kim_junghun's Reading List
4 stories
Gray Heart  by telma_94
telma_94
  • WpView
    Reads 6,096
  • WpVote
    Votes 1,181
  • WpPart
    Parts 70
𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑯𝒖𝒏𝒉𝒂𝒏,𝒌𝒂𝒊𝒔𝒐𝒐 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒊𝒐𝒖𝒔,𝑪𝒓𝒊𝒎𝒊𝒏𝒂𝒍,𝑯𝒂𝒑𝒑𝒚 𝒆𝒏𝒅,𝑺𝒎𝒖𝒕,𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆,𝑫𝒓𝒂𝒎 𝑼𝒑 𝑫𝒂𝒚𝒔:𝑻𝒉𝒖𝒓𝒔𝒅𝒂𝒚 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒏𝒆𝒍:𝑀𝑜𝑜𝑛𝑙𝑖𝑔ℎ𝑡 𝐹𝑖𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛 𝑺𝒕𝒂𝒕𝒖𝒔:𝒐𝒏𝒈𝒐𝒊𝒏𝒈 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑻𝒆𝒍𝒎𝒂 جهانی پر از عقیق سرخ ، سرخی که پایان آن غیرممکن است ، مردی که برای رسیدن به خواسته هایش از هیچ تلاشی دریغ نمیکند و تمام جهان را با صدای قدم هایش به زیر خروارها خاک میفرستد و اما پسری که برای رسیدن به حس استقلال خواهی اش درگیر رد پاهایی میشود که هرگز از آن راه بازگشت و ندامتی ندارد ، یا باید ادامه داد یا باید زیر خاک رفت ...
ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed ) by setared
setared
  • WpView
    Reads 291,598
  • WpVote
    Votes 46,168
  • WpPart
    Parts 52
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که این گره ی پوسیده که سرنوشتشون رو به هم متصل کرده و زمانی با عشق، با نهایت اشتیاق و با دست های خودشون زدند رو برای همیشه باز کنه؛ سر و کله ی یه معجزه پیدا میشه! یه معجزه که از بین دست های پنج تا موجود کوچولو و دوست داشتنی قل میخوره وسط زندگیشون. معجزه ای که یه گره ی جدید به نام"پدر شدن" کنار گره پوسیده ی عشقشون میزنه و سرنوشتِ زوج ما رو باز هم به هم متصل نگه میداره! البته که با کمک دست های کوچولوی ناجی های کوچک. #1 in namjin #1 in jimin #1 in taehyung #1 in jin
The secret of the makeup room (oneshot) by kpopxslv
kpopxslv
  • WpView
    Reads 263
  • WpVote
    Votes 72
  • WpPart
    Parts 2
"دلم برات تنگ شده بود" چانیول آروم تو گوش بکهیون زمزمه کرد و پایین گوشش رو بوسید. بکهیون مور مورش شده بود و نگاهش رو به گوشه اتاق داده بود. چرا انقد از چشم تو چشم شدن با چانیول می‌ترسید؟ چی میشد اگه اون صداقت همیشگی رو نمیدید؟؟ بکهیون میشکست.. پس ترجیح میداد نگاهش نکند "نمیخوای بگی چرا نگام نمیکنی؟" بکهیون منشی صحنه ای ‌که فکر می‌کند دوست پسر جذابش بهش خیانت کرده درحالی که چانیول داره بخاطر ایگنور شدن توسط بکهیون دوست داشتنیش میسوزه! چی میشه که بعد از یک هفته چشمشون بهم میفته و کارشون به اتاق گریم ختم میشه؟ و اون تو چیکارا میکنن؟ :> اگه دوست دارین بخونین، خوشحال میشم کامنت بذارین و نظرتون رو بگین ✨ اگه ووت کنین که دیگه خیلی خوشحالم میکنین کاپل ~> چانبک ژانر ~> فلاف، اسمات، اممم نمیدونم راستی سال نوتون مبارک ~
Albino. by artisticbloodstains
artisticbloodstains
  • WpView
    Reads 1,012
  • WpVote
    Votes 123
  • WpPart
    Parts 7
''من-من از شما انتظار ندارم که تک تک چیزایی که قراره بشنوینو باور کنید, در واقع از شما میخوام کاری کنید که خودمم به این باور برسم که همه ی اینا دروغ های کثیف و حقه هاییه که اسکیزوفرنی یا هر بیماری کوفتی دیگه ای بهم قبولونده. من حقیرانه از شما میخوام کاری کنید که فراموش کنم-فراموش کنم درد چه حسی داره یا وحشت چه معنایی داره-- و-و مهم تر از همه ازتون میخوام اونو از یادم ببرید- اونو چه اتفاق های خوب و چه اتفاق های بدی که در کنار اون بوده- بیشتر از همه اتفاق های خوب- میخوام فراموش کنم که خوشحالی واقعی چه حسی داره چون اگه اون حسی که در کناراون داشتمو ملاک قرار بدم هرگز دیگه نمیتونم خوشحال باشم. از شما میخوام بی رحمانه قضاوتم کنید و بهم بگید که من یه دروغگو ام یا یه بدبخت تهوهمی میخوام بهم بگید اینا- اینا,اینا همه تاثیرات مواد مخدره یا مشروب. حتی بهم بگید اینا همه ی این دروغ ها اینا همه راهیه که توجه جلب کنم بخاطر بخاطر نمیدونم دوران بچگی زخم زننده یا چون توی مدرسه تحقیر شدم- آ-هرچی فقط از شما میخوام هرکاری کنید جز تایید و باور این چرندیات''