Select All
  • 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲
    34.3K 5.7K 24

    [complete] یکشنبه روز خوبی برای عاشق شدن نبود. یکشنبه‌ای که ابرهای کدر و بارونی رخسار آسمون رو به آبی‌ترین حالت ممکن کرده بودند؛ روزی که تونستم به لب‌های همیشه خشکت بوسه بزنم و بوی تنم رو روی لباس کهنه‌ات جا بذارم. همون موقع باید میفهمیدم که نحسی روز یکشنبه بود که به دنبال ما افتاد؛ شاید باید تمام یکشنبه‌ها از تقویم پ...

    Completed  
  • Dark half
    48.8K 7.7K 11

    ″ تجاوز، کلمه ی عجیبیه. توی فیلم و داستان ها قربانی ها عاشق متجاوزشون میشن. توی واقعیت قربانی رو متهم به گناهکار بودن میکنن. من یکی از اون قربانی ها بودم؛ من پسری بودم که قربانیه تجاوزه! ″ [Complete] ___________ • Name : Dark half • Couples : kookv • Genre : romanc , Angst • Writer : Déesse __________ •این مینی فیک...

    Completed  
  • Live His Life
    4K 1.2K 5

    زندگیِ اون رو زندگی کن! توجه: این مینی فیکشن پیش نیاز میخواد. بدونِ خوندنِ فیکشن های "کاپکیک های آبی"، و "گری" نمیتونید ازش لذت ببرید💙🩶 ژانر: دنیاهای موازی، روانشناسی، تخیلی، انگست، پایان خوش 开始:16.09.1403 结束:04.10.1403

    Completed  
  • Blind [ KookV ]
    36.1K 6.7K 10

    "من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شده‌ات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم می‌لرزید گفت و جونگ‌کوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چی‌کار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگ‌کوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...

    Mature
  • GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬
    121K 23.4K 32

    جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: از...

    Completed  
  • Rebel (AU)
    72.8K 12.7K 34

    هفت سال پیش وقتی جونگ‌کوک رو از دست داد بابونه‌اش هفت ماهه باردار بود و منتظر تولد دختر کوچولوشون بودن؛ اما حالا اون رو درحالی پیدا کرده بود که شکمش کاملاً صاف بود و توی شرایط جسمانی اسف‌باری قرار داشت! +می‌شه بپرسم چرا من رو جونگ‌کوک صدا می‌زنید؟ _ت... تو... من رو نمی‌شناسی؟ Writer: Ashil Couple: Vkook Genre: Omegave...

    Mature
  • Dandelions
    6.5K 789 5

    تهیونگ امگای 28 ساله و بدون جفتی که خدمتکار خاندان جئون هست برخلاف میلش مجبور می‌شه فرزند امگای خاندان جئون یعنی جانگ‌کوک رو به دنیا بیاره. کاپل اصلی: kookv/vkook ژانر: امپرگ، امگاورس، عاشقانه، اسمات و...

  • Clown
    12.7K 2.7K 21

    تهیونگ امگایی که از بچگی مخالف سرسخت نابرابری جامعه بود به سختی کار میکرد و تصمیم داشت تا جایی که میتونه مسیر متفاوتی از چیزی که به عنوان یه امگا باید باشه بره اما همه چیز با پیدا شدن جفت آلفاش بهم ریخت؛ اینکه اون آلفا یه دلقک بود که توی تمام مهمونی و جمع‌ها همه رو سرگرم میکرد همه چیز رو بیشتر بهم میریخت. **** Couple...

  • Chains Of Duty
    2.2K 375 16

    زمانی که جنگ بزرگی بین کره‌شمالی و کره‌جنوبی برپا شده ؛ کیم‌تهیونگ فرمانده‌ی با تجربه‌ی ارتش جنوب به اسارت نیروهای کره‌شمالی درمی‌آد ولی چی می‌شه اگر بفهمه تنها اسیر این جنگ نیست و از همون‌جا زندگی این فرمانده‌ی پرنفوذ با جئون جونگ‌کوکِ جوان که قبل از اون توی چنگ دشمن افتاده ؛ گره بخوره!؟ 𖥔 Chains Of Duty 𖥔 Vkook...

