Main
64 stories
But I want it anyway (nammin)- persian translation by violetnextyou
violetnextyou
  • WpView
    Reads 3,911
  • WpVote
    Votes 774
  • WpPart
    Parts 19
هم‌اتاقی جیمین، تهیونگ، داره برای یه ترم به آمریکا میره و به جاش یه هم‌اتاقی جدید برای جیمین پیدا کرده: - پارک جیمین! عزیزترین دوست من که قلبم برای توست که می‌تپه، تو قرار نیست جز با آقای کیمبرلی نامجونینگتون سوم، دانشجوی ممتاز، یک جنتلمن واقعی و این اعجوبه‌ی موسیقی هم‌اتاقی بشی. زندگی جیمین با حضور نامجون قراره چه شکلی بشه؟ نویسنده:ameliabedelias مترجم: Nimlily ترجمه کامل این داستان توی کانال @BTS_FICTIONS در تلگرام به صورت فایل قرار داره.
Catch the Stars_ Persian translation (Minwon/Meanie) by violetnextyou
violetnextyou
  • WpView
    Reads 6,535
  • WpVote
    Votes 948
  • WpPart
    Parts 27
مینگیو این قصه پسریه که به خاطر مسائل مختلفی دچار بی‌خوابی شده و دکترش تجویز می‌کنه تا یه مدت از همه چیز دور بشه. برای همین اونم یه ترم از دانشگاه مرخصی می‌گیره و به روستای آبا و اجدادیش میره تا تابستونش رو پیش مادربزرگش بگذرونه و اونجاست که با ونوو آشنا میشه و بی‌خوابی تبدیل به یکی از کم اهمیت‌ترین دغدغه‌های ذهنی‌اش میشه نویسنده: Ryerim مترجم: Nimlily تعداد پارت: نمی‌دانم هنوز تاریخ شروع: 19 آبان 1402 تاریخ پایان: نمی‌دانم هنوز آپ: نامنظم
Blue String by 8Gemini8
8Gemini8
  • WpView
    Reads 14,337
  • WpVote
    Votes 2,264
  • WpPart
    Parts 44
🔖نام: ریسمان آبی 🔖کاپل: سوکسو/جونگچول 🔖ژانر: فانتزی/امگاورس 🔖وضعیت: در حال اپ 🔖قسمتی از داستان: الهه سرنوشت همیشه میت ها رو با یک نخ قرمز به هم پیوند میده ولی سالها پیش پس از اتفاقاتی که برای اجدادمون افتاد برای محافظت از اونها به ما نخ ابی هدیه داد نخی که برای محافظت از ما بود، به مرور زمان دیگه چیزی به جز یه نفرین که ما رو از جفت هامون جدا میکرد حساب نمیشد. 💎شروع: 2024/02/24 💎اتمام: --/--/---- 💎روز ها آپ: --
𝐂𝐚𝐫𝐚𝐦𝐞𝐥 𝐌𝐚𝐜𝐜𝐡𝐢𝐚𝐭𝐨 by ImLuna_moon
ImLuna_moon
  • WpView
    Reads 205,616
  • WpVote
    Votes 38,739
  • WpPart
    Parts 31
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] "برادران کیم بجز تهیونگ؟!" این صدای زمزمه ی زیر لبیِ تهیونگ بود که خیره به تابلوی رستوران زنجیره ایِ پدرش، که حالا به برادرانش به ارث رسیده بود، نگاه میکرد و با حرص دستهاش رو مشت کرده بود! ثانیه ای بعد پوزخندی زد و به این فکر کرد که مگه چی از اونا کمتر داره که نمیتونه رستوران خودش رو راه بندازه و پوز نابرادری هاشو به خاک بماله؟! اونموقع طی یک حرکت انتحاری اقدام به تاسیس رستوران خودش به اسم "Mine" کرد. ولی نمیدونست که یه چیز کمتر از نابرادری هاش داره.. و اون سرآشپز معروفی بود که نصف اعتبار رستورانِ "برادران کیم بجز تهیونگ" رو به دوش میکشید. سرآشپزی که جئون جونگکوک نام داشت! ──────⊹⊱✫⊰⊹────── -متاسفانه نمیتونم باهات کار کنم +چرا؟ باور کن ما با هم میتونیم پیشرفت کنیم! -علاقه ای به همکاری باهات ندارم. +برام مهم نیست من هرکاری برای کشوندنت تو رستورانم میکنم. دست از سرت برنمیدارم شِف! ꒷︶꒷꒥꒷‧₊˚꒷︶꒷꒥꒷‧₊˚ ❐داستانی عجیب و عاشقانه با حضور استاکر گلابی و جناب کلم بنفش 𖥟Name:Caramel Macchiato [کارامل ماکیاتو] 𖥤Genre:Fun, Romance, Fluff 𖥠Couple:Kookv, Sope 𖥔Writer:Luna🌙 ⊰Start:1401/01/22 ⊰End:1401/05/27 ░این فیکشن هیچ ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست ها ندارد! همچنین فاقد اسمات است دوست عزیز🦭
🔥ROYAL FIRE🔥 [NAMJIN][completed] by Shocking_Blue
Shocking_Blue
  • WpView
    Reads 43,842
  • WpVote
    Votes 8,557
  • WpPart
    Parts 36
{تكميل شده } ازت انتظار ندارم حسمو بفهمي چون هنوز نيمه اتو پيدا نكردي ولي هر زمان حتي براي يك ثانيه حس كردي اون مرد مال توئه حرف منو يادت بياد: اون نيمه ي منه ! من كاملش ميكنم.... روحش كنار من قدرت پيدا ميكنه..... جسمش با لمس من آرامش ميگيره... ======== Main couple: namjin Ganre : fantasy, Romance, sm*t, Action Update: complete Editor: @sonnetmoon
💎••SpotLight••💎 by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 763,717
  • WpVote
    Votes 237,490
