HukaM93's Reading List
28 stories
Cancer Love [Kim Taehyung ff] by NiagaraPhOph0
NiagaraPhOph0
  • WpView
    Reads 5,113
  • WpVote
    Votes 133
  • WpPart
    Parts 15
what happens when 2 cancer patients fall in love with each other but........... 😀😀
Indestructible [ChanBaek] by Bambi_Fiction
Bambi_Fiction
  • WpView
    Reads 1,087
  • WpVote
    Votes 239
  • WpPart
    Parts 5
[تکمیل شده] اونا میگن من مریضم ولی خودم میدونم که نیستم.. شاید تصمیمم درست نباشه ولی توی این موقعیت به نظر میومد تنها گزینه‌ی موجود و تنها کاریه که برای نجات دادن خودم ازم برمیاد.. Couple: ChanBaek Genre: Romance, Comedy, Smut Telegram: @BambiFiction 🦌
H568 [L.S] by darkblue_94
darkblue_94
  • WpView
    Reads 36,097
  • WpVote
    Votes 6,811
  • WpPart
    Parts 61
[Completed] سرفه های پی در پی امونشو بریده بود و حتی نمیتونست درست نفس بکشه.ربات های خالی از احساسی که توی روپوشای سفید، اسم دکتر رو به یدک میکشیدن دور تا دور اون مکعب فلزی ایستاده بودن و منتظر جواب آزمایشی بودن که درحال انجام بود. قطره های ریزو درشت عرق روی صورتش به چشم میخورد و حس میکرد که تمام محتویات معده ی خالیش داره برمیگرده.به جلو خم شد و جریان پر فشار خونو حس کرد که داشت روی صورتش میدوئید و توی چشماش متمرکز میشد. هیچ کدوم از اون ادم اهنی های روبه روش جوابشو ندادن‌.همه چیز براش غیر قابل تحمل شده بود و فریاد های دردمندش توی اون مکعب فلزی سرد ، پژواک پیدا میکرد و کسی جوابشو نمیداد. دندوناشو روهم فشار میداد و فکش قفل شده بود.قطره اشکی از چشمای اون پسر سر خورد و همه غیر از خودش متوجه شدن که سرخی خون داره روی صورتش سر میخوره و ردی به جا میذاره. از درد داد فریاد زد و بیشتر توی خودش جمع شد.هربار که سرفه میکرد ، بیشتر حس میکرد که نمیتونه نفس بکشه. تا اینکه همه ی محتویات معدشو بالا اورد و وقتی چشماشو باز کرد رنگ جیغ خون رو دید که با سفیدی ملحفه تختش ،تضاد داشت. صدای ضربان قلبی که هر لحظه توی گوشاش ضعیف تر میشد و دیدی که که تار از همیشه بود ، یه چیز رو ثابت میکرد. _قربان بیمار ایست قلبی کرد.
