𝐎𝐧𝐞 𝐝𝐢𝐫𝐞𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧
105 stories
12 (l.s)(z.m) -Complete- by toovic
toovic
  • WpView
    Reads 249,377
  • WpVote
    Votes 44,177
  • WpPart
    Parts 58
۴ تا جوجه دانشجو که تنها دغدغه ی زندگیشون نمره ی دانشگاس و فکر میکنن تمام دنیا دور خودشون میچرخه و تنها چیزی که بهش فک می کنن اینه که کرم بعدیشونو کجا بریزن. غافل از اینکه یه اتفاق عجیب انتظارشونو میکشه ! یه اتفاق عجیب؟ شایدم یه موجود عجیب! موجودی که اجازه ورود به این دنیا رو نداره.... کاری که انجام دادن واقعا ارزششو داشت ؟؟ ........ نگاهمو به چشمای یخیش دوختم. تیله های بی روح آبیش نه تنها کمکی به کمتر شدن لرز بدنم نمیکرد بلکه حس میکردم مثل سیاه چاله روحمو سمت خودش میکشید. دستشو اروم بالا اورد و روی فکم گذاشت و از سرمای غیر عادی دستش صورتم مور مور شد. آروم سرمو سمت راست برگردوند. با دیدن بازتاب خودم توی آینه نفسم برید آخه...‌ فقط.... من..... توی آینه معلوم بودم. ⚠️هنگام خوندن فف نخ و سوزن همرایتان باشد.....خطر پاره شدن(از خنده) پارت های اولیه در دست تعمیر میباشد🛂
𝑻𝑹𝑼𝑻𝑯 𝑶𝑹 𝑫𝑨𝑹𝑬 by chwawa-san
chwawa-san
  • WpView
    Reads 4,175
  • WpVote
    Votes 464
  • WpPart
    Parts 10
همه چیز با بازی کوچیک احمقانه یه گروه تینیجر اسلیترینی تو شب کریسمس شروع شد، دریکوی جوان با خودش فکر کرد ، مگه بد ترین چیزی که میتونه براش اتفاق بیفته چیه؟ فقط یک بازیه جرعت و حقیقت سادست .. اما بلوندی فقط داشت به خودش دروغ میگفت این یک جرعت حقیقت ساده نبود.. بلکه یک جرعت حقیقت جادویی بود.. و شانس هم از بهترین ویژگی های دریکو نبود..
flowers on my skin|drary by _sev_iiin
_sev_iiin
  • WpView
    Reads 15,319
  • WpVote
    Votes 1,772
  • WpPart
    Parts 25
-درحال ادیت- "نتونستم جلوش رو بگیرم، اولش مثل یک دانه ی کوچیک توی قلبم نشست و بعد بزرگ شد، با بزرگ شدنش کنترل و پنهان کردنش هم سخت تر شد، بعد مثل یک شاخه ی بزرگ و قوی کل من رو احاطه کرد و من فقط-فقط نتونستم جلوش رو بگیرم." دریکو دستش که هنوز روی شانه هری بود را به سمت صورتش آورد.چانه او را گرفت و بلند کرد.هری را که نگاهش بر روی زمین بود،وادار کرد تا به او نگاه کند.لبخند کوچکی به هری زد. "مقاومت نکن.بذار روحت با روحم قاتی شه.بذار فقط‌‌ تمام وجودم از تو پر بشه،بذار فقط اسم تو روی لب‌هام جاری بشه. بذار فقط صدای تورو بشنوم،بهم اجازه بده تا با بوی تن تو مست شم،بهم اجازه بده تا چشمان خاکستری ام فقط در چشمان جنگلی تو غرق شه." هری از حرف های او تعجب کرد،اما نتوانست جلوی درخشش چشمانش را بگیرد.دریکو لب هایش را با زبانش خیس کرد و با صدای ملایمی که هری هرگز قبلاً نشنیده بود به سخنانش ادامه داد:"بذار پوستت رو لمس کنم، بذار گلها روی پوستت شکوفا شن." _ __ __ _ پروردگارا،به مردی همچو زیبایی بهار عشق ورزیدم.با موهایی که گل بابونه آغشته در آن است. پروردگارا،آن مرد به مردی همچو زمستانی سفید عشق ورزید. با موهایی که از نور زیبا و فریبنده ماه می‌درخشد. "Persian Translation" cr:@malfoyunyesilelmasi
♠️King of spades♠️ by huntedmoons
huntedmoons
  • WpView
    Reads 78,857
  • WpVote
    Votes 10,793
  • WpPart
    Parts 50
