هام نام:)🍿
7 stories
Real Illusion | Kookv by nsathewriter
nsathewriter
  • WpView
    Reads 17,872
  • WpVote
    Votes 2,327
  • WpPart
    Parts 24
فصل اول~ (کامل شده) «این یه توهم ترسناکه واقعیه!» -اگه فکر می‌کنی توهمم...لمسم کن! «حالا کی گی نیست ها؟» -من گی نیستم! +خب حالا کدومش و دوست داری؟ -فکر کنم...با تو بودنو! خلاصه داستان: تهیونگ دانشجوی رشته ی فلسفس و اعتقادی به وجود موجودات افسانه ای نداره و از نظرش همه ی اونها چیزی جز تصور نیستند، اما این بین کسی پیدا میشه که تصوراتش و کامل از افسانه ها بهم میزنه و توی رابطش با دوست دخترش سردرگمش می‌کنه! Genre : Fanfiction , Romance , Fantasy , Smut Couple : KookV , Yoonmin Writer: Nizza
Amada, KookV by paniso
paniso
  • WpView
    Reads 42,488
  • WpVote
    Votes 4,063
  • WpPart
    Parts 18
"آمـادا" 《_خب خب، پس این‌جا یک رمال قلابی داریم درسته؟و این رمال کوچولو‌ی قلابی قراره جی‌کی رو لو بده. هوم... جالبه. با چهره‌ای متفکر گفت و دستش رو زیر چونه‌اش زد. توی همون پوزیشن دور صندلی می‌چرخید و با پوزخند خیره به وضعیت پسر مقابلش بود. تهیونگ با همون نگاه تخس توی چشم‌هاش زل زد و با پوزخندی تقریباً شبیه به خود مرد گفت: _آدم باهوشی هستی... و اگه واقعا باهوش باشی من رو بی دردسر ول می‌کنی که برم، مگرنه معلوم نیست هروقت رها شدم قراره چندسال آب خنک بخوری جی‌کی! _که این‌طور... جونگکوک متفکر گفت و با آرامش روبه‌روی صندلی پسر ایستاد، درحالی که سرش رو کمی به سمت راست کج کرده بود با نگاه موذیش تو چشم‌های تهیونگ خیره شد و گفت: _واست برنامه‌ها دارم رمالِ کوچک! تهیونگ که دیگه داشت عصبی می‌شد چشم‌هاش رو محکم بست و با لحن حرصی گفت: _این دست و پاهای فاکی رو باز کن تا برنامه رو نشونت بدم هرکول، بالاخره که از این جهنم می‌رم بیرون. جونگکوک با همون پوزخند که از نظر تهیونگ عضو جدانشدنی از صورتش بود، به پسر کوچک‌تر خیره شد و درحالی که به سمت در بزرگ آهنی می‌رفت گفت: _هیچ‌جا نمی‌ری، این‌جا می‌مونی!》 کاپل: کوکوی، یونمین و... ___ ژانر: جنایی، رمنس، انگست، اسمات
Sweet Sense | حِسِ شیرین by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 472,704
  • WpVote
    Votes 65,597
  • WpPart
    Parts 39
A Hybrid Story (Kookv) خواندن این فیکشن عواقبی نظیر بالا آوردن رنگین کمان و اکلیل و دچار شدن به مرض قند را به دنبال دارد. از این رو، از خوانندگان عزیز خواهشمندیم تمامی عواقب کار خود را به عهده بگیرند. لطفا با 'منطق' وارد نشوید. متشکرم. ---------------------------------- ◾ (در حال آپ) تایم آپ: نامشخص کاپل اصلی: کوکوی ساید کاپل: یونمین/نامجین ژانر: فانتزی، فلاف، کمدی، زندگی روزانه، +18❌
A F R O D I T  [KookV]  by mawni_o
mawni_o
  • WpView
    Reads 140,979
  • WpVote
    Votes 21,930
  • WpPart
    Parts 42
" کامل شده" _ سکسپیر میگه.. عشقم را در برابر دست تو و دستم را در عشق تو می نهم ماگ قهوه اشو پایین اورد و چشماشو توی حدقه چرخوند + اولا اون شکسپیره نه سکسپیر احمق.. و بعدم اون جمله کوفتی اینه.. عشقم را در برابر عشق تو و دستم را در دست تو می نهم. چرا وقتی بلد نیستی اصرار داری که استفادش کنی.. با اینکارات قرار نیست بزارم اینجا بمونی نه تا وقتی که حداقل اسم کوفتی شکسپیرو درست بگی _ بیخیال عروسک.. میدونم توام توی اعماق قلبت دلت نمیخاد از دستم خلاص شی با چشمایی بی حس به لبخند خرگوشی پسر مقابلش زل زد و از توی جیبش گوشیشو برداشت و شماره ای گرفت _ اداره پلیس کلانشهر سئول بفرمایید؟ . . . کاپل : kookv ژانر: رمنس،درام، اسمات، روزمره
+10 more
𝐌𝐘 𝐀𝐋𝐏𝐇𝐀 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] by A_by_Atash
A_by_Atash
  • WpView
    Reads 529,142
  • WpVote
    Votes 54,813
  • WpPart
    Parts 37
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد. نمیخوام پارتی رو جا بندازین که بعدش گیج بشین⚘️ *حتما اینکارو بکنین خیلیا پارت جا میندازن. coples: Kookv,Yoonmin and secret ganre: omegavers/smut/mafia/boyXboy/action/empreg/soft daddy kink/agenst/harsh/happy ending and others.
DADDY IS MY UNICORN by silvia_wr
silvia_wr
  • WpView
    Reads 252,975
  • WpVote
    Votes 42,272
  • WpPart
    Parts 46
🌈🦄- ددی؟ می‌دونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبه‌روش نگاه می‌کنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربه‌اش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکورن کیتنمم؟ - می‌دونستی یونیکورنا آرزوها رو برآورده میکنن؟ مثل تو! لبخند عمیقی روی لبای ددیِ تهیونگ میشینه که بیشتر اون و شبیه یه خرگوش می‌‌کرد تا یه یونکیورن رنگی رنگی! - آرزوی تو چیه؟ - تو! آرزوی من تو بودی که خودت ارزوم و برآورده کردی. پس تو یونیکورن افسانه‌ای منی! 🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄 🌈NAME: DADDY IS MY UNICORN 🌈GENRES: FLUFF_ROMANCE_COMEDY_OMEGAVERS_MPREG 🌈MAIN COUPLE: KOOKV 🌈SIDE COUPLE: YOONMIN Up time: fridays 22:00
  𝐃é𝐣à 𝐯𝐮  | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 396,969
  • WpVote
    Votes 60,393
  • WpPart
    Parts 35
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونه‌هاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد. چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود. و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید... + پسر توی نقاشی؟ _ پسر توی رویا؟ [ فصل دوم بوک CURSED] کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین