pany_ra's Reading List
117 hikaye
Abandon | Kookmin tarafından PersianTranslate
Abandon | Kookmin
PersianTranslate
  • OKUNANLAR 57,464
  • Oylar 8,166
  • Bölümler 14
-جونگ کوک...جیمین و پسرشون رو ترک می کنه و می‌ره!...حالا بعد از چهار سال دوباره جیمین رو می بینه!... تاپ : جونگ کوک باتم : جیمین -این بوک امپرگ است!...پایان خوش! -ترجمه شده و تمامی حقوق آن متعلق به نویسنده است...
Prince Kim(Full) tarafından 12Soulprotector
Prince Kim(Full)
12Soulprotector
  • OKUNANLAR 44,598
  • Oylar 4,699
  • Bölümler 9
چی میشه اگه شاهزاده کوکی از همون بچگی به نامزدیه شاهزاده تهیونگ در بیاد؟ قسمتی از وانشات: یونگی کمی خم شد و موهای تهیونگ رو ناز کرد و لبخندی بهش زد": میخوای نامزدت رو ببینی؟ اسمش رو چی میخوای بزاری؟ ژانر:امگاورس.تاریخی.عاشقانه.امگاورس.هیبرید کاپل:ویکوک.یونگمین.نامجین
Beautiful Lonely tarafından Solior
Beautiful Lonely
Solior
  • OKUNANLAR 262,906
  • Oylar 25,520
  • Bölümler 39
کوک داخل یک خانواده فقیر به دنیا اومده و مادر پدرش رو داخل تصادف از دست میده . چی میشه با دوستش جیهوپ بره به کلاب و بعدش.. ژانر : هپی اند - اسمات - امپرگ - کمی کمدی - فلاف کاپل اصلی : ویکوک فرعی : نامجین و یونمین اتمام یافته
+3 tane daha
Kingship_vkook tarafından Ghazal181082
Kingship_vkook
Ghazal181082
  • OKUNANLAR 266,111
  • Oylar 34,851
  • Bölümler 52
(کامل شده) Complete کاپل اصلی :ویکوک کاپل فرعی:______ ژانر:عاشقانه،اسمات،امگاورس(رایحه و فرمون اینجور چیزا نداره)،امپرگ، پادشاهی جونگ کوک 16ساله کوچیک ترین پسر امگای پادشاه هستش که برای پیوند جیمین برادر بزگترش با شاهزاده تهیونگ به قصرش در انگلیس میرن اما جیمین عاشق یکنفر دیگست و نشان باکرگی نداره ولی با تجاوز تهیونگ به جونگکوک و از بین بردن نشان باکرگی امگا همه چیز تغییر می ده #1اسمات #1teakook #1تهکوک
FUCK YOU  tarafından ttttakila
FUCK YOU
ttttakila
  • OKUNANLAR 301,837
  • Oylar 39,759
  • Bölümler 52
_ فکر کنم یه اشتباهی شده آخه یعنی چی"تبریک میگم شما حامله ای"؟ +شما آروم باشین یه لحظه _تازه اونم از کی؟؟ این احمق؟؟ +تست تعیین هویت ثابت کردن که بچه تو شکم شما از اقای جئون هستش _مطمئنم یه اشتباهی شده عقل آدم سالمم میفهمه همچین چیزی ممکن نیست شما دیوونه‌این همتون دیوونه‌این در واقع اونی که دیوونه شده منم کیم تهیونگ امگای ۲۰ ساله. راستش این اتفاق خیلی غیر منتظره نبود بعد از اینکه بارها باهم خوابیده بودیم منظورم از 'باهم' خودم و جئون جونگ کوک هستش رابطه ما بخاطر خانواده هامون شروع شد و قرار بود به نفع هردو طرف باشه ولی بعید میدونم این تصمیم به نفع کسی باشه درست تر بگم تصمیمشون یه اشتباه محض بود! تصمیمشون باعث ضرر جبران ناپذیری شد اما این تصمیم بیشتر از همه به ضرر من شد... چون عاشقش شدم!
