اینجور نبود که از قبل نقشه کشیده باشم.
فقط اتفاق افتاد وحالا من نمیدونم چجوری باید این وضعیت رو کنترل کنم. خب شاید من آدم خوش گذرونی باشم اما... اما این باعث نمیشه بخوام با اون اینکارو کنم... کسی که تقریبا منو بزرگ کرده.
باید جبرانش کنم هرجور شده، حتی اگه قلبم هزاران تیکه بشه...
همه چیز از حدود یک ماه پیش شروع شد، یک روز خیلی خیلی عادی مثل روزهای دیگه... و کی فکرشو میکرد همچین اتفاقی قراره بیوفته...
کاپل:تهجین
ژانر:درام/اسمات
هوسوک یه گل آفتابگردون بود که زیر سایه ی تاریک و سرد مین یونگی آروم آروم پژمرده میشد.
─────────────
Couples: Sope , JinKook , YoonMin , Vmin
Genre: angust , Sad Ending
Writer: OpalDie
-Complited.
[زندگی توی ساعتشنی]
"اون گرگ سیاه کیه؟"
"جفتِ جیمین."
"جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟"
یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کافی نیست... هیچوقت نبوده."
" اشتباه میکنی، عشق کافیه... اون تنها روزنهی امید برای ادامه دادنه. فقط به کیم نگاه کن! بعد از 100 سال انتظار، حالا داره با یه لبخند روی لبهاش و دستی روی قلبش میمیره و هیچ اعتراضی نداره."
---------------------------------
کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین
ژانر:سوپرنچرال (خونآشام، امگاورس، جادوگر)، رمنس، انگست
حالا تقریبا 10 سال از اون روزها گذشته و همهچیز تغییر کرده.
نامجون تمام این مدت رو به فکر گرفتن انتقام بوده و لحظهای برای شکستن تشکیلات فاسد خانوادگیش تردید نکرده.
توی بن بستها ضعیف نشده و حالا اینجاست؛
دوباره یک جسم درخشان توجهش رو جلب کرده، فقط با این تفاوت که اینبار نامجون برای پیدا کردن اون درخشش آشنا 10 سال زجر کشیده.
_______________
[Mermaid AU]
Main couple: Namjin
Side couple: Jimin/OC, Vkook
update: -
Writer: Tired-boo
نگاهش روی جسم درخشانی که از پشت صخرهی سنگی کمی بیرون زده بود ثابت شد.
سعی کرد کنجکاو نباشه و به سمت ماشینش برگرده تا خودش رو به پسر شیرینش برسونه اما در نهایت کنجکاوی ذاتیش پیروز شد و اون رو به سمت صخره کشوند.
بعد از دور زدن صخره با گیجی به جسم ظریف و بی جون رو به روش نگاهی انداخت.
این نمیتونست واقعی باشه!
________________________
[Mermaid AU]
Main couple: Namjin
Side couple: Vkook
Writer: Tired-boo
يونگي يه پسر ١٧ سالست كه بعد از ماجراهايي كه سال قبل براش افتاده همراه مادرش تصميم ميگيرن تابستون رو تو شهر ديگه اي كنار خواهرش بگذرونن اما آشنايي با پسري كه تو پمپ بنزينه تمام معادلات يونگي روبه هم ميريزه....
#Bts #yoonjin #sin #taejin #namjoon #seokjin #suga #jhope #taehyung #jimin #jungkook
نامجون هیچ وقت فکر نمیکرد که یه آدم کوچولو توی دیوار اتاقش زندگی کنه. اما وقتی به خاطر اشتباهش اون بند انگشتی بزرگ میشه، باید بهش کمک کنه تا دوباره مثل قبل بشه.
برای اونا توی مسیرشون برای عادی کردن شرایط، اتفاقات جالب، بامزه، ناراحت کننده و همینطور رمانتیکی میوفته.
یاد گرفتن خوندن و نوشتن، جنگ با زنبورای وحشی (که دشمن آدم کوچولوهان)، لباس دوختن، مادری که یه فوجوشی واقعیه، آشنا شدن با دختر عجیب همسایه و برادر بامزهاش، جیمینی که دوست پسر قبلی نامجونه و همینطور، عاشق شدن.
~قصهی یه کوچولوی صورتی~
کاپل اصلی: نامجین
کاپل فرعی: دختر پسری (جیمین)
ژانر: فانتزی، فلاف، رومنس، روزمره
+اولین فیک فلاف من :) دوستش داشته باشید و به دوستاتون معرفی کنید ♥
با تشکر فراوان از @si_fatima *-*
2 in #SeokJin
2 in #کیوت