❌لطفا این فیک را بدون اجازه و رضایت بنده جایی منتشر نکنید⛔️ سپاس از درک و فهم و شعور‼️ ⚫️فصل اول (تمام شد) ماه و خورشید.. عشق و نفرت.. ... تاریکی و نور.. .... دنیا با هم در تضاده... اما خوشگلیش به همینه که باید یه بد باشه تا خوب به چشم بیاد باید مرگ باشه.. تا زندگی جریان پیدا کنه... -------- ۱۰/مهر/۱۴۰۰ بچه ها سلام این اولین تجربه ی داستان نویسی من هست چون عاشق شیپ‌ این دوتام (هری و دراکو) اولین داستانمو با اینا شروع کردم🙂🤝 زیباترین شیپی که دنیا به خودش دیده♠️ کاور هم کار طراحیش برای خودمه😎عررررر امیدوارم لذت ببرید😍 راستی من عاشق توصیف کردن هستم امیدوارم خستتون نکنه و هرچیزی که تو ذهنم هست بتونم بهتون نشون بدم اگر داستان بلند دوست داری این فیک رو دنبال کنه✌🏻 حتما برام نظر انتقاد پیشنهاد بذارین میخونم و پاسخ میدم زود زود براتون داستان رو اپ میکنم مثلا روزی چندتا پارت😎
Sin | Drarry by otpclub
otpclub
  • WpView
    Reads 123,895
  • WpVote
    Votes 17,674
  • WpPart
    Parts 35
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
Perfect Disaster (Z.M) by kiki_kogarashi
kiki_kogarashi
  • WpView
    Reads 24,961
  • WpVote
    Votes 3,018
  • WpPart
    Parts 30
[ C O M P L E T E D ] اون مثل یه گرگ، توی جنگل تاریک شکارشو دنبال میکرد. هرچقدر که ادگار در دنبال کردن زین مهارت داشت زین هم در فرار کردن ماهر بود. اونا همو خنثی میکردن نه ادگار میتونست زین رو بگیره.... نه زین میتونست تا ابد فرار کنه..... pErFeCt dIsAsTeR (ZaYn MaLiK) Copyright © 2016 Kiki_kogarashi Completed on Wednesday, November 23 Best Record : #15 In Persian Fanfics #1 in Happiness
Money Says [L.S] by Namelessaa
Namelessaa
  • WpView
    Reads 500,456
  • WpVote
    Votes 61,701
  • WpPart
    Parts 71
Highest ranking : #1 in fanfiction [COMPLETED] هیچ چیز شبیه فیلم ها "بی نقص" نیست ⚠BDSM⚠ ⚠Rough type of love⚠
fools gold (Ziam)(mpreg)  by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 284,106
  • WpVote
    Votes 37,756
  • WpPart
    Parts 50
تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بی‌محلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام‌ اما با همه‌ی اینا من بازم عاشقتم :))))
Let Your Damage, Damage Me [L.S] by AidaStylinson
AidaStylinson
  • WpView
    Reads 18,899
  • WpVote
    Votes 4,242
  • WpPart
    Parts 21
[ C o m p l e t e d ] "فکر کردی چه خری هستی؟" آلفا فریاد کشید، نگاهش تیره و پره‌های بینیش گشاد شده بودند. نگاه خیره و عصبانی مرد باعث شد نفس‌هاش بریده بشن. اون مرد قرار بود جفتش باشه. 'فردا قراره من زیر تنش باشم. با اون عضله‌ها و اون حجم از خشم، قراره داخل من باشه.' بهترین نیشخندش رو روی لبش نشوند، از همون نوعی که آلفاها از دیدنش‌ متنفر بودند. "فکر می‌کردم منتظرمی شوهر عزیزم. من جفت آینده‌اتم!" •امگاورس✓ •Persian Translation •Translated by: @Aidastylinson •Original Story by: @Outropeace #1 in Larry #1 in PersianTranslation #1 in Styles #1 in Tomlinson #1 in LouisAndHarry
fucking Art [z.m/l.s] by imfuckingshadow
imfuckingshadow
  • WpView
    Reads 469,581
  • WpVote
    Votes 41,462
  • WpPart
    Parts 60
welcome clowns bdsm zouis top