Saabaa_a's Reading List
71 stories
𝙒𝙍𝙀𝘾𝙆𝙀𝘿 | 𝙇.𝙎 by thesamina28
thesamina28
  • WpView
    Reads 143,802
  • WpVote
    Votes 19,483
  • WpPart
    Parts 81
_ولی من لایق خداحافظی بهتری بودم. +هیچکس خداحافظی نمیکنه مگر اینکه دوباره بخواد ببینتت ، بدون خداحافظی رفتم چون دیگه هیچوقت نمیخواستم تا آخر عمرم ببینمت. 🎀[درحال ادیت]🎀 زمان اپ : هروقت به شرط برسه. حاوی اسمات🔞 هپی اند🔥 نویسنده:سامینا🫀
A Darker Shade Of Love [L.S] by PARASTOOSTYLESS
PARASTOOSTYLESS
  • WpView
    Reads 56,828
  • WpVote
    Votes 4,068
  • WpPart
    Parts 55
[Complete] لویی تاملینسون یک مولتی میلیاردرِ،اون فقط 30 سالشه ولی یک بیزینس من پولدار و موفق با گذشته ای تاریکه،که فکر میکنه عشق برای افراد ضعیفه. همچنین لویی یه سادیستِ،اون دوست داره در حین داشتن رابطه درد رو تحمیل کنه و از هیچ کلمه امنی استفاده نمیکنه هری استایلز یک دانشجو 19 سالست که سخت تلاش میکنه از دانشگاه فارغ التحصیل بشه.اون دوست داره که نویسنده و یک عکاس حرفه ای بشه ،هری پسری شاد و خوش شانسیه که توی گارلند، یکی از گی کلاب های لندن توی منطقه سوهو کار می کنه. اتفاقا گارلند متعلق به بخشی از ثروت لویی تاملینسونه! Start: 8June 2020 Author : littlespoonstyles94
[Dark Sleep](L.S & Z.M)  by zoiarry
zoiarry
  • WpView
    Reads 5,535
  • WpVote
    Votes 1,070
  • WpPart
    Parts 30
الان زمان مناسبی نبود، زمان مناسبی برای یک دیدار مجدد بعد از پنج سال برای دیدن کسی که جوونه چشم هاش حیات چشمهاتو فراهم می‌کرد برای دیدن کسی که همیشه برات فرشته بوده جهنم جای مناسبی نبود اون مال اینجا نیست! جهنم جایی برای فرشته ها نداره لری /زیام هردو کاپل مهم ان Love you alllll... 🤍
Hanahaki[L.S] by mansurepotter
mansurepotter
  • WpView
    Reads 10,417
  • WpVote
    Votes 3,139
  • WpPart
    Parts 18
مثل زخم، مثل درد، مثل ماه نصفه و نیمه. [Completed]
Fe [L.S] by florrasita
florrasita
  • WpView
    Reads 13,753
  • WpVote
    Votes 3,205
  • WpPart
    Parts 42
دستاش رو جلو آورد و بهم نشون داد . -«این دست هارو نگاه کن ... بوی خون رو حس میکنی ؟ میدونی خون رو چی پاک میکنه ؟ » سرمو تکون دادم . -«فقط خون ، میتونه خون رو پاک کنه ...چرخه انتقام هیچوقت به پایان نمیرسه . نفرت تکثیر میشه و یه روزی میرسه که از زمین ، چیزی جز یه لکه سرخ که بوی تند اهن میده ، چیزه دیگه ای باقی نمیمونه ...!» •Completed
Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED by mayda_fanfic
mayda_fanfic
  • WpView
    Reads 359,018
  • WpVote
    Votes 59,368
  • WpPart
    Parts 79
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!
My broken heart(Ziam♡) by hnii_dr
hnii_dr
  • WpView
    Reads 179,302
  • WpVote
    Votes 29,055
  • WpPart
    Parts 63
•Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیشم میری برای آخرین بار بغلم کنی؟ فقط همین یه بار قول میدم بعدش دیگه من و نمیبینی... #1 fanfiction
philophobia by PRSFON
PRSFON
  • WpView
    Reads 1,617
  • WpVote
    Votes 371
  • WpPart
    Parts 13
_اگه اون گردنبند رو نمی خریدم تو الان اینجا نبودی، و من تا ابد از عشق میترسیدم. +تو از عشق نمی ترسی، از شکست خوردن در عشق می‌ترسی!
murder cases by mewrySH
mewrySH
  • WpView
    Reads 1,160
  • WpVote
    Votes 232
  • WpPart
    Parts 4
ما اینجا درباره پرونده های قتل معروف حرف میزنیم. هشدار: این بوک ممکنه برای خواننده های سن پایین مناسب نباشه!❌
Birds in Gilded Cages(larry)(persian) by niallssm
niallssm
  • WpView
    Reads 126,807
  • WpVote
    Votes 9,440
  • WpPart
    Parts 25
در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......