mandi9090's Reading List
21 stories
𝐈 𝐅𝐨𝐫𝐠𝐨𝐭 𝐓𝐨𝐨 𝐁𝐫𝐞𝐚𝐭𝐡 | [𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯] by SugerAndMint
SugerAndMint
  • WpView
    Reads 42,537
  • WpVote
    Votes 6,311
  • WpPart
    Parts 26
•𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫𝐲: تهیونگ دوباره ازش پرسید "پس به توافق رسیدیم اِنجل، هوم؟" جونگکوک حس می کرد داره صبرش رو از دست میده. سرشو بلند کرد و درِ جعبه رو بست. "باعث افتخارمه ، ددی." تهیونگ سمتش رفت ، چونه ی جونگکوک رو با انگشتش کمی بالا آورد و برای گذاشتن بوسه ای روی لباش خم شد، با تن صدای تهدیدآمیزی زمزمه کرد "خوش شانسی که ازت خوشم میاد." جونگکوک سعی کرد بفهمه که چطوری آخر سر کارش به یه شوگر ددی رسیده ، در حالی که تنها چیزی که می‌خواست چند بسته نودل فوری بود! •𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐟𝐥𝐮𝐟𝐟 , 𝐬𝐦𝐮𝐭 , 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 𝐤𝐢𝐧𝐤(𝐍𝐨𝐧-𝐬𝐞𝐱𝐮𝐚𝐥) 🥇#𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 🥇#𝐭𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤 🥇#𝐓𝐨𝐩𝐤𝐨𝐨𝐤 🥇#𝐁𝐨𝐭𝐭𝐨𝐦𝐭𝐚𝐞 🥇#𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 🥇#𝐓𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 𝐓𝐡𝐞 𝐨𝐫𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲 𝐜𝐞𝐫𝐝𝐢𝐭 𝐛𝐲 𝐥𝐨𝐜𝐤𝐬
Accursed | Kookv by zkdlinsahar
zkdlinsahar
  • WpView
    Reads 213,978
  • WpVote
    Votes 28,386
  • WpPart
    Parts 44
Accursed Genre: Historical..angst..smut..omegavers..mpreg Couple: kookv Sub Couple: kookmin..yoonmin Up Day: Monday خلاصه: تهیونگ به طور خیلییی اتفاقی اولین امگای تاریخه ک با وجود فقر و نداشتن پدر از مادر مریضش نگه داری میکنه. چی میشه اگر توی روز هیتش ولیعهد چین به رم بیاد و چی میشه اگر ولیعهد جفت تهیونگ باشه ...
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 94,720
  • WpVote
    Votes 15,683
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!
Unwelcome [SOPE] by Anna_Aphrosilk
Anna_Aphrosilk
  • WpView
    Reads 52,995
  • WpVote
    Votes 7,543
  • WpPart
    Parts 14
"فقط یه بار! فقط یه بار تو زندگی فاکیم باتم شدم و حدس بزن چی؟ فاکینگ شت!!!! ازت حاملم جانگ هوسوک! چی میشد اون شب به جای این که من برم زیرت، تو میرفتی زیرم؟ چی میشد؟" "ولی من یه آلفام. و تو یه بتایی یونگی!" "کیرم تو این زندگی که هم باید به خاطر بتا بودنم برم زیرت، هم از شانس بدم ازت حامله شم. فاک یو." "به من ربطی نداره که تو یه موجود عجیب الخلقه‌ای. هیچ جای دنیا بتا های مذکر حامله نمیشن!" " ازت متنفرم متنفرم جانگ هوسوککککک!!!! " ژانر: ام‌پرگ👨‍🍼 امگاورس🐺 اسمات💦 طنز🤣 روزمره✨ کاپل: سپ ( هوسوک تاپ) 🚨این فنفیک با دو ورژن کایسو و سپ عاپ میشه. اگر به کاپل کایسو بیشتر علاقه دارید، میتونید از قسمت Stories by Anna Aphrosilk که داخل همین اکانته، ورژن دیگه رو بخونید🚨 ‼️ فیک متوقف شده تا اطلاع ثانوی ‼️ میتونید تو لایبرری‌هاتون ادش کنید که هرموقع آپ کردنشو ادامه دادم باخبر شید
