𝐅𝐚𝐯 🌻
7 stories
forever you  by meridamad
meridamad
  • WpView
    Reads 72,797
  • WpVote
    Votes 12,093
  • WpPart
    Parts 27
_عمو جین....پارک جیمین کیه؟! جین نگاهی به جونگکوک انداخت. _پارک جیمین ؟!؟ منظورت دوست دانشگاه باباته؟! اون یه پسر خوشگل ریزه میزس. البته الان چند ساله ازش بی خبرم.. جیمین نگاهی به پدرش انداخت. _آپا...تو یه دوست داشتی که اسمش جیمین بوده؟!....پسر بوده؟!؟....خوشگل بوده؟!؟....آپا جیمین الان کجاست؟؟؟...میشه ببینمش؟!؟؟؟ حتما اونم مثل عمو یوگیومه....خونشون کجاست؟!؟؟ _وای جیمینی چه خبرته؟!؟؟؟ جونگکوک جیمین رو بغل کرد. _پارک جیمین بهترین دوستیه که تا حالا داشتم...اون واقعا با بقیه فرق داشت...دنبال دختر ها راه نمی افتاد و خیلی باهوش بود...میشه گفت یه جورایی مثل دخترا بود. مثل اونا ظریف بود..خیلی حساس بود .....معمولا مثل دخترا هم لباس میپوشید. _آپا...دوستت دامن میپوشید؟! جونگکوک قهقه زد. _نه...ولی شلوارک و لباس های رنگی و روشن میپوشید.....آبی و زرد خیلی بهش میومد.... _ پس حتما خیلی خوشگل بوده...چون پسرا تو لباس رنگی خیلی زشتن...البته به جز عمو جین...نگفتی خونشون کجاست. جونگکوک خندید... _من نمیدونم عزیزم....الان چند ساله که ازش بی خبرم....الانم بازی بسه...بریم تولد بگیریم...
The brightest BLACK by PurpleflowerBlooms
PurpleflowerBlooms
  • WpView
    Reads 101,371
  • WpVote
    Votes 18,243
  • WpPart
    Parts 41
_ اگه یه رنگ بودی ، چه رنگی بودی؟ + نمیدونم...شاید سیاه، رنگ آرامش بخشیه...تو چی؟ _ دوست داشتم بگم سفید تا بتونم مکملت باشم ولی آخه سفید نیستم...شاید کِرِم؟ + مهم نیست چه رنگی باشی، بهرحال من فقط با تو کامل میشم... _ میدونی...تو روشن ترین و درخشان ترین سیاهِ دنیایی! ژانر : فانتزی و امگاورس، رمنس، مدرسه ای، کمی کمدی، انگست کاپل ها: کوکوی و بقیه هم تو داستان مشخص میشه🙈💜 #1 Romance ⭐ #5 omegaverse ⭐ #1 kookv ⭐ #2 فیک ⭐
Childhood stranger⚡️ by Sh_Moon
Sh_Moon
  • WpView
    Reads 7,874
  • WpVote
    Votes 982
  • WpPart
    Parts 2
childhood stranger⚡️ امگایی که جفتش رو پیدا کرده اما چی میشه اگه جئون جونگ کوک، اون رو به عنوان جفتش، نپذیره؟ kookv omegavers, romance, smut
●•°○I Sold My Virginity Online○°•● by _YourMy24_
_YourMy24_
  • WpView
    Reads 132,645
  • WpVote
    Votes 25,289
  • WpPart
    Parts 14
چانیول رییس یک کمپانی بزرگ به اختلال شدید OCD (وسواس) مبتلاست و به علت همین بیماری با وجود تمایل شدیدش تا به حال نتونسته با کسی رابطه ی جنسی داشته باشه . از اونجایی که گرایش جنسی اون به جنس موافقه ، با راهنمایی های دکترش به این نتیجه میرسه که بهتره سکس رو از یک پسر باکره شروع کنه . پسری که مطمئنه سالمه و بیماری خاصی نداره . تا کم کم بتونه به ترسش غلبه کنه .‌ چانیول به دنبال یک پسر باکره میگرده اما پیدا کردنش آسون نیست . چون چانیول به دنبال عشق نیست و میخواد در ازای پرداخت پول مدت کوتاهی رو با اون پسر باشه . پیدا کردن یک هرزه ی باکره از اون چیزی که فکر میکنه سختتره خیلی سختتر . تا اینکه یک شب در صفحات پورنی که تقریبا هر روز با اونها خودارضایی میکنه یک آگهی میبینه .‌ پسری که حاضر به فروش باکرگیش به مبلغ خیلی گزافیه . توضیح : خلاصه ی داستان ممکنه خیلی سکسی و بالای هجده به نظر برسه اما در حقیقت شبیه به بقیه ی فیکهای منه و از حد معمول قرار نیست خارج بشه .
ماجراجویی های چیمی  by my_lavinia___
my_lavinia___
  • WpView
    Reads 75,373
  • WpVote
    Votes 14,674
  • WpPart
    Parts 56
مترجم و ادیتور : Enzo Cr: mimiwuvyou
Burn||Kookmin by nastaranism
nastaranism
  • WpView
    Reads 110,767
  • WpVote
    Votes 21,276
  • WpPart
    Parts 36
‏ ‏Social media AU ▶︎خلاصه:《︎ پارک جیمین از سال های اول کالجش کراش عمیقی روی جئون جونگکوک ‌‌داره.این در حالیه که جونگکوک حتی نمیدونه کسی به اسم پارک جیمین وجود داره!خب همه چی خوب پیش میرفت اگه ‌‌جیمین اون اتفاق رو نمیدید و درگیر یه معامله نمیشد! معامله ای که بعدا قرار بود پشیمونش کنه..》︎ ▶︎Credit To @/dinominminie On Twitter ▶︎کاپل اصلی: کوکمین ▶︎ژانر: رمنس،اسمات،انگست،سوشیال مدیا لایف ▶︎این بوک با اجازه نویسنده ترجمه شده است _______________________________ BEST RANKINGS #1 - kookmin #2 - kookmin کوکمین - 1# کوکمین - 2# #1 - btsjungkook #1 - Twitter #1 - btsjimin #6 - Jimin فارسی - 28# #17 - persian #1 - jimin #1 - jungkook جیمین - 1# #1 - bts
Touch My Soul  by TheGreenSol
TheGreenSol
  • WpView
    Reads 1,790
  • WpVote
    Votes 248
  • WpPart
    Parts 1
وانشات: روحم رو لمس کن کاپل: مینگوک ژانر: رمنس، فلاف، اسمات ~ همیشه مجبور بود وقتش رو صرف کار کردن کنه تا مخارج زندگیشون تامین بشه و هیچوقت زمان نداشت تا برای خودش تفریح و انگیزه ای واسه شروع کردن یه روز دیگه پیدا کنه... اما حالا جونگ‌کوک برای اولین بار یه سرگرمی هیجان انگیز پیدا کرده بود و اون دید زدن نقاشی‌های پسری بود که هر روز میدیدش، شاید دیگران درکش نمیکردن اما از نظر جونگ‌کوک دستای اون هنرمند ریز نقش توانایی‌های فوق العاده‌ای داشتن... هر بار با دیدن نقاشی های پسر از درون احساس سرخوشی میکرد اما هیچ اطلاعی از دنیایی تاریکی که اون پسر توش دست و پا میزد نداشت... ~ "تو بی نقصی." بغض توی گلوش باعث لرزش صداش میشد: "چطور میتونی نقص به این بزرگی رو نبینی جونگ‌کوک شی؟"