Taejin.kookjin
99 stories
It was a mistake since the beginning by Angelofdarkness7227
Angelofdarkness7227
  • WpView
    Reads 4,018
  • WpVote
    Votes 446
  • WpPart
    Parts 11
"عشق چیه؟" "همون چیزی که ماه رو وادار میکنه تا با اینکه میدونه هیچوقت به خورشید نمی‌رسه، بازم هر روز برای ملاقاتش تو آسمون ظاهر شه" 𝐹𝑟𝑜𝑚: 𝐿𝑢𝑛𝑎'𝑠 𝑑𝑖𝑎𝑟𝑦 کاپل: تهجین (جینته) ژانر: برشی از زندگی، انگست سبک
 𝗔𝗣𝗛𝗥𝗢 𝗮𝗻𝗴𝗲𝗹 by VisualCouple_
VisualCouple_
  • WpView
    Reads 1,686
  • WpVote
    Votes 210
  • WpPart
    Parts 4
کنارش ایستادم و کمرمو به دیوار چسبوندم زیر چشمی نگاهش کردم و با شنیدن صداش سمتش برگشتم و نگاهمو ازش گرفتم _چیزی که میخوای رو بگو میشنوم دستی به گردنم کشیدم و بعد نفس عمیقی اسمشو به زبون اوردم _جینا هومی کرد و بهم خیره شد تا حرفمو بزنم _امروز یه دختر بچه ازم یه سوال پرسید سرشو سمتم خم کرد و خب‌ی گفت که با پا به سنگ رو به روم لگد زدم _گف-گفت که عشق چیه اینبار به دستش و خال روی انگشت کوچولوش خیره شدم _عشق چیه جینا ؟ سرشو کج کرد و سوالمو زیر لب تکرار کرد _عشق ؟ فک کنم که همون حالتیه که با دیدن کسی که امم چجور بگم کسی که برات مهمه ؟ اره کسی که برات مهمه قلبت تند تند بزنه خب من همه زندگیم هر چیز که به فکرم میومد رو به زبون میوردم برای همین بدون فکر جمله‌ای که فکرم رو درگیر خودش کرده بود به زبون اوردم _ولی جینا وقتی اون بچه اینو گفت من به تو فکر کردم با احساس اتش گرفتن گونه هام به جین خیره شدم و محو سرخی گونه ها و قهویی‌های شیرینش شدم. 𖥻𝗚𝗲𝗻𝗲𝗿:𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲"𝗔𝗻𝗴𝘀𝘁" 𝗙𝗮𝗻𝘁𝗮𝘀𝘆"𝗹𝗶𝘁𝘁𝗹𝗲 𝗰𝗼𝗺𝗲𝗱𝘆"𝗙𝗹𝘂𝗳𝗳 𖥻 𝗠𝗔𝗜𝗡 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝗧𝗔𝗘𝗝𝗜𝗡𓂃 𖥻𝗦𝗨𝗕 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝗞𝗼𝗼𝗸𝗺𝗶𝗻𓂃𝗦𝗲𝗰𝗿𝗲𝘁𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲? 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘵𝘦𝘯"𝘣𝘺 𝘷𝘪𝘴𝘶𝘢𝘭 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦:)
+15 more
دیدار دوباره by user92461624
user92461624
  • WpView
    Reads 1,106
  • WpVote
    Votes 119
  • WpPart
    Parts 3
سوکجین پسری خجالتی که توسط کیم تهیونگ براش قلدری میشه ولی چی میشه اگر کم کم عاشق هم بشن ولی...