A Monster's Heart tarafından kookjiner9297
A Monster's Heart
kookjiner9297
  • OKUNANLAR 295,359
  • Oylar 32,254
  • Bölümler 98
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکایت یه پسره. پسری که خودشو یه هیولا میدونه. چی میشه وقتی یه روز یه نفر پا تو زندگیش میذاره و بهش یاد میده که؛ 'حتی هیولاها هم قلب دارن..؟' <><><><><><> کاپل اصلی: کوکجین کاپل های فرعی: نامجین، ویمین، سپ و ... تگ ها: رومنس، انگست، روانشناسی، ارباب برده ای، اسمات ⚠️⚠️⚠️این فیک دارای صحنه های دارک، خشن، اسمات، و بزرگسال هست! ⚠️⚠️⚠️این فیک بار احساسی سنگینی داره و توش به مسائل روانشناسی مثل خودکشی هم اشاره شده پس اگر حساس هستید، سراغش نرین! در آخر اینکه، امیدوارم از خوندن این فیک لذت ببرید!💜
+20 tane daha
 𝔓𝔲𝔯𝔢 tarafından StheCherry
𝔓𝔲𝔯𝔢
StheCherry
  • OKUNANLAR 201,119
  • Oylar 28,690
  • Bölümler 57
Pure [ Mpreg ] ▪Yoonmin ▪Kookv بخشی از فیک: جیمین: اون ... اون قضیه یه اجبار بود! من به محض اینکه بتونم کمکت رو جبران میکنم تا برای همیشه کارمون باهم دیگه تموم بشه تو هم مجبور نباشی هرزه ای مثل منو ببینی! مرد خنده ی مستی سر داد ، طوری که صدای خنده هاش لرز ترسی به جون پسر می انداخت، آروم سمتش قدم برداشت و جلوی اون ایستاد ، سایه ی مرد روی سرش افتاده بود انگار اون مانع تموم نوری بود که بهش میخورد و زندگیش رو تاریک میکرد... جیمین نگاهش رو به کف خونه انداخت و اخم ظریفی کرد تا ترسش رو از اون مرد پنهان کنه ، اون تونسته بود از گذشته ی تاریکش فرار کنه ... اما حالا انگار سرنوشت نمیخواست اون آینده ی روشنی داشته باشه. یونگی: تو به من چیزی بدهکار نیستی هرزه کوچولو... صدای ضخیم شده ی مرد که باعثش الکل بود با بوی تند نفس های اون به بینیش میخورد. یونگی: ولی یه سری چیزا هست که نمیذاره به این راحتیا دست از سرت بردارم... دستش رو جلو برد و با تیکه ای موهای نرم و رنگ شده ی اون پسر بازی کرد یونگی : هرچقدر بخوای میتونی از دستم فرار کنی ، هر چقدر بخوای جیمین! ولی ... پوزخندی وسط حرفاش زد اون همیشه مطمئن میشد که در مقابله باهاش از تحقیر آمیز ترین لحنش استفاده کنه و همین جیمین رو عذاب میداد. یونگی :... ولی تو نمیتونی از چیزی که درست پشت سرته فرار کنی..
+15 tane daha
vengeance tarafından ariiellmina
vengeance
ariiellmina
  • OKUNANLAR 16,986
  • Oylar 1,577
  • Bölümler 4
...
+1 tane daha
BARCODE [VKOOK/YOONMIN] tarafından kimsevil
BARCODE [VKOOK/YOONMIN]
kimsevil
  • OKUNANLAR 224,580
  • Oylar 32,100
  • Bölümler 53
‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره ... پشت گردنشان~ سرنوشت نحسشان را رقم می زد، پر رنگ تر از دیروز. ایدی تلگرام: @kimsevil
+22 tane daha
You're Mine tarafından bangtan_fantan
You're Mine
bangtan_fantan
  • OKUNANLAR 97,736
  • Oylar 10,368
  • Bölümler 14
با حس دستای کسی که صورتشو نوازش میکردن اروم چشماشو باز کرد. اطراف شو از نظر گذروند و چشمش به غریبه ای که کنارش نشسته بود -تو کی هستی...! سعی کرد از رو تخت بلند بشه ولی پاهاشو دستاش محکم به تخت بسته شده بودن! با عجز نالید: -توروخدا باهام کاری نداشته باش +واقعا جیمین؟؟ تو فکر میکنی من بهت صدمه میزنم؟ غریبه دستاش رو بسمت گونش برد و نوازش وار روش کشید -به من دست نزن! +نمیدونی چقد منتظر بودم که اینجوری دوباره لمست کنم. روزهای آپ: سه شنبه ها Main couple : kookmin Sub couple : Yoonmin Genre : Angst - psycho - stalker Au Tr : Happiness