_بمون اون وقت همه چی سرد میشه.درست همونجوری که‌دوست دارم..!

گاهی از جایی که فکرش رو هم نمیکنی در زمانی که نا امید تر از همیشه ای خدا فرشته اش را سر راه تو میزاره... همه چی از یه ملاقات ساده شروع شد... باور کن هیچ کدوم فکر نمی‌کردیم همه چیز آنقدر جدی بشه! ولی احساسات کنترل ندارن که بشه ههدایتشون کرد... اما بین خودمون باشه"حتی اگه کنترل هم داشتن من بازم همین مسیر رو انتخاب میکردم "... ... ژانر:عاشقانه، درام

-اعتراف میکنم روت کراش دارم 🤷🏻‍♀️ + منم اعتراف میکنم تو رابطم 🙋🏻‍♂️ - گفتم شاید چون غرورت برات مهمه بدونی که غرور بقیه م براشون مهمه + من کاری ب غرور کسی ندارم

-توتیای دریایی اگه شکار یا بیمار نشه می‌تونه تا ابد زنده بمونه + پس اونا یجورایی... بینهایتن...؟ -هوم ...زندیگه بدون پایان. + اما اینکه تا همیشه ی همیشه تو سرما و تاریکی مطلق زندگی کنی... دردناکه -شاید واسه همینه که اجازه میدن آدما شکارشون کنن

وضعیت : کامل شده خلاصه:یه نامزدی اجباری برای دوتا دختر از طرف خانواده هاشون که منجر به اشنایی این دونفر و همخونه شدنشون میشه و اتفاقات بینشون رخ میده و ... بخونید شاید دوستش داشته باشین به هرچیزی یه شانس برای نشون دادن خودش بدین *پایان یافته*

شاید من بهش منطقی فکر نمیکردم، هرچیزی ممکن بود! اون یه اتفاق آبی بود:)

هر چیزی که فکر میکردم مزخرف بود... لعنت به این زندگی من دوباره عاشق شدم💜

زوج این داستان(تینا و هیما)(لزبین عاشقانه) اسم من تیناست من دو رگه ایرانی و آمریکاییم امسال بعد از سال ها تلاش موفق شدم که زبان فارسی رو کاملا یاد بگیرم و وارد مدرسه ای توی تهران بشم اما زندگی باهام کاری کرد که از اومدن به ایران پشیمون بشم🖤

مینی فیکشن عشق فانتزی یه رمان تخیلی و مدرسه ایه و اولین تجربه من تو نوشتن...❤️ 🖇ژانـــــر : تخیلی، مدرسه ای، ال جی بی تی، شیطانی، بی دی اس ام، +18 🖇نویسنـده : رِبیڪ 🖇تاریخ نوشتن : زمستان ۹۸ 🔺فیکشن یکم خشنه اگه میدونید نمیتونید بخونید پیشنهاد میکنم شروع به خوندنش نکنید. 🔺گفتم داستان ال جی بی تیه پس با هر گونه نظرات هموفوبیکی برخورد میشه. 🔺 فیکشن کامل شده هست و قرار نیس فصل دومش بیاد 💞اگه خوشتون اومد حتما ووت و نظر یادتون نره چه معلوم شاید یه روز اومدم و ادامه دادم:)💞