JANUARY [L.S] by darya_mhb
darya_mhb
  • WpView
    Reads 24,667
  • WpVote
    Votes 4,332
  • WpPart
    Parts 12
✔Completed کامل شده --- چیزی که هری رو خشمگین می کنه ، مردم نیستن. اون قبر نیست. خودشه. ▪︎هشدار : قتل، مرگ، تجاوز و فعالیت های جنسی. •محتوای غم انگیز --- فصل اول : ژانویه فصل دوم : فوریه --- از مجموعه‌ی ماه‌ها آگوست-دسامبر ۲۰۲۰
My by LoomiM
LoomiM
  • WpView
    Reads 6,493
  • WpVote
    Votes 839
  • WpPart
    Parts 5
کاپل های اصلی:تهجین/سپمین کاپل فرعی:نامکوک اعتیاد به سکس مشکلی که دوست پسر تهیونگ ازش رنج میبره و تهیونگ قراره کمکش کنه... ژانر:روزمره/رمنس/اسمات/کمدی توجه:این فقط یه فیکشنه و به زندگی واقعی اشخاص ربطی نداره
5 Meetings (Namgi.ver)|Completed by sugar7q
sugar7q
  • WpView
    Reads 1,694
  • WpVote
    Votes 260
  • WpPart
    Parts 5
نام مولتی شات: پنج ملاقات کاپل: نامگی ژانر: دارک، انگست، اسمات، برشی از زندگی نویسنده: sugar7q ⭕️ورژن تهکوک این مولتی شات در اکانت نویسنده موجود می باشد. *** خلاصه: هیچ وقت از زندگی که داشتم شکایت نکردم. پس چرا انقدر بی رحمانه بازیچه دست سرنوشت شدم؟
Private Teacher [Z.S] by hazz_stylik
hazz_stylik
  • WpView
    Reads 57,294
  • WpVote
    Votes 4,254
  • WpPart
    Parts 14
- تو دوباره نمره ریاضیتو کم گرفتی بیب + آره، شاید چون میخاستم بعدش با معلم خصوصیم درس کار کنم لبمو گاز گرفتم و با لبخند مرموزی اینو گفتم که باعث شد نیشخندی رو لبش بشینه: - پس چطوره بیای اینجا و روی زانوهام خم شی تا درس امروزو با هم مرور کنیم؟ ⚠ هشدار ۱: داستان خصوصیه، قبل از خوندنش پیجو فالو کنید ⚠ هشدار ۲: اگه نمیخاین علاقتون نسبت به { خامه🍥 } رو از دست بدین، و همچنین اگه نمیخاین رفتارای معلماتونو { سڪسے💦 } تلقی کنین و بهشون نظر پیدا کنین، و علاوه بر اون نمیخاین پسرای { پریود🎌 } و کینکے رو ببینین، لطفا وارد نشین، چون اینجا، دقیقا قراره همچین چیزای عجیبے رو ببینین :))) • دومین بوک •
Tame me baby boy🔞 by Eris_grays
Eris_grays
  • WpView
    Reads 1,104,858
  • WpVote
    Votes 118,540
  • WpPart
    Parts 79
🔥 پربازدیدترین فیک فارسی ویکوک واتپد🔥 ⛓جونگ کوک کسیه که توسط باباش تو قمار به عنوان برده باخته شده و اربابش کسی نیس جز کیم تهیونگ ... ⛓برای زنده موندم رامت میکنم ! قول میدم. ⛓مواظب باش وقتی رامم میکنی خودتان رام نشی! 📌روزهای آپ:‌ نامعلوم(فعلاً نمی‌نویسم) 🏆بهترین رنک 🥇رتبه‌ی #1 در: #taekook #جانگکوک #بنگتن
Fingers by Aphroditesin
Aphroditesin
  • WpView
    Reads 100,248
  • WpVote
    Votes 4,177
  • WpPart
    Parts 106
دستش را خشن میان شیار کصش کشید: لذتی نبردی؟ میان پایش هنوز مرطوب بود چوچولش را فشرد و خیره ی چهره ی جمع شده از درد هلن شد: میخواستی نجات پیدا کنی؟ نمیخواست خودش که میدانست نمیخواست به نفس نفس افتاد: نه لبخند زد: دختر هورنیه من لبانش را به دندان کشید و ناله های هلن در دهانش خاموش شد دستان نوازشگرش بدنش را طی میکردند: یکی از آثار هنریمی هلن! زبان روی ترقوه اش کشید: همون قدر ظریفو شکستنی کمرش پیچو تاب میخورد: پس چرا باهام ظریف رفتار نمیکنی؟ دستانش دور پهلوهایش قرار گرفتند: اول باید شکل پیدا کنی همونطوری که میخوام پای کشیده ی هلن روی شانه ی دیان قرار گرفت: شکلم بده همین الان! دوست دارم زبونت شکلم بده
𝖫𝗈𝗏𝖾 𝖲𝖳𝖮𝖱𝖸 by OpalDie
OpalDie
  • WpView
    Reads 13,250
  • WpVote
    Votes 1,631
  • WpPart
    Parts 9
Our time is up.. Your eyes are shut...! ───────────── Couples: Friendships Genre: angust Writer: OpalDie -Complited.