Z.m💛❤️
36 stories
×I'M TIRED× by Nika_mqk
Nika_mqk
  • WpView
    Reads 17,756
  • WpVote
    Votes 2,752
  • WpPart
    Parts 34
+چی باعث شد همه چی خراب بشه؟ -سوالت مسخرس! +مسخرس چون جوابش 'خود تویی'؟ High score:#10 in fanfication
+9 more
DEAR STRANGER[ ZIAM-AU ] by zquadthebest
zquadthebest
  • WpView
    Reads 63,867
  • WpVote
    Votes 7,644
  • WpPart
    Parts 53
[COMPLETED] #1 at #ziammayne "همه چیز تو یک لحظه متوقف شد ، لحظه ای که اون باید تصمیم میگرفت فراموشش کنه یا نه " "غریبه های عزیز فراموش نشدنی HIGHEST RANK : #1 in #ziammayne 30June2017 - - - - - - [COMPLETED] [ZIAM AU] [COVER BY -Hxllia]
Only Ten Days[Z.M] by Fuckerof1997
Fuckerof1997
  • WpView
    Reads 6,975
  • WpVote
    Votes 1,065
  • WpPart
    Parts 10
زی: فقط ده روز بهم فرصت بده و اگه دوست نداشتی- لی: و اگه دوست نداشتم کاری میکنی که دوست داشته باشم!
Behind the mask(ziam AU)  by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 77,818
  • WpVote
    Votes 13,762
  • WpPart
    Parts 35
وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض می‌شد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.
serendipity [L.S] by Ares_kavar
Ares_kavar
  • WpView
    Reads 1,738
  • WpVote
    Votes 324
  • WpPart
    Parts 9
″سرندیپیتی... وقتی چیزی رو بعد از مدت ها گم شدن پیدا میکنی...به اون حس خوشایند میگن سرندیپیتی....تو سرندیپیتیِ زندگی منی!″ پولدار ترین مرد آمریکا،کیلین رایدر!در شرف مرگ قراره داره و وارثی از خودش نداره تا ثروت هنگفت اش رو بهش منتقل کنه... بنابراین مسابقه ای طبق قرعه‌کشی بین شرکت های مختلف اش،برگزار می‌کنه و به مدیران شعبه شرکت لوازم آرایشی اش به عنوان آخرین دستور میگه پنج فرد که به نظرشون توانایی برنده شدن در مسابقه ای که قراره برگذار کنه رو دارن پیدا کنند... *ادامه خلاصه در کست
protecting him ꗃ ziam ✓ by mary_rider
mary_rider
  • WpView
    Reads 89,553
  • WpVote
    Votes 11,097
  • WpPart
    Parts 28
آتشی که سوزوند و آبی که درد داشت #Ziam_Mayne
LACK OF IDENTITY [Z.M] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    Reads 41,167
  • WpVote
    Votes 7,456
  • WpPart
    Parts 25
با دست های لرزان به بازو هایت چنگ بزن و خودت را در اغوش بگیر. به صدای غم انگیز موسیقی مورد علاقت گوش بده و ارام اشک بریز. در این دنیای خاکستری تنها بنفش کبود تو ترکت کرده و حالا رنگی در بین هاله های تیره وجود ندارد. ناخن هایت را در پوستت فرو کن تا حداقل رنگ سرخ خون، دنیایت را از یکنواختی دربیاورد. نوشیدنیه سرد و تگریت را بنوش رو از درصد الکلش لذت ببر. کمی دود و بعد قرص ارامش بخش و ارامش... به همین سادگی.
My broken heart(Ziam♡) by hnii_dr
hnii_dr
  • WpView
    Reads 179,614
  • WpVote
    Votes 29,058
  • WpPart
    Parts 63
•Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیشم میری برای آخرین بار بغلم کنی؟ فقط همین یه بار قول میدم بعدش دیگه من و نمیبینی... #1 fanfiction
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    Reads 213,726
  • WpVote
    Votes 32,166
  • WpPart
    Parts 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.
unconditional love by sheyda_123ziam
sheyda_123ziam
  • WpView
    Reads 36,353
  • WpVote
    Votes 4,415
  • WpPart
    Parts 33
[completed ] از اونجایی شروع شد که پسر شیطون دانشگاه عاشق یه پسر آروم با جذبه میشه و این پسر شیطون هر کاری واسه جلب توجه پسر آروم با جذبه دانشگاه میکنه اما کی گفته داستان عشقشون بدون غم ناراحتییه؟؟؟؟. بر اساس یه داستان واقعی با تغییر شخصیت های داستان. ❌