"Yizhan"
5 stories
 OK (Completed) by mirror_77
mirror_77
  • WpView
    Reads 65,742
  • WpVote
    Votes 16,000
  • WpPart
    Parts 60
داستان یه امگا که به خاطر اشتباه و اجبار خانواده ی آلفای مورد علاقش همه فکر می کنن که کشته شده! امگا خودشو از خانوادش و آلفاش دور می کنه که بعد از چند سال برگرده و ازش انتقام بگیره... چون آلفا بهش گفته بود من نمی تونم تو رو جفت خودم بدونم چون تو نمی تونی بچه دار بشی! اما امگا با این حجم از غم یه شاه شد...شاه امگا ها! Omega King (OK) داستان امگایی که پادشاه شد... داستانی متفاوت... از اینکه خودت باشی خجالت نکش... در آن صورت قول سرزمینی را به تو خواهم داد که کسی تو را کمتر از یک پادشاه نخواهد شناخت. از یک مادر امگا به پسرش❤️ . . . . . ژانر: امگاورس، درام، عاشقانه، خانواده،اسمات شروع: ۳ تیر ۱۴۰۰ پایان: ۱۴ مهر ۱۴۰۰
My Alpha, My Lord by lili_y20
lili_y20
  • WpView
    Reads 120,624
  • WpVote
    Votes 21,477
  • WpPart
    Parts 47
یه ولیعهد امگا که باید با پسرعموی آلفاش که تا حالا ندیدتش ازدواج کنه و پادشاهی رو بهش بده، این تنها راه زنده موندنشه...! ژانر: تاریخی، درام، امگاورس، اسمات کاپل: ییژان ***توجه*** این داستان برداشتی آزاد از رابطه بین کاپل‌هاست و هیچ ارتباطی با واقعیت نداره!🙄 قسمتی از داستان: [لب‌هاش فقط یه نفس با ژان فاصله داشتن که متوقف شد و تو همون حالت آروم گفت: +ژان؟! ژان خجالت‌زده و مست از رفتار ملایم آلفاش گفت: _ب...بله..‌. سر... سرورم؟ +این لب‌ها... قبلا... لمس شدن؟! ژان متعجب و مبهوت گفت: _سر... سرورم... هی...هیچ..‌‌. کس... تا حالا... طوری که شما... لمسم می‌کنید... من رو... لمس... نکرده... با شنیدن این حرف، گرگ ییبو غرش سرشار از غروری کرد ‌که گرگ ژان رو خوشحال می‌کرد...]
I'M YOUR ALPHA by lili_y20
lili_y20
  • WpView
    Reads 137,569
  • WpVote
    Votes 21,816
  • WpPart
    Parts 44
هر امگایی آرزوشه جفتش رو ملاقات کنه. یه جفت قوی که مراقب امگا و توله‌هاشونه. احتمالا یه آلفا جذاب و قدرتمند. اما چی می‌شه اگه جفت امگای داستان ما اونی نباشه انتظارش رو داشته؟! کاپل: ییژان ژانر: درام، فانتزی، امگاورس، اسمات ***توجه*** این داستان برداشتی آزاد از رابطه بین کاپل‌هاست و هیچ ارتباطی با واقعیت نداره!🙄 بخشی از داستان: [+باید بفهمه متعلق به کیه و اینجا براش بهترین جاست... باید مطیع بشه... _ولی اون مطیع تو نمی‌شه..‌. اون جفت داره پیوند خورده خودت که بهتر می‌دونی..‌. با این کارا فقط عذابش می‌دی... گرگش همین الانم به خاطر وضع جسمی‌ش و اتفاقاتی که براش افتاده از نظر روحی آسیب دیده... اذیتش نکن... +کافیه گفتم که نگران نباش..‌. من مطیعش می‌کنم...]
♡  Silent  for 13 yaers 1 & 2 ♡  by ARALIA_H
ARALIA_H
  • WpView
    Reads 20,705
  • WpVote
    Votes 3,976
  • WpPart
    Parts 47
Write by ARALIA FULL PART 1 آپدیت فصل دوم پنجشنبه ها همچنین میتونید آپدیت این فیک رو در چنل @YizhanStories در تلگرام هر سه شنبه ساعت ۸ شب دریافت کنید.. یعنی دو روز زودتر از آپدیت واتپد! Copel: Yizhan ♡مقدمه♡ اینجا چی کار میکردم؟! الان.. این لحظه.. این تاریخ.. این ثانیه.. این بالا.! حس کردن باد سردی که به بدنم برخورد میکرد آتش درونم رو اروم می کرد؟! عطشم به انتقام رو‌ میخوابوند؟! به پایین نگاه کردم.. به شهر همیشه در شلوغی.. به چراغای رنگیش.. به مردمی که هر کدوم توی حال خودشون قدم میزدن.. یه نفر دخترش خونه منتظر بود تا نقاشیش رو ‌نشون پدرش بده و دیگری شاید مریضی توی بیمارستان انتظارش رو‌ می کشید.. یکی برای کمک به دیگری قدم برمی داشت و دیگری شاید برای قتل؟! تجاوز؟! چرا انقدر تناقض توی این دنیای زمینی وجود داشت؟! چرا انقدر پاکی در مقابل ناپاکی؟! چرا یکی به قصد کشت قدم برمی داشت و یکی به قصد نجات؟! چرا انقدر مردم خوب و بد دارن؟! چرا گاهی مردم دست به تجاوز میزنن؟! چرا به پاکی و ناپاک شدن دیگری اهمیتی نمیدن؟! چرا یکی دیوونه است؟! یکی سالم؟! چرا روانشناسا گاهی به احساسات مریضاشون دقت نمیکنن؟! چرا ادمایی که میل به زجر دادن بقیه دارن قبل از انجام دادنش به پزشک مراجعه نمیکنن؟!! انقدر سخته؟! خوب بودن.. واقعا انقدر سخته؟! نمیدونم چی فکر میکن
听候发落; As You Wish by YiZhanSyndrome
YiZhanSyndrome
  • WpView
    Reads 41,352
  • WpVote
    Votes 6,224
  • WpPart
    Parts 25
破镜重圆 (pò jìng chóng yuán) پو جینگ چونگ یوان معنی لفظی: بهم چسباندن قطعات آینه ای شکسته شده معنی اصطلاحی: بهم برگشتن زوجی که از هم جدا شدن یا طوری که دو نفر میتونن از هم جدا بشن و بزرگ شن، و بعد همدیگه رو پیدا کنن و دوباره کنار هم قرار بگیرن...