  • Eyes Clouded by Purple
    12.5K 2.5K 57

    🏅 #1 romance ✨ کاپل: ویکوک ✨ کامل‌شده اولسان، تابستون ۱۹۹۹؛ قرص‌های سفید روی میز بودن و خونه هم خالی. چند ثانیه‌ی بعد، این بدن نیمه‌جون جونگکوک نوزده ساله بود که به خودش می‌پیچید و برای نجات به هر چیزی چنگ می‌زد. اشتباه نبود؛ نه خودکشی و نه پشیمونی ازش، همونطور که زندگی و مرگ هیچ کس اشتباه نیست، ولی عشق چطور؟ عشقی...

    Completed   Mature
  • 𝑪𝑹𝑼𝑬𝑳
    131K 16.9K 40

    ♣️ فصل اول : اتمام یافته ♠️فصل دوم : درحال آپ "مادرم زن خوبی بود اما آدمای خوب می‌میرن. من می‌خوام بد باشم. شرارت رو نشونم بده؛ تاریکی رو نشونم بده. حتی اگه بتونم یه پرتو امید برای خودم پیدا کنم. من رو به یه شیطان کوفتی بدل کن." ♦️𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤 𐤀 ♦️𝐖𝐫𝐢𝐭𝐭𝐞𝐫: @𝐒𝐡𝐚𝐡𝐬𝐚𝟏𝟖 ♦️𝐄𝐝𝐢𝐭𝐨𝐫:...

    Mature
  • Cursed Omega [Vkook]
    114K 15.2K 37

    " در حال آپ... " اتفاقی توی جشن تولد پادشاه والمیر رخ داد که حتی توی ترسناک ترین کابوس های شبانه‌ی مردم اون سرزمین هم نمیتونست به این شکل رخ پیدا کنه‌. پادشاه جفتش رو ملاقات کرد! جفتش یک امگای عادی نبود! یه پسر امگا بود! درواقع تنها پسرامگای که، پادشاه و مردمش تابه‌حال شاهدش بودن. البته این فقط شروع داستان سرزمین وال...

    Mature
  • The reason [Persian Translation]
    41K 7K 9

    [Completed] تو دلیل زنده بودن منی (این فیک با اجازه‌ی نویسنده ترجمه شده است.) Translator @soha_mayne writer @zvxcblist

    Completed  
  • [The Playlist]
    6.8K 2K 25

    اگه دیگه با هم حرف نمی‌زدیم، برام یه آهنگ بفرست :) •Couple: Vkook •Completed

    Completed  
  • Asphodel ❃
    873 110 9

    🥀 وقتی اشتباهی می‌کنی زمان به سختی به تو اجازه‌ی جبران میده! کدوم رو ترجیح میدی؟ افسوس خوردن رو یا مرگ آرزوهات؟ چون من یه بارم به حسی که تو داشتی فکر نکردم... به دردی که بخاطر من و احساسم تحمل کردی! مگه برای اینکه خدا رو بپرستی به احساساتش فکر میکنی؟! ✨Genre: عاشقانه، انگست، رازآلود، اسمات 🥀Couples: VKook ...

  • IT STARTED IN A WRONG SENT|| VKOOK
    232K 38.9K 41

    «کامل شده» «فیکشن ترجمه ای» «اون موقعی که داری داخل تنهاییات غرق میشی و امیدتو از دست دادی در کمال ناباوری دستی تورو میگیره و به سمت خودش میکشونه» +هی من برگشتم _کاش برنمیگشتی +اوه بیبی وقتی اینطور میشی رو دوست دارم کاپل اصلی:ویکوک ژانر:انگست_کمدی_درام_اسمات_هپی اند_امپرگ نویسنده:Malditadiash مترجم:kim_bunny2020 𝗧𝗢...

