A_by_Atash
- Reads 20,611
- Votes 1,504
- Parts 8
قضیه ساده بود اما نه برای تهیونگ امگایی که خودش معشوقه داشت کسی که باهاش بزرگ شده بود!
اما این سرنوشت خوابای دیگه ای براش دیده بود. جشنی ک برای برادرش برگزار شده بود تا مافیا های دوست و آشنا بهش تبریک بگن که ریاست پک و گروه کیم رو به دست گرفته قرار بود خوشایند باشه و تهیونگ تنها برای اینک به برادرش افتخار میکنه اشک بریزه اما اشکی که اون شب ریخت؟
دلیلش جفتش بود.
اون گرگ کله خرابی که اکثر گروه ها باهاش در نمیوفتادن و کاملا بدون دعوت وارد جشنشون شده بود و از بدو ورودش به تهیونگ خیره شد.
حتی کاملا عادی اعلام کرد ک اومده جفتشو ببره.
محض رضای گاد اون کی فرصت کرده بود حتی تهیونگ رو ببینه ک الان سرزده بخواد ببرتش؟
•••
_جئون من نمیام متوجه میشی؟! اصلا دلم نمیخواد! متنفرم ک همراه تو باشم! میفهمی؟
گوک در سکوت با نگاه سردی بهش خیره شد و ته با پرویی ادامه داد و اخم کرد:
_من.نمیام.
و دست به سینه به منظره اونطرف نرده های تراس ک از این بلندی مشخص بودن نگاه کرد.
جونگکوک از پشت دم گوش خم شد و زمزمه کرد:
_منم نگفتم حق انتخاب داری شیرینم.
COUPLES: Kookv , Side Couple.
GENRE: Omegaverse/Angst/Smut/Mafia/H.E.
Up: [. متوقف شده]