ته دیگ زیام پلو
80 stories
wild teddy bear by ziamfuckingreal
ziamfuckingreal
  • WpView
    Reads 448
  • WpVote
    Votes 70
  • WpPart
    Parts 2
Wild teddy bear new edition (اگه خدا بخواد)
Deathly Hallows [L.S][Z.M] Completed by mahdis_
mahdis_
  • WpView
    Reads 31,659
  • WpVote
    Votes 5,217
  • WpPart
    Parts 69
. . . [ جوری منو ببوس که انگار آخر دنیاست..!] وضعیت: کامل شده
MeOw | PERSIAN TRANSLATION | by zr___2004
zr___2004
  • WpView
    Reads 10,161
  • WpVote
    Votes 2,039
  • WpPart
    Parts 13
~COMPLETED~ _عضله هات خیلی سکسی‌ان، می‌تونی قیافه‌تو هم بهم نشون بدی؟ _نوپ، به جاش می‌تونم دیکمو بهت نشون بدم. ~ZIAM MAYNE ~SHORT STORY ~PERSIAN TRANSLATION ~SEXT ~SCHOOL ~SMUT #1 ziam #1 ShortStory
LIFE...CHANGE'S by ziampalikboy
ziampalikboy
  • WpView
    Reads 39,632
  • WpVote
    Votes 4,026
  • WpPart
    Parts 36
ل:تو باید بری ز:نه لیام دیگه نه ...
10_30 by nikiski
nikiski
  • WpView
    Reads 953
  • WpVote
    Votes 293
  • WpPart
    Parts 8
«زندگی چیز نکبتیه... بعدشم میوفتی میمیری.» ▫️𝑍𝑖𝑎𝑚 𝑆𝑡𝑜𝑟𝑦▫️
fools gold (Ziam)(mpreg)  by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 283,603
  • WpVote
    Votes 37,756
  • WpPart
    Parts 50
تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بی‌محلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام‌ اما با همه‌ی اینا من بازم عاشقتم :))))
fool for you(book2&3) (ziam) by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 207,201
  • WpVote
    Votes 32,012
  • WpPart
    Parts 63
اونا تا ابد به خوبی و خوشی زندگی کردن اما به این آسونی هام نبود
unforgettable [Z.M] by barana75
barana75
  • WpView
    Reads 60,299
  • WpVote
    Votes 5,067
  • WpPart
    Parts 35
- میخوام کاری کنی همه چی و فراموش کنه بشه یه صفحه خالی از اون مرد فقط من و ببینه + این کار ریسکه ممکنه بیدار نشه یکم فک کن مرد تو میتونی همین حالا هم مال خودت کنیش - نه نمیشه هر کاری می کنم ازم می ترسه از وقتی اون آشغال بردش همه چیزش شده اون حتی الان هم که نیست اون و به من ترجیح میده لیام با گفتن این حرف ناخودآگاه دستاش و مشت کرد نمیتونست قبول کنه که شکست خورده نیک متوجه اوضاع شد و با ملایمت به سمت لیام برگشت: - من همیشه اینجام لیام مطمئنم از پسش برمیای یه مدت بهش زمان بده اگه همه راه ها به بن بست رسید اون وقت میریم سراغ هیپنوتیزم هشدار: 🔞بخشی از این فن فیک حاوی محتوای خشن و جنسی است و برای همه مناسب نیست🔞 #ziam#zayn#liam#bdsm#malik#payn#palik
Castle // Ziam by ziamsdude
ziamsdude
  • WpView
    Reads 31,661
  • WpVote
    Votes 6,158
  • WpPart
    Parts 40
قلعه زیبایی که لیام پرنسس و زین پرنسشه. Ziam Mayne Fan-Fiction. (Zayn Top) *March 1, 2021.
Bake-Neko by gray_koala
gray_koala
  • WpView
    Reads 20,766
  • WpVote
    Votes 5,445
  • WpPart
    Parts 40
[completed] لیام فقط یه دانشجوی سال آخری تنها بود که سخت کار می‌کرد تا بتونه زندگیش رو جمع کنه، همه چیز عادی بود البته فقط تا قبل از راه دادن اون گربه به خونه اش. +زین؟ تو چطوری شکل آدم شدی؟ میدونی؟ لب و لوچه ی پسر آويزون شد. -نمیدونم که، ماما بهم نگفته بود منم میتونم عوض شم. +تو تنها نیستی؟ مامان داری؟ پسر با چشم هایی که اشک توشون حلقه زده بود، سرش رو تکون داد. +خب اون کجاست؟ قطره اشک کوچیکی از چشم پسر چکه کرد که باعث شد قلب لیام بلرزه. -اون نیست، زین بیدار شد...ماما نبود.