کامل شده
3 stories
✓End Where I Begin✓| KookMin by AuroraMM98
AuroraMM98
  • WpView
    Reads 22,321
  • WpVote
    Votes 3,323
  • WpPart
    Parts 52
ژانر: AU, Historical, OmegaVerse, Mpreg, Smut, Drama, Angst, Romance, Royalty and Politics کاپل اصلی: KookMin کاپل فرعی: NamTaeSeok, YoonJin خلاصه: بعد از سرنگون کردن پادشاه پارک هوان، جونگوک با میت کردن شاهزاده جیمین بر خلاف میل امگا، به عنوان پادشاه اصیلزاده و آلفای بر حق چوسان به تخت نشست و سلسله جئون رو از سر گرفت. جونگوک به تمام آرزوهاش رسید ولی جیمین با وجود ملکه شدن، همه چیز رو از دست داد. سرنوشتی که خوشبختی یکی در گرو رنج دیگری باشه، قابل تغییر بود؟ *** چنل تلگرام: Aurorafic توجه! فیک در دوره تاریخی چوسان روایت میشه. هشدارها: فیک شامل مواردی مثل اجبار به رابطه جنسی و میت شدن، روابط زیر سن قانونی (به علت دوره تاریخی متفاوت و ملزومات فرهنگی اون دوره)، سقط جنین، مرگ، جراحت و خشونت فیزیکی، خشونت روانی و کلامی هست. لطفا دقت کنید و مراقب خودتون باشید 💜 Ranks: #1 امپرگ
✓Let the Flames Begin✓| Kookmin by AuroraMM98
AuroraMM98
  • WpView
    Reads 59,725
  • WpVote
    Votes 9,313
  • WpPart
    Parts 50
ژانر: AU, Crime, OmegaVerse, Romance, Angst, Drama, Mpreg, Smut کاپل اصلی: Kookmin کاپل فرعی: Taejin, Namgi خلاصه: «کلاس مینی تموم شد؟» جیمین در حالی که مقابل پنجرهی قدی ایستاده بود، بدون این که بچرخه سرش رو تکون داد. رایحهی چوب صندل زیر بینیاش پیچید؛ سردردش شدیدتر شد. «بهش قول داده بودم بریم بیرون ولی انگار قراره بارون بیاد.» جیمین میتونست سینهی محکم آلفایی رو که حالا پشتش ایستاده بود، با فاصلهی کمی از خودش حس کنه. این روزها انگار نزدیکتر از همیشه میایستاد. به ابرهای تیرهای که سئول رو ناامیدکنندهتر از همیشه نشون میدادن نگاه کرد. اشک گرمی روی گونهی یخزدهاش غلتید. «داره بارون میاد.» ✨ وسط درگیری دو خانوادهی مافیایی در سئول، جیمین داشت تمام تلاشش رو میکرد تا جون خودش و دخترش رو نجات بده؛ تنها مشکل این جا بود که دیگه مطمئن نبود فرار کردن بهترین راه باشه. *** چنل تلگرام: Aurorafic هشدارها: خشونت، تجا*وز و روابط بدون رضایت طرفین، روابط با افراد زیر سن قانونی، سقط ج*ین، افکار خودکشی، حمله پانیک، جراحت و آسیب فیزیکی Ranks: #1 جیکوک 1# جیمین
Forget Me Not✓| Yoonmin(+18) by AuroraMM98
AuroraMM98
  • WpView
    Reads 18,608
  • WpVote
    Votes 979
  • WpPart
    Parts 97
Jimin, a single dad, has to fight his fears and insecurities to find his only remaining family, to be a good parent to his son, and to find love. "Perhaps the truth was those two young hands, those young hands buried beneath the snow and in the coming year when spring mates with the sky behind the window fountains of green saplings will erupt saplings that bloom, beloved, my truest friend. Let us believe in the dawn of the cold season..." ― Forough Farrokhzad Warnings: Smut Depression and suicide Toxic relationships Male pregnancy rape and sexual harassment addiction There are some things I should say first: I am using only names of BTS and I am in no way trying to talk about their real lives and how they really are. It is all fiction and a story to hopefully enjoy. English isn't my first language but I am kinda good at writing in my first language and I have experience so I'm hoping it would not be so bad! please tell me if you come across any mistakes regarding the language. Please do not copy :)