من اصلا از مرگ نمیترسم،مرگ ی وسیله است برای پایان دادن ب درد و رنج من... چیزی ک منو میترسونه زندگیه!
اما توی این همه سال عمری ک از الهه ماه گرفتم بهم یاد دادن ب خودم ترحم نکنم اونا بهم گفتن:
"اگر ب خودت ترحم کنی زندگیت تبدیل ب کابوس میشه؟!"
با این حال کنجکاوم تعریف اونارو از کابوس بدونم اخه از نظر من زندگی الانم خودش ی کابوس س بعدیه!!!!
....................................
نام فیک:سقوط / FALL
ژانر:امگاورس،اکشن،عاشقانه،تخیلی،روانشناسی
کاپل:"seven some"
سون سام
(جیمین کلا باتم😪😝)
خلاصه:پارک جیمین تنها بتای خانواده پارک...۲۵ ساله دوروغی رو با خودش حمل میکنه ک تمام محور زندگیشو تشکیل داده....اما زمان افشا شدن هویتش با ورود برادران کیم رسیده....اون قراره تمام چیز هایی رو ک با دوروغ ب چنگ اورده از دست بده...
🫡😉
﹝ایزد﹞
-واسم مهم نیست خدای لعنت شده مصری! اگه میخوای منو لمس کنی باید التماس هاتو بشنوم
کاپل اصلی: ویکوکمین(کوکمین، ویمین)
کاپل فرعی: یونمین
ژانر: سفر در زمان،فانتزی،اسمات،تخیلی،رمنس
نویسنده:پارک کارینا
وضعیت: در حال اپ
گاهي معصوم ترين ها مرتكب بزرگترين گناه ها،
گاهي بي نقص ترين ها دچار سياهي ها،
گاهي با ملاحظه ترين ها نابينا،
و گاهي پاك ترين ها درگير گرفتن انتقام ميشن.
بخشش و گناه درست مقابل هم قرار دارن
و جيمين حاضر بود براي بخشيده شدن تنها عشقي كه تا به حال تجربه كرده بر روي زانوهاش بيفته و به التماس بنشينه!
........................
كاپل اصلي : جينمين-تهجين
ژانر : دراما،انگست،اسمات
👑 پادشاه مرده 👑
✯نویسنده : سرندیپیتی
✯ژانر: رازآلود، امگاورس، سلطنتی، اسمات، عاشقانه، درام
✯کاپل: کوکمین
✯اپ: یک بار در هفته
خلاصهی داستان:
جنگیدن در راهی مشترک اما برای اهدافی متفاوت...
تعریف درستی از دلیل هممسیر شدن جئون جونگکوک، پادشاه جوان جمهوری کره، کشوری که سالها قبل حکومت خاندان سلطنتی رو مشروطه اعلام کرده و رهبر امگاهای از شهر گریخته، یعنی پارک جیمین.
تقلا و تلاش جیمین جز برای رسیدن به آزادی و برابری سه گونهی الفا و بتا و امگا نیست و جونگکوک، برای رسیدن به گمشدهاش دست به هر کاری میزند؛
حتی تظاهر به کسی که حقیقتا نیست.
خلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست
"_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟
_اگر قرار بود چیزایی که توی کانگ یوهان میدیدم رو توی تو هم ببینم که الان عاشق تو بودم نه کانگ یوهان"
کاپل:یوهان و گائون ، یه کاپل دیگه هم داریم که توی داستان باهاشون آشنا میشین
ژانر:بی ال، عاشقانه، و اسمات
شروع:۱۴۰۱/۱/۲۶
این اولین کار من هستش دوس دارم اگر دوسش دارین به بقیه هم معرفی کنین و نظراتتونو بگین
این فن فیک از سریال قاضی شیطانی هستش که خودم کاپل گائون و یوهان رو خیلی دوس داشتم و یه جورایی ادامه سریال سه سال بعد از اخرین دیدار گائون و یوهان هست یه جورایی فصل دومشه مثلا ولی کسایی که ندیدن سریال رو هم میتونن اگر دوس داشتن بخونن چون تقریبا کمتر از ۲۰ درصدش به سریال و داستان هاش ربط پیدا میکنه
Name: My daddy
Writer: maya^^
ژانر:روزمره،اسمات،ددی کینک،فلاف،عاشقانه💖
کاپل:چانبک / کایسو / هونهان
❌کامل شده❌
بکهیون یه منحرف کوچولو🍓 بود و با سیاستش هر چیزی که دلش میخواست رو بدست میاورد!
ولی وقتی هوس یا عشق در یک نگاه اتفاق میافته بک میتونه جلوی اون غریزه مالکیت خودش رو بگیره؟!
اون به پارک چانیول به جای اینکه به چشم هیونگه جدیدش نگاه کنه تنها تصوری که ازش میکنه یه ددی فوق هاته💫!
چانیول استریتی که دوست دخترش🌸 تمام زندگیشه و به مسائل گی و هر چرت دیگه ای اصلا اهمیت نمیده❎!
و بک برای بدست آوردن ددیش فقط یه راه به مخ کوچیکش میرسید و اونم بدن عالیش بود🔞!