Dark ⚔
16 stories
Extremely Short Horror Stories by DinzTheKitten
DinzTheKitten
  • WpView
    Reads 199,565
  • WpVote
    Votes 23,924
  • WpPart
    Parts 123
بزرگترين مجموعه داستان هاى ترسناك ِ كوتاه 1 يا 2 خطى در واتپد. #1 in Persian Horror [ Persian Translation ] © 2016 by @InfernoEDM ALL RIGHTS RESERVED
Fe [L.S] by florrasita
florrasita
  • WpView
    Reads 13,810
  • WpVote
    Votes 3,206
  • WpPart
    Parts 42
دستاش رو جلو آورد و بهم نشون داد . -«این دست هارو نگاه کن ... بوی خون رو حس میکنی ؟ میدونی خون رو چی پاک میکنه ؟ » سرمو تکون دادم . -«فقط خون ، میتونه خون رو پاک کنه ...چرخه انتقام هیچوقت به پایان نمیرسه . نفرت تکثیر میشه و یه روزی میرسه که از زمین ، چیزی جز یه لکه سرخ که بوی تند اهن میده ، چیزه دیگه ای باقی نمیمونه ...!» •Completed
darklights [L.S] [Z.M] by queenrainberry
queenrainberry
  • WpView
    Reads 9,377
  • WpVote
    Votes 1,360
  • WpPart
    Parts 26
+چطوره تو رو بکشیم ببینیم کسی از اون بیرون واسه پیدا کردنت میاد؟" _نمیاد چون این تنی بود که هیچکس بهش اهمیت نداد؛ پس بیا امتحانش کنیم شاید بعد از تناسخ؛ روحم کالبدی که دوباره اونو توی قفس خودش انداخته رو وادار کنه دنبالت بیاد تا عاشقش بشی... حتی اگه هستیم نیست بشه با نیستیم به دوست داشتنت ادامه میدم." #sharing Inclined to zouis top #zouis_top #larry #ziam #smut🔞 Pain and pleasure
To hell and back [L.S] by darya_stylinsonff
darya_stylinsonff
  • WpView
    Reads 12,039
  • WpVote
    Votes 2,029
  • WpPart
    Parts 36
_ من و تو به همدیگه گره خوردیم عزیزم. با هم از بالاترین جای بهشت رد شدیم و از اعماق جهنم گذشتیم! هیچ راهی وجود نداره که بتونیم بدون هم روی زمین خاکی زندگی کنیم...
The Man  by loulouTomlinson91
loulouTomlinson91
  • WpView
    Reads 13,156
  • WpVote
    Votes 3,437
  • WpPart
    Parts 20
❌COMPLET❌ #ژانر : معمایی_رومنس #larry اون مرد تو خونه ی رو به رویی ما زندگی میکنه
My sweet bullet [L.S] by loulouTomlinson91
loulouTomlinson91
  • WpView
    Reads 51,578
  • WpVote
    Votes 10,199
  • WpPart
    Parts 28
❌complete❌ #larrystylinson Harry top ژانر : پلیسی _رومنس If you want to know what's going on, read the story
Blood gang (larry stylinson) by rozhan_jh
rozhan_jh
  • WpView
    Reads 1,565
  • WpVote
    Votes 129
  • WpPart
    Parts 1
"یک ساعت و نیم وقت داری تاملینسون...یا خودتو برسون به خونه ات پیش دوست پسر و دختر ات ....و یا .....بامب."
End Game (L.S) by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 631,929
  • WpVote
    Votes 88,758
  • WpPart
    Parts 77
[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....
···I'm HeRoiNe··· by Don_Mute
Don_Mute
  • WpView
    Reads 35,626
  • WpVote
    Votes 8,376
  • WpPart
    Parts 28
···Larry Stylinson Action Fanfiction··· من هروئینم, همسر هری ادوارد استایلز اون یه کارآگاهه, ولی, اون کشته شد... به دست تو, تاملینسون! |این ففیک دارای صحنه های خشن,قتل و مرگ,مصرف مواد,اسمات,فحاشی می باشد! استریت نیست!| ,',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',',' #1_gun #1_shortstory #2_harryandlouis
Despite the scars [L.S] by sepi1919
sepi1919
  • WpView
    Reads 7,857
  • WpVote
    Votes 1,210
  • WpPart
    Parts 15
(on going...) "فکر نمیکردم پدر با هرزه های ارزون خودش رو مشغول کنه" لویی مست و سرخوش قهقه زد. دختر توی بغلش چرخید و با دیدن هری قدمی بهش نزدیک شد. "شما پدر اچ هستین؟ من ایز..." صدای شلیک گلوله ی تفنگ هری توی گوشای لویی پیچید ولی اون بیخیال به جسد دختری که تا چند ثانیه پیش میخواست خودش رو به هری معرفی کنه، نگاه کرد. هری با تاسف به لویی نگاه کرد و برگشت توی اتاقش. لویی با سرخوشی دنبالش راه افتاد و بلند گفت " حالا که هرزه ی خوشگلمو کشتی نمیخوای خودت سرگرمم کنی؟" هری بلافاصله برگشت و فاصلش رو با لویی صفر کرد. یقه ی لویی رو گرفت و لباش رو با دلتنگی به لبای پدر چسبوند. بالاخره وقتش بود، بعداز 7سال... ... من نمیگم این بوک حاوی محتوای ترسناک و خشنِ و برای همه مناسب نیست ولی این بوک مافیاییه و دارای محتوای ترسناک و خشنِ و مناسب همه نیست:) لری استایلینسون زیام مین #مافیایی #لری #زیام