56 stories
🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥 by Teddima
Teddima
  • WpView
    Reads 71,324
  • WpVote
    Votes 6,249
  • WpPart
    Parts 44
[Girlxboy ] [medical] [fluff] [romance] [smut] +18 🏥داستان عاشقانه بیمارستان ضربان قلب🏥 _تو یه مجرمی !! + اره ؛ من خیلی وقته به جرم عاشقی تو بطن قلبت پشت دریچه سینی آئورتی ات زندانی شدم ! 🏩خلاصه🏩 : پارک جی یون،بهترین و جوانترین جراح قلب و عروق در کل سئول ؛کسی که دور خودش حصاری به نام حریم شخصی کشیده و نمیگذاره کسی ازش رد بشه ، چی میشه اگه رئیس جدیدش این حد و مرز ها رو پشت سر بگذاره ؟ 👩‍⚕️👨‍⚕️وضعیت : کامل شده 👌 #1 in boyxgirl #1 in medical #1 in پزشکی #1in دختر ⚠️WARNING SEXUAL CONTENT ⚠️
BABY GIRL [AU] Book1 by nsfwmarvel
nsfwmarvel
  • WpView
    Reads 193,036
  • WpVote
    Votes 11,799
  • WpPart
    Parts 37
"اگه تا الان دیوونه نبودم .. فک کنم دارم مجنون میشم!"
⌯ꘟ𝑭𝒂𝒌𝒆 𝒑𝒓𝒊𝒏𝒄𝒆𝒔𝒔 𝑺1 by osahar-armyo
osahar-armyo
  • WpView
    Reads 17,050
  • WpVote
    Votes 3,021
  • WpPart
    Parts 31
⇊قسمتــی از فیک -پس همین الان منو بکش! +مُ؟!...(چی؟!) -گفتم همین الان منو بکش! من که به هر حال انگیزه ای واسه این زندگی رقت انگیز ندارم. می تونی منو بکشی و همینجا خاکم کنی! همونجا توی اون باغچه گل سرخ. حداقل جایی که خاک میشم برخلاف زندگیه فلاکت بارم قشنگه. تهیونگ انتظار چنین واکنشی رو از دختر روبروش نداشت! پس متعجب فقط به حرفاش گوش میداد. -چیه؟ شمشیرتو نیاوردی؟! همیشه راهای بهتری هم هست! دست تهیونگ رو که اونو بین دیوار گیر انداخته بود گرفت و روی گلوش گذاشت. -چطوره با همین دستت خفم کنی؟! قول میدم مقاومت نکنم! ╾━─━─━─━°•֎•°━─━─━─━╼ ⇊خلاصــه فیک ֎فیک دارای فصل دوم است֎ در زمانی که امپراطوری شیلا و بویو باهم روابط صلح آمیزی ندارند، چی میشه اگه راهکاری که امپراطوری بویو برای ایجاد صلح انتخاب کرده،به مذاق ولیعهد شیلا خوش نیاد؟ چه اتفاقی میفته اگه یه دختره خدمتکار، ناخواسته وارد بازی بشه که بتونه سرنوشت دو امپراطوری رو تحت تاثیر قرار بده؟ اون موقع که یه دفعه همه چیز طوری پیش بره که اصلا با عقل جور درنمیاد،میشه تصمیم درست رو گرفت؟ اگه از شخص اشتباهی حمایت بشه و این اشتباه به آسونی جبران نشه؟ همه این ها و کلی اتفاقای هیجان انگیز دیگه، قراره در شاهزاده تقلبی رقم بخوره.
𝑎𝑒𝑑𝑒𝑛 🕸🥀 by ___alba__
___alba__
  • WpView
    Reads 8,685
  • WpVote
    Votes 866
  • WpPart
    Parts 1
♤𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅♤ شناسنامه فیک:🖤 نام فیک:aeden_زاده ی اتش🔥 ژانر:رمزالود🕳_پلیسی👣_مافیایی🐈‍⬛_رومنس🔞 امیدوارم دوسش داشته باشید:)♡ "تو نمیتونی منو بکشی...من زاده ی اتشم:)"
See Me Save Me by night-girl111
night-girl111
  • WpView
    Reads 3,682
  • WpVote
    Votes 462
  • WpPart
    Parts 6
داستان یه دختر که با btsملاقات میکنه، اما نه به یه شیوه معمولی....
thanks for saving me!✨ by hyuminmin
hyuminmin
  • WpView
    Reads 14,586
  • WpVote
    Votes 1,467
  • WpPart
    Parts 28
-دوست دارم..! ژانر: دخترپسری(جونگکوک) نویسنده: هیومین
forbidden Love (completed) by Abrit0
Abrit0
  • WpView
    Reads 31,107
  • WpVote
    Votes 3,588
  • WpPart
    Parts 25
+ التماست میکنم _ باید درس خوبی برای بقیه بشی ملکه من یونگی روبه جونگ کوک کرد و با لحن خنثی ایی گفت _ برو ازش لذت ببر جونگ کوک فهمیده بود یونگی از همه ماجرا خبردار شده و اگه جلوی اهالی قصر به عشقش تجاوز نمیکرد مساوی بود با مرگ هردوشون (کپی ممنوع) Couple:boyxgirl(yoongi) Genre: Romance,Historical,Angest,smut
Void Of Voice by ff_bts_ff
ff_bts_ff
  • WpView
    Reads 5,435
  • WpVote
    Votes 469
  • WpPart
    Parts 8
"من یه ادم کش لنتی نیستم من یه جیب برم دست از سرم بردار" جونگکوک بلند سرش داد کشید و روی میز کوبید "باشه ولی اون دختر کوچولو قبول کرده شاید بخوای بخاطر اونم که شده لجبازیو بزاری کنار" از حرص دندوناشو بهم میسابید "تهیونگ محض رضای فاک پای اونو وسط نکش" جونگکوک با اخم به تهیونگ هشدار داد "دوسش داری؟" تهیونگ با خنده پرسید جونگکوک سر جاش نشست "به تو هیچ ربطی نداره" تهیونگ ابروهاشو بالا انداخت "پس عاشقشی" جونگکوک چشم غره ای بهش رفت × × شخصیت اصلی: جونگکوک کاپل: دختر پسری، یونمین
ENEMYS: BOOK 2 ;(THE HUNT) by ff_bts_ff
ff_bts_ff
  • WpView
    Reads 589
  • WpVote
    Votes 80
  • WpPart
    Parts 1
when the past comes and hunt you what will you do? . وقتی گذشته به سراغت میاد و میخواد شکارت کنه چیکار میکنی؟! . چشمامو بستم و گذاشتم خاطرات از ذهنم بگذرن من یه شیطان بودم با گذشته ای تاریک اما نوری توی زندگیم روشن شد؛ رزا! درسته اون خودش توی تاریکی غرق شده بود اما منو از اعماق دریا نجات داد اما الان.... گذشته من درحال شکار کردن نور زندگیمه و من جلوشو میگیرم... . کتاب دوم ENEMYS