What i love exo
3 stories
●•°○I Sold My Virginity Online○°•● by _YourMy24_
_YourMy24_
  • WpView
    Reads 132,662
  • WpVote
    Votes 25,289
  • WpPart
    Parts 14
چانیول رییس یک کمپانی بزرگ به اختلال شدید OCD (وسواس) مبتلاست و به علت همین بیماری با وجود تمایل شدیدش تا به حال نتونسته با کسی رابطه ی جنسی داشته باشه . از اونجایی که گرایش جنسی اون به جنس موافقه ، با راهنمایی های دکترش به این نتیجه میرسه که بهتره سکس رو از یک پسر باکره شروع کنه . پسری که مطمئنه سالمه و بیماری خاصی نداره . تا کم کم بتونه به ترسش غلبه کنه .‌ چانیول به دنبال یک پسر باکره میگرده اما پیدا کردنش آسون نیست . چون چانیول به دنبال عشق نیست و میخواد در ازای پرداخت پول مدت کوتاهی رو با اون پسر باشه . پیدا کردن یک هرزه ی باکره از اون چیزی که فکر میکنه سختتره خیلی سختتر . تا اینکه یک شب در صفحات پورنی که تقریبا هر روز با اونها خودارضایی میکنه یک آگهی میبینه .‌ پسری که حاضر به فروش باکرگیش به مبلغ خیلی گزافیه . توضیح : خلاصه ی داستان ممکنه خیلی سکسی و بالای هجده به نظر برسه اما در حقیقت شبیه به بقیه ی فیکهای منه و از حد معمول قرار نیست خارج بشه .
Mpreg by xarrcane
xarrcane
  • WpView
    Reads 3,564
  • WpVote
    Votes 638
  • WpPart
    Parts 1
"چی میشه اگر یه روز بیون بکهیون عضو اکسو، فن فیکشن بخونه؟ و در کنارش یکم... توهم بزنه؟" 🕐 فيكشن: ام پـــــرگ | #Mpreg 🕑 كاپل: چـانبــك 🕒 ژانرها: كمدى، اسمات، نان-ايو 🕓وضعيت: #OneShot 🕔نويسنده: @xarrcane 👈🏻اسم این وان شات ام پرگه ولی ژانرش ام پرگ نیست! 👈🏻کل داستان اسماته و من خواهش میکنم واقعا خواهش میکنم رده سنی رو رعایت کنید و اگر یه درصد حس میکنید دوس ندارید خودتون حواستون باشه 👈🏻اکثر ایونت ها، مومنت ها و فکت ها (بدون در نظر گرفتن فاصله زمانی بینشون) واقعی و بعضیاشونم تخیلین 👈🏻*اول داستان کار تیم ترجمه سایت اوه سهون فنز برای برنامه نویینگ برادرز اکسو هستش و حقوقش برای مترجماش محفوظه 👈🏻هرچند فضای داستان فضای واقعی (AU نیست) و کاراکترا تو حالت واقعیه خودشون به عنوان اکسو هستن، کلیت داستان کاملا ساختگی و تخیل نویسندس 👈🏻دو تا فیک اولی که بهشون اشاره میشه 10080 و ابسلوت چانیول هستن و حق نوشته و ایدشون برای نویسنده هاشون محفوظه، بقیه فیکا هیچ کدوم منبع خارجی ندارن و فقط برا همین وان شات نوشته شدن
" UNTOLD " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 88,448
  • WpVote
    Votes 16,004
  • WpPart
    Parts 33
•¬‌کاپل: چانبک | ویکوک •¬‌ژانر: امگاورس | فلاف | اسمات | عاشقانه •¬‌خلاصه: فارغ از تمام پیچیدگی‌ها و سختی‌های زندگی، اون بیون بکهیون بود؛ امگای زیبایی که مدت‌های طولانی در روزمرگی‌های پر از آشفتگی‌اش، به دنبال آلفایی می‌گشت که با تمام وجود بهش عشق بورزه و بپذیرتش و از مخمصه‌هایی که دچارشه نجاتش بده. بکهیون آرزو داشت تا آلفای جذاب و پولداری نصیبش بشه و اون رو از قرض و بدبختی‌هایی که تمامی نداشتن، نجات بده... و روزِ بعدی، اون پارک بکهیونی بود که برهنه، در بازوان همسر سکسی‌اش حبس شده و برقِ حلقه‌ای که چشم هر بیننده‌ای رو خیره می‌کرد، سندِ واقعی بودن این ازدواج بود؛ در حالی که بکهیون هیچ چیزی از چانیول به یاد نمیاورد و تنها خاطره‌ای که به یاد داشت، خوابیدنِ شب قبل و آرزو‌ش بود! -من باید باور کنم که تو همسرمی پارک چانیول؟! باورم شه که ازدواج کردیم؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #Asteria