (عشق)،