سزاوار
لبخند روی لب هاش واقعی بود، من می تونستم به صحت این موضوع قسم بخورم. و چشم هاش، می درخشید. اون خوشحال بود. من؟ داشتم از درون ویران می شدم. شروع تا پایان: ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۷.
Completed
لبخند روی لب هاش واقعی بود، من می تونستم به صحت این موضوع قسم بخورم. و چشم هاش، می درخشید. اون خوشحال بود. من؟ داشتم از درون ویران می شدم. شروع تا پایان: ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۷.
افسانهها میگن اگر یک شیطان تکشاخی رو گاز بگیره و خون شیطان وارد بدن تکشاخ بشه،اون تکشاخ میمیره... اون شب،توی جنگلممنوعه این اتفاق افتاد! ولی اون تکشاخ نمرد.!!! و یک نفرین،بهجای مرگ،در بدن اون رخنه کرد...
وقتی که میخوام بخوابم صدای پچ پچ ماه و ستاره ها رو میشنوم که فکر میکنم دارن درمورد من حرف میزنن و هیچ وقت نفهمیدم که اونا چی میگن!