ᴍʏ ʀɪᴅᴅɪɴɢ ʟɪsᴛ
4 stories
𝙂𝙖𝙢𝙚 𝙇𝙤𝙫𝙚 𝙖𝙣𝙙 𝙃𝙖𝙩𝙚 by HBVortex
HBVortex
  • WpView
    Reads 214
  • WpVote
    Votes 27
  • WpPart
    Parts 4
[متوقف شده] اشتباهات همیشه کوچک و بدون تاوان نخواهند بود. زمانی که خواسته یا ناخواسته درگیر یک اشتباه بشی، تا زمانی که تاوانش رو پس ندی هرگز دست از سرت برنخواهد داشت. فلیکس هم درگیر اشتباهی نابخشودنی شده بود که باید تاوانش رو پس میداد و خودش هیچ اطلاعی درمورد اون نداشت. اشتباهی که شیطان رو از آسمان ها به سمت زمین فراخونده بود... ࿐𝙉𝙖𝙢𝙚: 𝐆𝐚𝐦𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐚𝐧𝐝 𝐇𝐚𝐭𝐞 ࿐𝘾𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝐌𝐢𝐧𝐋𝐢𝐱 - 𝐇𝐲𝐮𝐧𝐈𝐧 - 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐠𝐒𝐮𝐧𝐠 ࿐𝙂𝙚𝙣𝙚𝙧: 𝐅𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲 - 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 - 𝐒𝐦𝐮𝐭 - 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭 ࿐𝙬𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧: @𝐇𝐁𝐕𝐨𝐫𝐭𝐞𝐱 (𝐕𝐨𝐫𝐭𝐞𝐱)
My Fluffy Snowball by Avocadw
Avocadw
  • WpView
    Reads 26,340
  • WpVote
    Votes 2,622
  • WpPart
    Parts 22
-My Fluffy Snowball •𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: Chanho, Changjin, Jilix, Seungin •𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙, 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛, 𝙎𝙢𝙪𝙩, 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 •W𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧: Roe ناخواسته فشار دستش رو روی دم پنبه‌ایش بیشتر کرد و لبش رو توی دهنش کشید؛ نمی‌دونست جمله‌اش رو چطور تموم کنه پس سعی کرد مسیر حرف‌هاش رو تغییر بده. لب‌هاش رو به شکل بانمکی جمع کرد و مردد ادامه داد: - مامانم همیشه می‌گه نباید با هایبرید‌های گرگ دوست بشم چون ممکنه گول بخورم و آسیب ببینم. اما خبر نداره که من خودم دل به یه هایبرید گرگ بستم و نمی‌تونم بی‌خیالش شم. سرش رو بالا گرفت و با اعتماد به نفسی که نمی‌دونست از کجا اومده، به چشم‌های چانیش زل زد تا حرفش رو کامل کنه: - من دوستت دارم چانی. خیلی خیلی دوستت دارم. اون‌جوری که مادر و پدرها هم رو دوست دارن، دوستت دارم. می‌شه این‌بار تو گول این هایبرید خرگوش رو بخوری و با سولگی از اون‌کارها نکنی؟
𝘽𝙡𝙖𝙘𝙠 𝙢𝙞𝙧𝙧𝙤𝙧ˢᵉᵏᵃⁱ by __unemployed__
__unemployed__
  • WpView
    Reads 2,251
  • WpVote
    Votes 673
  • WpPart
    Parts 13
𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: 𝙷𝚘𝚛𝚛𝚘𝚛, 𝙰𝚗𝚐𝚜𝚝, 𝚂𝚖𝚞𝚝 𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 𝚜𝚎𝚔𝚊𝚒 𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻: 𝚣𝚘𝚢𝚊 𝓔𝓭𝓲𝓽𝓸𝓻 𝓪𝓷𝓭 𝓬𝓸𝓿𝓮𝓻 𝓭𝓮𝓼𝓲𝓰𝓷𝓮𝓻: 𝙷𝚊𝚗𝚗𝚊𝚑 خلاصه: ◖تصویری درون آیینه با لبخند گفت "یعنی باید واقعیت رو بهتون بگم؟" ◖بعد از اینکه یه ضربه‌ی روحی‌ باعث شد همه‌ی خاطرات بچگیش رو فراموش کنه، جونگین درگیر توهمات و کابوس های وحشتناک شده. یک روز که دنبال خونه میگشت، یه توهم اونو به مرد جذابی میرسونه... شاید اون دیدار شروع همچی باشه... بعد اون دیدار، اتفاقاتی میوفته و دوباره کابوس ها و توهمات جونگین شروع میشن... دست های خونی جدا شده از بدن که دست مالیش میکنن! جونگین میتونه رازی رو که فراموش کرده به یاد بیاره؟ یا... شاید بهتره بعضی رازها همیشه ناگفته بمونن؟... ❖این فیک نوشته شده از روی مانهوایی به همین نام است!
𝐋𝐮𝐜𝐢𝐟𝐞𝐫 𝐏𝐂𝐘  by 0bluefiction0
0bluefiction0
  • WpView
    Reads 45,022
  • WpVote
    Votes 8,839
  • WpPart
    Parts 54
𝐒𝐮𝐦𝐦𝐚𝐫𝐲 ➪ همینجور که اون کوچولو رو مالش میداد زبونش رو روی لباش کشید. با صدایی که به خاطر بزرگ شدن غول زیر شلوارش بم شده بود دم گوش پسر کوچیکتر زمزمه کرد.. _من مثل اون عاشق های رمانتیک توی فیلما بهت نمیگم " قول میدم آب تو دلت تکون نخوره! " من میخوام با من آب تو دلت تکون بخوره..! همینقدر جدید و هیجان انگیز.. انقدر که قفسه سینه سفید لعنتیت زیرم بالا پایین شه.. انقدر که وقتی اون کوچولو رو نوازش میکنم زیر دلت پیچ بخوره.. انقدر که بدون اینکه بهت دست بزنم ناله هات کل اتاق رو پر کنه.. انقدر که وقتی دارم داخلت میکوبم اون ورودی صورتی کوچولوت برام نبض بزنه.. من اینجوری عاشقتم! جوری که دقیقا آب تو دلت تکون بخوره..! _خوب نگاه کن.. خوب ببین لوسیفر چجوری کل رویاهات رو به باد میده! _داری قوانین مون رو زیر پا میزاری! +قانون! قانونی توی رابطه مون وجود نداره.. مگرنه همون قانون بهت اجازه نمیداد منو به زور اینجا نگه داری..! _اگه تو لوسیفری، پس من میخوام تو جهنم باهات بسوزم.. 𝐅𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 ➪ 𝖫𝗎𝖼𝗂𝖿𝖾𝗋 𝖯𝖢𝖸 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 ➪ 𝖢𝗁𝖺𝗇𝖻𝖺𝖾𝗄, 𝖧𝗎𝗇𝗁𝖺𝗇, 𝖪𝖺𝗂𝗌𝗈𝗈 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 ➪ 𝖬𝖺𝖿𝗂𝖺, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐧𝐞𝐥 ➪ @BreathUnderTheSea 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 ➪ Nabii