ارزش خوندن دارن♡
56 stories
PRISONER IN EDEN [زندانیِ بهشت] by inmooniam_
inmooniam_
  • WpView
    Reads 3,627
  • WpVote
    Votes 958
  • WpPart
    Parts 28
کاپل اصلی : چانسو کاپل فرعی: هونهو ژانر : رومنس ، ماجرایی، جنایی ، اسمات (فصل دومش رو میتونین با عنوان "زندانی عشق" از صفحه‌ی خودم پیدا کنین ) مقدمه: گاهی با خودم میگم که ای کاش هیچ وقت حقیقت رو نمیفهمیدم هیچ وقت از دروغین بودن همه چیز خبردار نمیشدم و هیچ وقت از اون بهشت زیبا اما کذایی ای که برام ساختی بیرون نمی اومدم... بهشتی که تک به تک لحظه هام رو با تو داخلش زندگی کردم... میوه ی شیرین بوسه هات رو چشیدم... و نوازش های لطیف تر از لمس گلبرگ ات رو رو نقطه به نقطه‌ی وجودم تجربه کردم... من و تو دو موجود تنها بودیم در بهشتی خیالی و دروغی که اسمش رو عشق گذاشته بودیم... اما من از نسل همون آدمیم که به قیمت چشیدن یک سیب ، از بهشت خودش طرد شد. با این تفاوت که من هیچ وقت نمیخواستم "سیب ممنوعه ی حقیقت" رو بچشم. و حتی بعد از چشیدنش، از بهشتم طرد نشدم . بلکه خودم ترکش کردم ...! چون با وجود تمام اون لحظه های رویایی و زیبایی که اونجا داشتیم هیچ چیزی نمیتونست این حقیقت که من توی اون بهشت فقط یه زندانی بودم رو تغییر بده ...!
Ugly fan & Hot fucker_vk  by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 569,217
  • WpVote
    Votes 79,125
  • WpPart
    Parts 52
name:ugly fan and hot fucker couple:vkook Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت: کامل شده⁦☑️⁩ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی جئون!❎ کیم تهیونگ تاپ آیدل معروف کره....کسی که جونگکوک تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد🍉 تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند! جونگکوک با بغض دنده رو عوض کرد و با لحنی که سعی میکرد نلرزه گفت _ببخشید قربان!💢 _البته میتونی جذاب باشی _چطوری؟ جونگکوک خیلی سریع پرسید و تهیونگ پوزخند ترسناکی زد💦 تو جاش تکیه داد و در مقابل نگاه ذوق زده جونگکوک با سردی زمزمه کرد _اگه بزنی کنار و اجازه بدی یه دل سیر کتکت بزنم... اون زخما میتونه جذابت کنه!💫💥 و لحظه بعد جونگکوک به معنای واقعی کلمه قفل کرده بود🍓
🖤🌕Smâll Stône🌕🖤 by Seboom_l
Seboom_l
  • WpView
    Reads 4,968
  • WpVote
    Votes 1,561
  • WpPart
    Parts 8
•~تمام شده~• چانیول مردی که شدیدا به سنگ های رنگارنگ🐾 و البته مجسمه ها خودش علاقه داره ،ناگهان متوجه علاقه زیادش به پسری میشه که با اون لب های گشوده نشده و چشم هایی که برق اونها در حال کور کردنش بود میشه.🌕✨ هرچند مردی که شغل عجیب ساخت مجسمه های سنگی رو داشت،اونقدر هام اعتماد به نفس رو به رویی با پسری که به جای استفاده از زبونش از کاغذ های زرد رنگ استفاده میکرد نداشت. سرنوشت این دو آدم عجیب غریب چی میشه؟🌸💛 genre: Romance°,Daily Life°,fluff°,Smut✨ Couple :Chanbaek✨ Completed✨ ~~~ بچه ها این پسر کوچولوم یه چند شاتی کوچیکه که توی چند پارت تموم میشه ^^❤️ پس ممنون میشم کلی حمایتش کنین و دوستش داشته باشین 🌟✨ #chanbaek
