سرآشپز من فیلیکس:عاشق سرآشپز شدم؟ تو این موقعیت؟! تو زمان مسابقات؟! هیونجین:هیچی جلو دار عشق نیست لی فیلیکس! هیچی!

وانشات هایی از کاپل‌های استری کیدز :)

مجموعه ای از فیک چت ها و داستان های کوتاه از کوکوی . فیک چت|ایو|روزمره زندگی|کوکوی|اسمات

کاپل: کوکوی ژانر: درام، عاشقانه، محافظتی، اسمات، اکشن خلاصه: جونگکوک، یکی از بهترین بادیگارد های بزرگترین شرکت امنیتی کره‌‌است که درگیر شغل مرموزی میشه. با این حال اون هیچ وقت تو رویاهاش هم تصور نمیکرد که بادیگارد شخصیِ دومین شاهزاده کره بشه، شاهزاده ای که با تمام محبوبیتش همیشه دردسر سازه و جونگکوک خیلی سریع فهمید که حفاظت ازش قرار نیست به آسونی پیش بره..

- فکر کردی می‌تونی از اینجا بری و من هیچ کاری نمی‌کنم؟ + من نمیفهمم راجب چی... - نمی‌فهمی؟ شاید چون هیچ جایی برای رفتن نداری! دو تا بچه یتیم تو یه یتیم خونه که یکیش ثروتمند میشه یکیش تو محله های پایین سئول میچرخه و بازم همو میبینن ولی این دفعه...

Writer:Rabin Couple:Hyunlix,A little bit of Minsung Ganrs:mpreg,smut,romance,mafia درسـت وقـتی که فکر میکـنی زندگی بـرات بی مـعنی شـده یه دلـیل واسـه ادامه دادنت پیدا میـشه؛ یه شخـص خـاص! کسی که تـورو دوستت داره و بهـت اهمـیت میـده و درست وقتـی ایـن رو میفـهمی که قلبـت تـماما برای اون شـده... __________________________________________ ژانـر:امپـرگ،اسمـات،رومـس،مـافـیایی با عصـاره‌ معـمایی کاـپـل:هیـونلیکـس، با کـمی چاشنیِ میـنسونـگ روزهـای آپ:جـمـعـه‌هـا

داستان از این قرار بود که ، پدر تهیونگ طی اتفاقی اونو مجبور با ازدواج اجباری با مرد انیگمایی میکرد که فقط اسمش رو میدونست و ازش 12 سال بزرگتر بود ! اون برای فرار از ازدواج هرکاری میکرد ولی نمیدونست که .. • Ganer 🐺: Omegavers . Romance . Au . Smut . Fakechat . Couple✨: KookV Writer🪄: Aloura

𝙉𝙖𝙢𝙚: Nightfall 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: Omegaverse, Romance, Angst, Smut 𝘼𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧: Alyona تهیونگ خیلی‌خوب یاد گرفته بود برخلاف امگا بودنش، باتوجه به اوضاع نابه‌سامان زندگی‌اش، تبدیل به یک مجسمه‌ی محکم و شکست‌ناپذیر بشه تا بتونه تکیه‌گاه باشه. کسی خبر نداشت که چندتا شکوفه‌ی آرزو و احساس توی وجودش حبس شده‌ان ولی خودش مطمئن بود برای شکوفا شدن همه‌ی اون‌چه که پنهان کرده، به یک لبخند نیاز داره؛ لبخند کسی که قلب تهیونگ، خونه‌ش شده بود!

-[خبر فوری! به طرز عجیبی رو بابای دوست پسرِ خواهر زاده‌م کراش زدم.] فان/ فلاف/ تمام شده.

تهیونگ امگایی که از بچگی مخالف سرسخت نابرابری جامعه بود به سختی کار میکرد و تصمیم داشت تا جایی که میتونه مسیر متفاوتی از چیزی که به عنوان یه امگا باید باشه بره اما همه چیز با پیدا شدن جفت آلفاش بهم ریخت؛ اینکه اون آلفا یه دلقک بود که توی تمام مهمونی و جمع‌ها همه رو سرگرم میکرد همه چیز رو بیشتر بهم میریخت. **** Couples : kookv Genre :Romance-Omegaverse-smut Writer : Déesse