Funyy
31 stories
it supposed to be an outing!!! by 0Aurelianus0
0Aurelianus0
  • WpView
    Reads 11,178
  • WpVote
    Votes 1,655
  • WpPart
    Parts 12
شرلوک و جان، به پیشنهاد یا شایدم اجبار شرلوک، به یک سفر تفریحی روی دریا میرن. "که جان یکم استراحت و تفریح کنه..." مشکل اینجاست که شرلوک هیچوقت اهمیت نمیده. و مخصوصا هیچوقت خودشو گرفتار شرایط کسالت آوری مثل تفریح به سبک مردم عادی وسط دریا نمیکنه. اونم وسط دریا!! "یه جای کار میلنگه" جان با خودش فکر میکنه. یه فف جانلوک b: فقط برای سرگرمی نوشته بودم ولی دارم پابلیشش میکنم ://// پسسسس... اگ مسخره بود یا غلط املایی یا هر اشکالی داشت یا اگه برای جاییش ایده‌ی بهتری دارید یا حتی برای ادامه‌ش حتما بگید^-^ انشالله که لذت میبرید :') (اسمات نداره) (من تا حالا تو کروز نبودم و مطلب بدرد بخوری هم نتونستم درموردش پیدا کنم، اگه اشکالی پیدا کردید حتما بگید)
A Thousand Apologies by theSherl
theSherl
  • WpView
    Reads 6,106
  • WpVote
    Votes 841
  • WpPart
    Parts 12
- چند روز دیگه میشه دو هفته‌ که با هم زندگی میکنیم. شروع به حل پرونده کردیم. من راجع به پرونده ها مینویسم. مشکل پام برطرف شده و خانم هادسون وقتایی که تو نیستی بهم میگه حال تو هم بهتر شده! و من شنیدم وقتی لوکاس گفت که تو قبلا با مرد ها قرار میزاشتی. فکر میکنی شانس اینو داشته باشم که بیشتر بشناسمت؟ نه به عنوان یه هم‌خونه... به عنوان یه... یه قرار. شرلوک در جواب فقط تونست به چشمهای جان نگاه کنه و فکر کنه اگه زندگی رنگ داشت، رنگ چشمهای اون بود.
You Might Just as Well Be Blind [Johnlock] by sizartaDowneyJr
sizartaDowneyJr
  • WpView
    Reads 46,487
  • WpVote
    Votes 7,833
  • WpPart
    Parts 20
وقتی شرلوک و جان به قاتلی بر میخورن که کاپل ها رو شکار میکنه، مجبور میشن کاری رو انجام بدن که همیشه میدن: به هر نحوی دستگیرش کنن. اما این بار یه چیزی فرق داره! [وضعیت:کامل شده]
when love lasts [hiddlesworth] by Ritadepp
Ritadepp
  • WpView
    Reads 24,605
  • WpVote
    Votes 4,393
  • WpPart
    Parts 32
چی میشه وقتی تام که یه استاد طراحیه، تو روز اول کاریش با پدر پرحرف ولی جذاب یکی از دانش آموزاش رو به رو میشه و اونا با هم طرح دوستی میریزن؟ [وضعیت:کامل شده.] 1#tomhiddleston 1#marvel 1#thor 1#loki 1#thorki
"LUCA"[LH] by KissMeinTheHallway
KissMeinTheHallway
  • WpView
    Reads 14,202
  • WpVote
    Votes 2,390
  • WpPart
    Parts 56
نفس عمیقی کشید و سرشو به عقب خم کرد تا بتونه اشکاشو نگه داره اما اون قطره های لجباز به هرحال روی گونه هاش جاری میشدن لوک : این درد، این حس سوزش توی سر انگشتا و قلبم... باعث میشن گریه کنم، دلم نمیخواد گریه کنم. دلم نمیخواد انقد فاکداپ باشم اشتون اشتون دست راست لوک و توی دستش گرفت و آروم بالا اوردش، دونه دونه روی سرانگشتاشو بوسید و به چشای آبیِ مرطوبش زل زد اشتون: حالا نوبت قلبته. Lashton Hemwin fan fiction 2020 By: Kissmeinthehallway
How to write a book by mewrySH
mewrySH
  • WpView
    Reads 6,507
  • WpVote
    Votes 1,520
  • WpPart
    Parts 9
نويسندگي يعني اينكه ساعت يازده صبح شروع كني و وقتي سرت رو بلند كني ميبيني ده شبه و تو داري از سوتغذيه جون ميدي ولي نميتوني از نوشتن دست برداري چون تازه بعد دو هفته تونستي بالاخره استارتشو بزني. پس اگه اين كار رو نكردي،متاسفانه بايد بهت بگم تو نويسنده نيستي و اين كتاب به دردت نميخوره. البته... شايد هم تازه اول كارت باشه و واقعا واقعا واقعا بخواي به اين درجه از بدبختي و فلاكت برسي و بعدش منو فحش بدي... اگه اينطوريه،بپر تو ون چون ميخوايم يه سفر رو با هم شروع كنيم...
celebrated by nadi_80
nadi_80
  • WpView
    Reads 20,735
  • WpVote
    Votes 2,214
  • WpPart
    Parts 28
چی میشه اگه سلب ها بخوان جواب مشکلات جنسی تو رو بدن؟
- هارون ابن باقر - by chaosshits
chaosshits
  • WpView
    Reads 621
  • WpVote
    Votes 103
  • WpPart
    Parts 7
هارونابن باقر (که در بلاد فساد به هری پاتر شهرت دارد) این کتاب سرگذشت این عالم دینی فقید و والامرتبهاست که نزد عالمان بزرگی همچون شیرعلی دباغیان، مینو مکارمهر و سیروس استکبار (که در بلاد فسخ و فجور به ترتیب به آلبوس دامبلدور، مینروا مکگوناگال و سوروس اسنیپ شهرت دارند)، شاگردی کرده و داستان رشادتهای ایشان در راه حفظ دین و مسجد بزرگ الهاکوارتز است.
cliché by flymetothemoonbitch
flymetothemoonbitch
  • WpView
    Reads 31,302
  • WpVote
    Votes 6,191
  • WpPart
    Parts 42
Just some clichés. ⁦¯\_(ツ)_/¯⁩ کلیشه های رایج ، قابل پیش بینی و گاهاً دوست داشتنیِ دور و برمون/ برتون/ برشون
Directioners Only by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 57,862
  • WpVote
    Votes 7,691
  • WpPart
    Parts 80
اين كتاب در مورد مسائل و اتفاقاتى كه در فندوم واندى مى افته س!! چيز هايى مثل جوك ، شعر ، موارد تصادفى كه باعث ميشه دايركشنر ها نسبت به بقيه فندونم هاى نرمال و مردم ديگه ، متفاوت به نظر برسن. [Persian Translation] copyright all rights reserved, ©hellokitty_415 Translated By : @BluestKitten & @itsmissstylinson #3 in Humor