    Completed   Mature
  • The Cry Of Devil (VKook)
    47.9K 8.5K 27

    هیچ‌کس صدای فریاد‌های شیطان را، وقتی از آغوش خدا رانده میشد نشنید... فقط یک نفر، یک نفر با قلب معصومش برای اولین بار تهیونگِ لال رو شنید و دل به سکوت گناه‌آلود و در عین حال اندوه‌بارش سپرد. اما جونگکوک دیر رسیده بود، خیلی دیر؛ بعد از سال‌ها گناه و جنایت به نجات شیطان امیدی بود؟ ⊱ فیک ⊸ فریاد شیطان ⊱ ژانر ⊸ انگست، روم...

    Completed  
  • Lover Not A Fighter (Persian Translate) | Vkook, Yoonmin, Namjin
    192K 20.3K 45

    〴︎Summay ৲︎ زمانی که کیم تهیونگ برای محافظت از پسرِ بی‌رحم‌ترین گَنگ کُره‌ی جنوبی استخدام شد، نمی‌دونست باید چه توقعی از دنیایی که پیش روش قرار می‌گرفت داشته باشه؛ اما قطعا توقع نداشت دلباخته‌ی پسری بشه، که برای اون دنیای تاریک، بیش از اندازه معصوم بود. 〴︎Translator: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Sub Couple: Yoonmin, Namj...

    Completed   Mature
  • ONLY TODAY[TAEKOOK,VKOOK]
    48.3K 5.6K 15

    [فقط امروز] تو همیشه بودی،حتی توی لحظاتی که حضورت رو احساس نمیکردم هم نگاهت روی من بود و به فکرم بودی اما...چرا من باید یک روز رو چندین بار زندگی میکردم تا بالاخره پیدات کنم؟ {اتمام یافته} کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:؟؟؟ ژانر:مینی فیک،فانتزی،رمنس،اسمات،اسلایس آو لایف،مدرسه ای،مدرن

    Completed  
  • handicapé || taekook
    371K 62.2K 43

    ~Completed~ (texting,real life) تهیونگ : چند وقته معلولی؟ (21:15) *دیده شد* جونگ کوک در حال تایپ کردن.... تهیونگ : چرا دیر تایپ میکنی؟ (21:17) هااا ببخشید ، دستت معلوله مگه‌نه d:؟ (21:18) Translating by : @meli19952000 Original story by : @hopefordark و خود من نصف به بعد داستان رو نوشتم و تغییر دادم تا بیشتر لذت ببری...

    Completed  
  • Guardian Angel
    175K 26.6K 51

    جانگکوک داستان بیماره...البته نه یه بیماری جسمی!یه بیماری روحی روانی به اسم social anxiety disorder یا اضطراب اجتماعی! اون تو ارتباط برقرار کردن و روابط اجتماعی صفره و از قضاوت شدن و مورد آزار قرار گرفتن میترسه... ولی شاید یه فرشته محافظ تو زندگیش بتونه اوضاع رو بهتر کنه...؟! کاپل:کوکوی،ویکوک زمان آپ:نامنظم پارتای اول...

    Completed  
  • Back to Blue Side | BTBS | Kookv
    212K 41.2K 48

    هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبی‌ـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقک‌های بهاری به سرعت از توی هوا می‌گذشتن و اگه میخواست اون‌ها رو بگیره و مزه مزه‌شون کنه، باید بلندتر پر...

    Completed   Mature
  • " 𝗦𝗻𝗲𝗲𝗿 | نیشخند "
    185K 29.7K 48

    ، اسنیر ، یا همون نیشخند و ...اوم‌ ، امیدوارم که ازش خوشتون بیاد ، یعنی فک کنم دارم همون چیزیو مینویسم که میخواین ؟ همون چیزی که الان دارین کپشن فیکارو میخونین تا بدونین توش چیه ! William .