Don't Push The 26 Unit  by vievhen
vievhen
  • WpView
    Reads 73,460
  • WpVote
    Votes 16,295
  • WpPart
    Parts 39
«تو واحد بیست و شیش یه نویسنده دیوونه زندگی میکنه،میگن تمام قتل هایی که نوشته به فاصله یک ماه به واقعیت پیوسته. آخرین داستانش هم راجب قتلی که خودش مرتکب میشه،پسر باریستایی رو که اسمش بکهیون به قتل میرسونه.عذر میخوام اسمتون؟» «بکهیون.بیون بکهیون.» «خوشبختم آقای بیون!لطفا به هیچ وجه واحد ۲۶ رو فشار ندید» (چانبک)
•|𝚁𝚘𝚌𝚔 𝙲𝚊𝚗𝚍𝚢🍩|• by mika_2005_
mika_2005_
  • WpView
    Reads 91,860
  • WpVote
    Votes 14,998
  • WpPart
    Parts 56
لطفاً برای خوندنش تا ادیت شدن پارت های ابتدایی صبر کنید♡ - میخوای بخوابی؟ - تو بغل تو شاید. ⟡🍒🍯🍫⟡ •| 𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝑅𝑜𝑐𝑘 𝐶𝑎𝑛𝑑𝑦 ♡ •| 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝐷𝑎𝑖𝑙𝑦 𝐿𝑖𝑓𝑒 • 𝐹𝑢𝑛𝑛𝑦 • 𝑃𝑠𝑦𝑐ℎ𝑜𝑙𝑜𝑔𝑦, 𝑑𝑟𝑎𝑚𝑎• 𝑓𝑎𝑚𝑖𝑙𝑦• 𝑟𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 •| 𝑀𝑎𝑖𝑛 𝐶ℎ𝑎𝑟𝑎𝑐𝑡𝑒𝑟𝑠: 𝑺𝒘𝒊𝒕𝒄𝒉 (𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘.𝑘𝑜𝑜𝑘𝑉) •| 𝑆𝑡𝑜𝑟𝑦 𝐵𝑦 : 𝑀𝑖𝑘𝑎 •| 𝑈𝑝𝑑𝑎𝑡𝑒𝑠 : 𝑅𝑒𝑔𝑢𝑙𝑎𝑟 •| نـبات ♡ •| ژانـر: درام • طنـز • خانــوادگی• روانـشناسی• زندگــی روزمره • عاشقانه •| کرکتـر اصـلی : تهکوکــ + نبات •| آپدیـت: منـظم 🍒 ⟡🍩🍯🍩⟡
Nedovtipa by fatemeas
fatemeas
  • WpView
    Reads 50,435
  • WpVote
    Votes 13,521
  • WpPart
    Parts 20
🌕Name: Nedovtipa 🌞Couple: Chanbaek 🌜Genre: Romance, Fluff, Smut, Omegaverse 🌞Writer: #fatemeas 🌛Teaser: بکهیون، امگای ۱۹ ساله‌ایه که به عنوان خواننده توی کمپانی Muse کار می‌کنه. اون به عنوان یک امگای جوان، در انتظار آلفای مقدرشده‌شه... بی‌خبر از این‌که آلفاش پارک چانیول، منیجر مهربونیه که هیونگ صداش می‌کنه... Nedovtipa: Someone who cannot take a hint.
˗ˋ Kissing Boothˊ˗  by cb97dimples
cb97dimples
  • WpView
    Reads 109,416
  • WpVote
    Votes 19,592
  • WpPart
    Parts 50
زمانی که هان جیسونگ توسط دوستش کیم سونگمین توی صف غرفه‌ی بوسه رفت، نمیدونست چه اتفاقاتی قراره پیش روش باشه... 🍷 بازنویسی و ترجمه (غلط املایی داره ولی چون خیلی وقت پیش نوشتمش دیگه ادیت نکردمشون) 🍷کاپل ها : مینسونگ ، سونگجین ، چانلیکس 🍷 ژانر : مدرسه ای ، اسمات ، فلاف ، درام - نویسنده اصلی: KangarooChann °• Starts: 23 Aug 2020 ( ۱۳۹۹/۶/۲ ) °• End : [آپ متوقف شده] نویسنده اصلی کل کارش‌رو از واتپد پاک کرده دیگه بهش دسترسی ندارم تا ادامه‌ش بدم‼️ *هیچکدوم از کرکتر ها رابطه‌ی زیر سن قانونی ندارن!!!
