Promising
خیلی جالب بود تو دنیایی که یاباید میمردی یا می کشتی ویا تسلیم میشدی وزندگی کردن بامرگ هیچ تفاوتی نداشت چه چیزی باعث می شد که انسانهابازهم برای ادامه ی زندگی تلاش کنن؟ این چه جورامیدی بودکه بهشون کمک میکردتااین زندگی که سرتاسرش روسیاهی و تباهی گرفته بود ادامه بدن؟ شاید یه شهر امن که تنها اسمش سرزبون ها بود وهیچکس نمیدو...