یه روزی میخونمشون
200 stories
Sweet Marriage (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 96,263
  • WpVote
    Votes 11,607
  • WpPart
    Parts 11
←⁩ ازدواج شیرین تمام‌شده. ✔️ وقتی مادر تهیونگ بهش گفت که «باید» با اون پسر ازدواج کنه، فکر می‌کرد دیگه بی‌چاره شده و باید باقی شب‌های زندگیش رو با گریه و آغوش‌های اجباری سر روی بالشت بذاره؛ اما ازدواجش و «همسرش» اصلاً طبق تصوراتش نبودن! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، کمدی، ازدواج اجباری، فلاف، اس.مات، درام
⚔ 𝙈𝙖𝙩𝙩𝙝𝙖𝙣 ⚔ •𝘏𝘰𝘱𝘦𝘮𝘪𝘯• [Completed] by ImLunette
ImLunette
  • WpView
    Reads 4,233
  • WpVote
    Votes 830
  • WpPart
    Parts 16
🌿 طبیعت تنها یک قانون داره. اگر چیزی بگیری در ازاش باید چیزی بدی! و چیزی رو هم از دست بدی باید چیزی در ازاش به دست بیاری. در هر حال باید تعادل برقرار باشه! گاهی اوقات تموم تلاشمون رو میکنیم تا چیزی رو بدست بیاریم یا از دست بدیم. ولی گاهی اوقات حریص میشیم و هر دو رو باهم میخوایم. در این حال طبیعت چه سرنوشتی برامون رقم میزنه؟! ○••○ -تو جادوگر نیستی! جادوگرها با خوندن طلسم هاشون روی آدم های عادی اثر میکنن اما تو بدون هیچ طلسمی تموم وجود من رو تسخیر کردی جیمین...تو الهه منی.. ○••○ مَتهان به معنای شادی و امید است و برای افرادی به کار میرود که پس از تحمل تُهی های فراوان لایق لبخند و بهاری زیبا هستند!⚖ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 🔮 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐇𝐢𝐬𝐭𝐨𝐫𝐢𝐜𝐚𝐥, 𝐅𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐧𝐞𝐥: 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧𝐋𝐚𝐧𝐝
Capo | Vkook | AU by evena202
evena202
  • WpView
    Reads 1,112,260
  • WpVote
    Votes 112,269
  • WpPart
    Parts 71
كيم تهيونگ، كاپوى قدرتمندِ مافياى نيوجرسى، باید با دخترِ مشاورِ مافیایِ بوستون به قصد صلح ازدواج كنه، اما درست قبل از مراسم نامزدى با خبر فرار اون دختر، همه چيز بهم ميريزه و تهيونگ براى حفظ غرور و تحقيرى كه در خفا صورت گرفته، خبرِ ازدواجش با پسرِ اون خانواده رو اعلام ميكنه... قوىِ وحشى! ↳Name: Capo ↳Couple: Vkook ↳Genre: Romance / Smut / Crime ↳Writer: #Sahel 🥇1Taehyung 🥇1Fiction 🥇1Romance 🥇1BTS 🥈 2عاشقانه 🥇1Crime 🥇1teakook 🥇boyxboy
𝑫𝒆𝒋𝒂 𝒗𝒖 by im_roro_
im_roro_
  • WpView
    Reads 40,950
  • WpVote
    Votes 7,047
  • WpPart
    Parts 39
𝐃é𝐣à𝐯𝐮 ژانر : فانتزی(خون‌آشامی) / تخیلی/عاشقانه "من...یه هیولام؟" "تو یه فرشته ای" بدون تردید جواب داد و به ارومی سرش و به سمت پسرک برگردوند. جیمین همچنان به سقف بالا سرش خیره بود. "ولی میتونم تبدیل به یه هیولا بشم" "نه تا وقتی که منو کنارت داری" بالاخره نگاهش و از سقف فرسوده که از سوراخ های کوچیکش پرتو های ضعیف نور به داخل درز کرده بود گرفت و به چشم های خسته جونگکوک خیره شد. "از دستم عصبانی؟" "انقدر زیاد که میتونم همه جا رو به آتیش بکشم..." به ارومی دستش و بلند کرد و با انگشت اشاره اش تره ای از مشکی های براق جونگکوک و به عقب فرستاد. "پس چرا انقدر ارومی؟" "چون واسه عصبانی شدن باید اول بخشیده بشم..." "بخشیدم...حالا ازم عصبانی شو!"