𝗦𝗶𝗹𝗲𝗻𝘁 ɪɴ ᴛʜᴇ 𝗗𝗮𝗿𝗸 by straykids_minsung
straykids_minsung
  • WpView
    Reads 68,975
  • WpVote
    Votes 11,354
  • WpPart
    Parts 37
چه حسی داره وقتی متوجه میشی ۱۹ ساله درون خودت یه گرگ خوابیده داری؟ یه دنیای دیگه اونطرف جنگل که متعلق به توئه... ژانر:امگاورس_رومنس_اسمات🔞 کاپل ها : مینسونگ و چانلیکس و ... آنگوئینگ
Helpless by mawni_o
mawni_o
  • WpView
    Reads 418,337
  • WpVote
    Votes 49,715
  • WpPart
    Parts 48
" کامل شده" +کوکو.. _هوم؟! به کوک که یه دستش روی فرمون بود و دست دیگش که دستشو گرفته بود و روی دنده بود نگاه کرد +من بوی تورو میدم.. _چی بیب؟ با تعجب به ته نگاه کرد و دوباره نگاهشو به جاده مقابلش داد + یه جایی خونده بودم هرکسی موقع مرگش بوی جایی یا کسی رو میده ک خیلی دلتنگشه یه لبخند محو زد و به درختایی که به سرعت از کنارشون رد میشدن نگاه کرد _من وقتی بمیرم بوی تورو میدم . . . __________________________ Couple :kookv,yoontae
𝑷𝒊𝒂𝒏𝒐 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆 by liiayano
liiayano
  • WpView
    Reads 63,167
  • WpVote
    Votes 7,025
  • WpPart
    Parts 42
~پیانوی زندگی~ Couple: Hyunlix, changlix,minsung Genre:Romance,drama,Angst,school life داستان حول زندگی لی فلیکس، احساسات و افکار اون میچرخه...نوجوون ۱۸ ساله ای که توی کافه مون لایتِ عزیزش زندگی میکنه و هرروز برای در و دیوار از احساسات بی پایانش به هوانگ هیونجین، همکلاسی جذابش میگه...ولی ایا همه درد و رنج زندگی فلیکس از نبودن هیونجین نشات میگیره؟یا شاید بودنش نیازه تا بتونه اون درد ها رو نادیده بگیره؟ایا فلیکس تنها کسیه که داره درد میکشه؟این درد قراره چطوری به پایان برسه؟ ~عشق یه طرفه وقتی سخت تر میشه که میدونی یکی دیگه رو دوست داره و اونجاست که حس میکنی کافی نیستی...اونجاست که تحملش خیلی سخت تر میشه...اونجاست که واقعا درد داره و قلبت فشرده میشه ~شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر . . . شخصیت من چیزیه که من هستم. اما برخورد من بستگی داره به اینکه تو کی هستی...جوابتو گرفتی؟ ~فکر میکنی ایجاد کردن زخم های جدید کمک میکنه زخم های کهنت رو فراموش کنی؟ ~فکر میکردی ازش خلاص شدی،فکر میکردی تموم شده،فکر میکردی دفنش کردی،فکر میکردی ریشه کن شده...ولی هیچ وقت از بین نرفت...همیشه اونجا بود...و تو خودتو گول زدی و چشماتو بستی و فکر کردی که اگه نادیده بگیریش از بین میره...تو فقط من بدبختو وارد بازی کثیف بین مغز و قلبت کردی فلیکس‌!