𝐇𝐈𝐃𝐃𝐄𝐍 | 𝒎𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈
❝ i'll know it's you. i could never forget your voice, baby. ❞ 𝙖 𝙩𝙮𝙥𝙞𝙘𝙖𝙡 𝙩𝙚𝙭𝙩𝙞𝙣𝙜 (??) 𝙖𝙪 ✎. ° 𝙧𝙖𝙣𝙙𝙤𝙢 𝙪𝙥𝙙𝙖𝙩𝙚𝙨 [; for author reference ] 𝐫𝐚𝐧𝐤𝐢𝐧𝐠𝐬: °. '*' #1 fanfiction #1 hanjisung #1 textingau
❝ i'll know it's you. i could never forget your voice, baby. ❞ 𝙖 𝙩𝙮𝙥𝙞𝙘𝙖𝙡 𝙩𝙚𝙭𝙩𝙞𝙣𝙜 (??) 𝙖𝙪 ✎. ° 𝙧𝙖𝙣𝙙𝙤𝙢 𝙪𝙥𝙙𝙖𝙩𝙚𝙨 [; for author reference ] 𝐫𝐚𝐧𝐤𝐢𝐧𝐠𝐬: °. '*' #1 fanfiction #1 hanjisung #1 textingau
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...
زمانی که هان جیسونگ توسط دوستش کیم سونگمین توی صف غرفهی بوسه رفت، نمیدونست چه اتفاقاتی قراره پیش روش باشه... 🍷 بازنویسی و ترجمه (غلط املایی داره ولی چون خیلی وقت پیش نوشتمش دیگه ادیت نکردمشون) 🍷کاپل ها : مینسونگ ، سونگجین ، چانلیکس 🍷 ژانر : مدرسه ای ، اسمات ، فلاف ، درام - نویسنده اصلی: KangarooChann °• Starts: 2...
_ اگه یه بار دیگه وقتی میخوام دهنتو به فاک بدم، خودتو عقب بکشی، بهت رحم نمیکنم. فهمیدی توله سگ؟ پسر کوچیکتر با لبهایی که از ترس میلرزیدن دستهاش رو روی زمین مشت کرد و جواب داد: _چشم... _ چشم، چی؟ _ چشم ارباب. -------- جئون جونگکوک پسر بیست و سه ساله ای که برای تغییر زندگی روزمره و کسل کنندهش، پا به رابطه ای عجی...