  • WpPart
    Parts 124
بکهیون وارث بیچونوچرای شرکت پارکه. اون همه زندگیش رو صرف رسیدن به این نقطه کرده و برای نگه داشتنش از هیچی دریغ نکرده. ولی چی میشه اگه یه روز رقیبی که همیشه ازش میترسید پیداش بشه و موقعیت بکهیون رو به خطر بندازه؟ یعنی بکهیون باز هم میتونه تو صدر بمونه؟ 💎 فیکشن : SpotLight 💎 کاپل : چانبک. ویکوک. کریسهو 💎ژانر : رمنس. درام 💎محدودیت سنی : 18+ 💎نویسنده : #SilverBunny 🐰 🕰️روزهای آپ : دوشنبهها 8 تا 10 شب
••🌘Silver and Silk🌒••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 787,316
  • WpVote
    Votes 101,454
  • WpPart
    Parts 72
📋خلاصه داستان : بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس! کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره! بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه. یکی از این ادمها پارک چانیول رییس بانده که به خودش لقب سیلور داده. بک ناخواسته توجه سیلور رو جلب میکنه و تو موقعیتی گیر میافته که هیچوقت تصورش نمیکرد... همیشه عشق وقتی که کمتر از همیشه انتظارش رو داری سراغت میاد.❣️ دوستی های عمیق... شکستن قوانین... فداکاری... و پیدا کردن کسی که باعث بشه بخوای بخاطرش عوض بشی... 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 من به عشق اعتماد ندارم بک... هیچ وقت نداشتم... چه حسی داره وقتی یکی که حتی به عشق اعتقاد نداره حس میکنه عاشقته؟! 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 🌗کاپل ها: چانبک-کایسو. کریسهو 🌗ژانر: رمنس. جنایی . درام 🌗محدودیت سنی: 18+NC 🌗نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿 Story started at :5/9/2016 Finished: 16/2/2017
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐅𝐢𝐧𝐝𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」 by __Nili__
__Nili__
  • WpView
    Reads 93,120
  • WpVote
    Votes 16,725
  • WpPart
    Parts 42
「 زمآن: پیدا کردنِ تو 」 「 فصل اول 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐨𝐧𝐞: وقتی برای اولین بار بوسیدمش، گریه کرد! اون زمان فکر می‌کردم تویِ اشک هایی که از چشم‌هاش میچکه، پر از حسِ شوق و عشقه؛ فکر میکردم ترس های اون هم مثل ترس های منه. اما اشتباه می‌کردم! اون با وجودِ تمام خواستن هاش، انگار من رو نمی‌خواست. و من چقدر کور بودم که نمی‌دیدم! اون مثلِ کابوسِ من بود اما در همین حال بهترین رویایِ من هم بود. یا شاید سرابِ یک رویا...؟ می‌گفت که من همیشه حسرتش بودم، از روزی که من رو دید. امیدوار بودم من هم فقط یک سراب باشم؛ اما سراب فقط رویا بود و رویا همیشه حسرت. ᯈ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 ᯈ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐅𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲, 𝐌𝐚𝐠𝐢𝐜𝐚𝐥, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐌𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐲, 𝐅𝐥𝐮𝐟𝐟, 𝐒𝐜𝐡𝐨𝐨𝐥-𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐀𝐝𝐯𝐞𝐧𝐭𝐮𝐫𝐞 ᯈ𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐍𝐢𝐋𝐢
Peanut butter🥜[taekook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 159,201
  • WpVote
    Votes 26,710
  • WpPart
    Parts 22
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جونگ‌کوکِ آلفا، پسری که تهیونگ بارها توی دانشگاه سعی کرده بود بهش نزدیک بشه اما پسر کوچیک‌تر به محض حس کردن بوی بادوم‌زمینی خام و تازه با یه نگاه به اطراف برای پیدا کردن منبع بو بدنش رو خارونده و محل رو ترک کرده بود، بیشتر از هرگرگ دیگه‌ای روی کره‌ی زمین به بادوم‌زمینی حساسیت داره. 🥜 ژانر: امگاورس، رمنس، طنز، اسمات زمان آپ: روزهای زوج - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Dead Boy by Seventeen_fiction
Seventeen_fiction
  • WpView
    Reads 24,470
  • WpVote
    Votes 4,768
  • WpPart
    Parts 49
[کامل شده] سونگچول با مشکلات روحی و زندگی غمگینش دست و پنجه نرم میکنه. با ورود به شهری جدید و آشنایی با افراد جدید، تغییراتی در زندگیش ایجاد میشه. ماجرا به اینجا ختم نمیشه، اتفاقات زیادی در محیط اطرافش در حال وقوع هستند. آیا اون شفا پیدا می‌کنه یا به سمت تباهی میره؟