𝖳𝗁𝗂𝗋𝗍𝗒 𝖾𝗂𝗀𝗁𝗍 𝖣𝖾𝗀𝗋𝖾𝖾 𝖢𝗂𝗋𝖼𝗎𝗂𝗍 by Nazanin_low
Nazanin_low
  • WpView
    Reads 206,994
  • WpVote
    Votes 22,466
  • WpPart
    Parts 46
•𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱• [مـدار 38 درجــه] تاریکی و خون تمام دنیای من بود! یک سایه از اشتباهاتم حتی نمی‌ذاشت نفس بکشم تا وقتی که تو... تو پاتو توی زندگیم گذاشتی جونگکوک! تو من رو درهم شکستی، بهم بگو کی بهت اجازه داد من رو عاشق کنی سربازِ اعزامی از یگان ضربتی؟ 𓂃ᬉ🪖 نمی‌تونست اشک‌هاش رو کنترل کنه. دست زخمی ولی هنوز زیبای فرمانده‌اش رو بالا آورد و چشم‌هاش رو بست. روی زخمش رو بوسید و بدون توجه به چشم‌های گرد شدۀ مرد، بوسه‌هاش رو تا بازوی عضلانیش ادامه داد و جای باند پیچی شدۀ گلوله رو روی سینۀ برهنۀ مرد بوسید! هنوزم گریه می‌کرد. +اگه از دستتون می‌دادم... می‌مردم فرمانده... لب زد و چشم‌های خیس و نگرانش رو باز کرد و به چشم‌های فرمانده کیم داد... وقتی سکوت مرد رو دید با همون بغض خندید و دستش رو زیر بینیش کشید. +به چی این‌طوری خیره شدین فرمانده؟ -می‌خوام ببینم تا کجا می‌تونی گستاخانه پیش بری! +واقعا؟ واقعا می‌خواین بدونین؟ 𓂃ᬉ🪖 ミ𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝟑𝟖 𝐃𝐞𝐠𝐫𝐞𝐞 𝐂𝐢𝐫𝐜𝐮𝐢𝐭 ミ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤, 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 ミ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐖𝐚𝐫, 𝐂𝐥𝐚𝐬𝐬𝐢𝐜, 𝐒𝐦𝐮𝐭 ミ𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐄𝐜𝐡𝐨
Unknown Hug Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 112,684
  • WpVote
    Votes 14,462
  • WpPart
    Parts 18
پایان یافته؛ جئون جونگ‌کوک، دلال مواد؛ انتظارش رو نداشت وقتی وسط رستوران درحال کتک‌خوردن از طلب‌کارهاشه، سروکله‌ی جفتِ اتوکشیده‌اش پیدا بشه و بدتر از اون... اون امگای آلفاطور جونگ‌کوک رو به پشمش هم نگیره و بگه: - سروضعت رو نگاه، یقه‌ی پیرهنت تا ناموس بازه، شلوارت از اون پاره‌پوره‌هاست و قیافه‌ات شبیه لات‌های پایین‌شهر، من با چه رویی تو رو به‌عنوان جفتم معرفی کنم؟ ....... کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، انگست، امپرگ، اسمات. آپ: جمعه‌ها
Power Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 74,666
  • WpVote
    Votes 8,598
  • WpPart
    Parts 11
ᯊ Powerقـدرت ؛ پایان یافته؛ کـیم تهـیونگ، امگـایی که بـه خوشگـذرونی‌ها و "بی‌بند‌وباری‌هاش" بیـن آلـفاهای پکش معـروف بود؛ با پیـداشدن جفتـش اصلاً انتظـار یه آلـفای مبتلا به لیتل‌اسپیس رو نداشـت! کسی کاملاً متضاد جفت رویاهاش بود. کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، انگست، لیتل‌اسپیس، امپرگ
Silk Dress KookV by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 204,399
  • WpVote
    Votes 23,034
  • WpPart
    Parts 21
‌قرار گذاشتن با انیگمایی که با سوراخ نصف آلفاهای سئول خاطره داشت، موضوع قابل‌پذیرشی برای امگای هجده ساله نبود؛ اما تهیونگ نمی‌تونست درخواست همسایه‌ی مهربونش رو مبنابر بر آشنایی با پسرش رد کنه، پس قبول کرد تا با اون مرد قرار بذاره و حتی روحش هم خبر نداشت که این یک قرار، به مراتب بیشتر و بیشتر و درنهایت باعث ایجاد شرط‌بندی‌ای می‌شه که هر دو رو وارد بازیِ جدیدی از احساسات می‌کنه. ژانر: امگاورس، رومنس، برشی از زندگی، اسمات کاپل: کوکوی ‌
red gun/vkook  by kim_karsaa
kim_karsaa
  • WpView
    Reads 206,287
  • WpVote
    Votes 20,452
  • WpPart
    Parts 41
-اسلحه سرخ- هیچوقت فکر نمیکردم عاشق اون مزاحمی که برام نود فرستاد بشم.. • ژانر:فیک چت، کمدی، عاشقانه، اسمات، زندگی روزمره • کاپل اصلی:تهکوک • فرعی:یونمین •پایان یافته•