  • 𝘿𝙚𝙖𝙧 𝘿𝙞𝙖𝙧𝙮 ✓
    1.6K 393 10

    ⇢ ˗ˏˋ 𝘋𝘦𝘢𝘳 𝘋𝘪𝘢𝘳𝘺 [دفترچه خاطرات عزیز] ﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎ ادما میگن بعد هر سختی خوشبختی ای تو راهه ، میگن بعد هر غم خوشحالی ای هست. میگن فقط باید امید داشته باشی و هیچ وقت از هدفت دست نکشی و در اخر خوشبختی و خوشحالیه که به سمتت میاد زندگی همیشه اون چیزی که میخواستیم رو بهمون نمیده پایان خوش....مسخرس ﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎ این او...

    Completed  
  • °second life°
    32.1K 2.8K 48

    - اینجا کجاست درحالی ک سرمای نگاهش نگران کننده بود لب زد : جایی ک بهش تعلق داری - چی؟! ... من...منظورت چیه +اینجا جاییه که تو باید میخوابیدی... ن هانای من - ته...تهیونگ چی میگی؟! + خیلی واضحه جونگکوک...خواستم طعم مرگ و بچشی.. حالا برام مردی -ولی.... تو من و گول زدی + هاه.... تو باور کردی داستانای عاشقانه منو؟! - ع...

  • ✿∴BLOOM∴✿
    205K 32.3K 25

    #HANAHAKI 🌸 هاناهاکی : بیماری ای که اگه یه نفر یه عشق یه طرفه داشته باشه ، گلی توی ریه هاش ریشه میده و گلبرگاش بعد از مدتی کل ریه شو پر میکنن و اون فرد به طور متوالی سرفه میکنه و گلبرگارو بیرون میده. هیچ راه درمانی نداره به جز اینکه اون طرف مقابل هم عاشقش بشه یا کل گیاه از ریه ش خارج بشه که این باعث فراموشی اون کسی...

  • Wicked for Your Voice || Vkook √
    160K 19.6K 33

    عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...

    Completed  
  • Therapy | Vkook
    42K 6.6K 58

    [تمام شده] دو پسر... با روح هایی خسته...اما از یک جنس! در جستجوی آرامش... درِ قلبشون رو با کلید عشق به روی هم باز می کنن... آیا این عشق ابدیِ؟!... _مقدمه بالا نوشته مترجم است! _ آپ شده در چنل purplewhale_fic@ _ترجمه شده و تمامی حقوق آن متعلق به نویسنده است...

    Completed  
  • Supermarket Flowers 💐
    907 164 1

    با اينكه كوكي فلج بود... يه قلب پاك داشت مثل همه عاشق ميشد، غصه ميخورد؛ آخه اونم آدم بود...! يه معشوق داشت اسمش تهيونگ بود... عين خودش بود، زندگي تجملاتي نداشت. پس هر روز براش يه شاخه گل ميخريد گلاي زيبا ولي ارزون گلاي سوپرماركتي...!

    Completed   Mature
  • KookV - When Our Eyes Met | Full Shot
    6.6K 892 2

    ورژن فول کوکویِ دوشاتی « وقتی چشم تو چشم شدیم » تعداد پارت ها : ۲ ( ۷۰ صفحه ) نویسنده : Fallen Wolfie کاپل : کوکوی - یونمین ژانر : مدرسه ای ، تخیلی ، مرموز ، رومنس کاراکترها : تهیونگ ، جونگ کوک ، جیمین ، یونگی موضوع : رفتار جونگ کوک بعد از مرگ سگش « یوکی » تغییر کرده و خیلی عجیب شده . تهیونگ که احساس خاصی بهش داره...

    Completed