Just friendship | Completed by jina_jina
jina_jina
  • WpView
    Reads 57,672
  • WpVote
    Votes 8,333
  • WpPart
    Parts 23
اینجور نبود که از قبل نقشه کشیده باشم. فقط اتفاق افتاد وحالا من نمیدونم چجوری باید این وضعیت رو کنترل کنم. خب شاید من آدم خوش گذرونی باشم اما... اما این باعث نمیشه بخوام با اون اینکارو کنم... کسی که تقریبا منو بزرگ کرده. باید جبرانش کنم هرجور شده، حتی اگه قلبم هزاران تیکه بشه... همه چیز از حدود یک ماه پیش شروع شد، یک روز خیلی خیلی عادی مثل روزهای دیگه... و کی فکرشو می‌کرد همچین اتفاقی قراره بیوفته... کاپل:تهجین ژانر:درام/اسمات
I caught your eye.[teajin] by MGi810
MGi810
  • WpView
    Reads 2,784
  • WpVote
    Votes 378
  • WpPart
    Parts 12
وقتی داشتم تو تنهایی و درد خودم زیر اسمونی همرنگ غم قدم میزدم اتومبیلی دیدم سرجام خشکم زد.ترسیدم.نفسم حبس شد و تنها نوری که بهم نزدیک میشد رو برای اخرین بار دیدم.... کاپل:تهجبن. کاپل فرعی:سپ ژانر: درام.ماورایی.فانتزی.عاشقانه. امیدوارم داستان من رو انتخاب و ازش لذت ببرید 💜✌️
°•He Calls Me Yeobo by toAsteria
toAsteria
  • WpView
    Reads 2,011
  • WpVote
    Votes 234
  • WpPart
    Parts 2
مجموعه سناریو جینکوک/کوکجین •°
Vision Of Gideon 👁 | TAEJINYOONKOOK | Persian by bluezah98
bluezah98
  • WpView
    Reads 22,675
  • WpVote
    Votes 2,990
  • WpPart
    Parts 18
[Completed] و فرشته خداوند نزد او ظاهر شد و به او گفت: "خداوند با تو است ، تو مرد توانایی هستی." گیدئون به او گفت: "ای پروردگار من، اگر خداوند با ما باشد، پس چرا این همه ما را ناکام کرد؟ و کجاست که همه معجزات او که پدران ما به ما از آنها گفتند، کجا هستند؟ اما اکنون خداوند ما را رها کرده است." گیدئون خدا را بیش از هر کس می پرستید و دوست داشت، حتی در روزهای سخت. وقتی خدا درست جلوی چشمانش ظاهر شد، او را مبهوت کرد و از گیدئون خواست که فتح خود را در اسرائیل رهبری کند. با این حال گیدئون مرد جوان و مرددی بود، پس او هرگز در پرسش اینکه آیا دیدگاههای او حتی واقعی است، متوقف نشد ولی نه! سپس خدا بازگشت و دوباره و دوباره خودش را به گیدئون نشان داد و او را به انتخاب شمشیر خود اطمینان داد ، زیرا او واقعاً واقعی بود، در کنار او بود و در هر جنگ از او نگهبانی می کرد. و پس از پیروزی در فتح، خداوند هرگز دوباره ظاهر نشد... *** چی میشد اگر خدا هیچوقت گیدئون رو ترک نمی کرد؟ ✒ me & @my_blueside_demian 🧡🌿❄ Omegaverse🐺 - taejinyoonkook(⚠️4some⚠️) Started : 2020.04.07 Ended : 2020.06.22 🎶vision of gideon - sufjan stevens🎶
𝐖𝐈𝐓𝐇 𝐘𝐎𝐔 | 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐣𝐢𝐧✅️ by bangtan_dreamland
bangtan_dreamland
  • WpView
    Reads 73,410
  • WpVote
    Votes 8,077
  • WpPart
    Parts 61
ما هفت نفریم... هفت تا بدن که روحشون یکیه... هفت نفر که غم و غصه و شادی و خندشون با همه... شاید برای بعضیا عادی باشه، اما برای ما منحصر به فرده اما توی این دوستیه منحصر به فرد یه نفر هست که همه چیزمه....! آپ:پنجشنبه ها ژانر: real life #kookjin #jinkook
You can call me DADDY  by phattmeh
phattmeh
  • WpView
    Reads 106,403
  • WpVote
    Votes 12,947
  • WpPart
    Parts 28
چی میشه وقتی جین ۱۷ ساله در ازای بدهی پدر الکلیش به کیم نامجون فروخته میشه؟ . #bdsm . Fanfic start: 98.11.22 Ranks: #1 in slave
+9 more
MAGIC SHOP by Tima_bor
Tima_bor
  • WpView
    Reads 1,621
  • WpVote
    Votes 321
  • WpPart
    Parts 38
کاورشاپ + ادیت هایی که برای خودم زدم