Lover Not A Fighter (Persian Translate) | Vkook, Yoonmin, Namjin by ItsRainyNight
ItsRainyNight
  • WpView
    Reads 224,993
  • WpVote
    Votes 21,788
  • WpPart
    Parts 45
〴︎Summay ৲︎ زمانی که کیم تهیونگ برای محافظت از پسرِ بی‌رحم‌ترین گَنگ کُره‌ی جنوبی استخدام شد، نمی‌دونست باید چه توقعی از دنیایی که پیش روش قرار می‌گرفت داشته باشه؛ اما قطعا توقع نداشت دلباخته‌ی پسری بشه، که برای اون دنیای تاریک، بیش از اندازه معصوم بود. 〴︎Translator: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Sub Couple: Yoonmin, Namjin 〴︎Genres: AgePlay, Romance, Fluff, Smut, Angst, Thriller, Feminization
𝐺𝑒𝑖𝑠𝒉𝑎 |✨| 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 * by IMXNEUL
IMXNEUL
  • WpView
    Reads 177,328
  • WpVote
    Votes 27,770
  • WpPart
    Parts 43
༈ 𝐺𝑒𝑖𝑠𝒉𝑎 ༈ { هرزه } ~فصل یک کامل شده فصل دوم هم کامل شده~ 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛 ⌇ 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑡𝑎𝑒 𝑟𝑜𝑚𝑎𝑛𝑠𝑒 , 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑢𝑡 -"عشق برات کافیه؟" -"عشق تنها چیزیه که کنترلم میکنه" .... -1 #𝑡𝑎𝑒𝑔𝑖 -1 #𝑆𝑚𝑢𝑡 -1 #𝑘𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛 -1 #𝑝𝑎𝑟𝑘𝑗𝑖𝑚𝑖𝑛 -1 #𝑗𝑢𝑛𝑔𝑙𝑜𝑜𝑘 -1 #𝑗𝑖𝑘𝑜𝑜𝑘 -2 #𝑝𝑎𝑟𝑘𝑗𝑖𝑚𝑖𝑛 -2 #𝑗𝑖𝑘𝑜𝑜𝑘 -4 #𝑡𝑎𝑒𝑔𝑖 -5 #𝑗𝑖𝑘𝑜𝑜𝑘 -5 #𝑘𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛 -6 #𝑝𝑎𝑟𝑘𝑗𝑖𝑚𝑖𝑛 -7 #𝑗𝑖𝑘𝑜𝑜𝑘 -7 #𝑘𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛
Moscow | Hopemin Completed by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 108,079
  • WpVote
    Votes 16,647
  • WpPart
    Parts 23
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده ای فرستاده شده از جنوب با سرنوشت خون آشام پر رمز و رازی که پسرخوانده ی شهردار مسکو بود گره میخورد؟ چه جنگ هایی قرار بود بر سر خون این پسر راه بیوفته؟ داستان پر فراز و نشیب مسکو رو بخونین... پیج نویسنده: @sylvie_fic کاپل:🔹️هوپمین_ویکوک🔹️ نویسنده: Sylvie 🌱 ژانر:سوپر نچرال،ومپایر،رمنس،اسمات 🔞⛔ پ ن: وجود برخی از ابهامات در مورد شهر مسکو کاملا طبیعیه و به دلیل نبود اطلاعات کافی در سایت های ایرانی ممکنه نویسنده ایراد هایی در متن داستان داشته باشه، اما تمامی مکان ها و شهر ها کاملا واقعی هستن.
What Is Love Like? by wowmelisa
wowmelisa
  • WpView
    Reads 154,690
  • WpVote
    Votes 17,933
  • WpPart
    Parts 64
ابتدا هیچ بود و هیچ، سپس خاموشی و جاوادن و بعد از آن سرزمین متحد.. اتحادی بر علیه عشق. نگاهم به آن طرف میدان افتاد، چشمانش مرا طلب میکرد و لبانش نامم را بر لب می‌آورد. نگاهم را دزدیدم، به سرزمینم چشم دوختم و بعد از آن به زمین سرد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم، از آسمان خون می‌بارید و میدان بوی خاک خون خورده می‌داد. به چشمان اشکین او نگاه کردم و بدون اندکی درنگ فریاد زدم، حمله! برای اولین بار می‌ترسیدم. ☄عشق شبیه چیه؟☄ ✦حتما مقدمه رو بخونید تا خلاصه داستان رو متوجه بشید✦ کاپل:یونمین_ویکوک_نامجین ژانر:تخیلی(گرگینه-خوناشام) ✷تمام شده✷ ᏯᏂᎯᎿ iᎦ lᏫᏉᏋ liᏦᏋ? Yoonmin Vkook Namjin
 𝔓𝔲𝔯𝔢 by StheCherry
StheCherry
  • WpView
    Reads 243,273
  • WpVote
    Votes 31,933
  • WpPart
    Parts 57
Pure [ Mpreg ] ▪Yoonmin ▪Kookv بخشی از فیک: جیمین: اون ... اون قضیه یه اجبار بود! من به محض اینکه بتونم کمکت رو جبران میکنم تا برای همیشه کارمون باهم دیگه تموم بشه تو هم مجبور نباشی هرزه ای مثل منو ببینی! مرد خنده ی مستی سر داد ، طوری که صدای خنده هاش لرز ترسی به جون پسر می انداخت، آروم سمتش قدم برداشت و جلوی اون ایستاد ، سایه ی مرد روی سرش افتاده بود انگار اون مانع تموم نوری بود که بهش میخورد و زندگیش رو تاریک میکرد... جیمین نگاهش رو به کف خونه انداخت و اخم ظریفی کرد تا ترسش رو از اون مرد پنهان کنه ، اون تونسته بود از گذشته ی تاریکش فرار کنه ... اما حالا انگار سرنوشت نمیخواست اون آینده ی روشنی داشته باشه. یونگی: تو به من چیزی بدهکار نیستی هرزه کوچولو... صدای ضخیم شده ی مرد که باعثش الکل بود با بوی تند نفس های اون به بینیش میخورد. یونگی: ولی یه سری چیزا هست که نمیذاره به این راحتیا دست از سرت بردارم... دستش رو جلو برد و با تیکه ای موهای نرم و رنگ شده ی اون پسر بازی کرد یونگی : هرچقدر بخوای میتونی از دستم فرار کنی ، هر چقدر بخوای جیمین! ولی ... پوزخندی وسط حرفاش زد اون همیشه مطمئن میشد که در مقابله باهاش از تحقیر آمیز ترین لحنش استفاده کنه و همین جیمین رو عذاب میداد. یونگی :... ولی تو نمیتونی از چیزی که درست پشت سرته فرار کنی..
🌸I bloomed for you... by Vante191
Vante191
  • WpView
    Reads 251,432
  • WpVote
    Votes 35,377
  • WpPart
    Parts 53
🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفتن. این سرنوشت طبیعی اون بود. تو دست لرزون جونگکوک، یک گلبرگ لطیف صورتی بود.» *نسخه اصلی این فیک رو میتونین به همین اسم در سایت Archive of Our Own پیدا کنین^^ Highest rankings: #1 depression #1 translated #2 btsfanfic #2 kpop #1 btsV #3 fanfiction #2 angst #1 انگست #1 translation #2 gay #1 هاناهاکی