fateme0h's Reading List
73 stories
Always [Drarry] by Sirius_1121
Sirius_1121
  • WpView
    Reads 45,342
  • WpVote
    Votes 6,137
  • WpPart
    Parts 38
هری یه نقاشی پاره پاره شده بود، و دریکو کسی که این شاهکار رو میپرستید.
Return to the world of magic[Drarry] by masih1234567
masih1234567
  • WpView
    Reads 43,335
  • WpVote
    Votes 4,882
  • WpPart
    Parts 74
سلام گایز ! خیلی با خودم فکر کردم که خب کاپل دراری بزارم یا نه و خب بلاخره به این نتيجه رسیدم که بزارم🤌 .... داستان از اونجایی شروع میشه که ، دراکو مالفوی از دنیای جادو اخراج میشه و به دنیای ماگل ها تبعید میشه و یک کتابخانه سیار و البته جادویی رو می‌سازه. حالا چی میشه اگر بعد از دوسال زندگی توی دنیای ماگل ها یک نوزاد به زندگی اون راه پیدا کنه ! ... حالا پانزده سال از زمان که از دنیای جادو اخراج شده گذشته . چی میشه که پسرش به او اسرار می‌کند که به دنیای جادو بره ! دیدار دوباره با گذشته ... کاپل : دراری
Down the road. | Drarry by feelingsareblue
feelingsareblue
  • WpView
    Reads 7,106
  • WpVote
    Votes 650
  • WpPart
    Parts 7
توی داستانی که رابطه هری و دراکو پستی بلندی داره و تلاش میکنن تا جاده مقابلشون رو هموار کنن. Cover credit: Pinterest
Pansy's plan {Persian Translation} by _gloomyblue
_gloomyblue
  • WpView
    Reads 16,290
  • WpVote
    Votes 2,093
  • WpPart
    Parts 6
[Completed] پنسی توی سال هشتم به هرماینی نزدیک میشه و بخاطر همه کارهایی که این چندساله کرده عذرخواهی میکنه و اون ها یه نقشه میکشن تا هری و دراکو رو بهم برسونن. Credit to: @_BeccaMae
A Broken Symphony {Drarry} by lilianpetal
lilianpetal
  • WpView
    Reads 10,648
  • WpVote
    Votes 1,358
  • WpPart
    Parts 20
آخخخ هری کاش میدونستی چقدر دلم نمیخواد ملاحظه ی دوست دخترتو بکنم " دریکو به همچین چیزی فکر میکرد اما نهایتا لبخند معصومانه ای تحویل دوست عزیزش داد که همین 10 دقیقه ی پیش همش چند قدم با از دست دادنش فاصله داشت. . به صورتش نگاه کرد که هنوز جای یکی دوتا از مشت ها روش مونده بود . مشت هایی که به خاطر اون خورده بود . برای حمایت از اون در برابر یه مشت بچه مدرسه ای که تازه حق هم با اونا بود . به این فکر کرد که خانوادش چندبار به خاطر حمایت از اون خودشون رو تو دردسر انداختند : " بجنب هری ، تو که نمیخوای گیر فیلچ بیفتیم " ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ [در حال نوشتن ]
Plein de vie [ziam] by -niawyesh
-niawyesh
  • WpView
    Reads 68,842
  • WpVote
    Votes 12,958
  • WpPart
    Parts 47
[Completed] plein de vie ~ full of life وقتی که دروغ جای باور رو گرفته و ترس مثل پیچک دور پاهات جوونه زده و قدرت برداشتن قدم بعدی رو ازت گرفته، قلبی که به درد خو گرفته تورو به کدوم سمت میکشونه؟
Magic [L.S] [Completed] by itanix
itanix
  • WpView
    Reads 49,847
  • WpVote
    Votes 10,593
  • WpPart
    Parts 36
[Completed] هری با دوس پسرش زندگی میکرد، هیچ کدوم از رویاهاشو زندگی نکرده بود تا وقتی لویی همسایشون شد. . . [LarryStylinson] . ترجمه شده
Benefit (Ziam)  by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 66,543
  • WpVote
    Votes 10,521
  • WpPart
    Parts 43
_عاشقم نشو _اگه شدم _نباید بشی _اگه شدم _فراموشم کن _اگه نتونستم _باید بتونی _اگه نتونستم! _باید باهاش زندگی‌کنی _اگه نتونستم _میتونی _وقتی بهت نگاه میکنم توی چشمای قهوه‌ایت یه دنیای دیگه وجود داره که من دارم توش زندگی میکنم‌. پس ازم نخواه که عاشقت نشم. چون من تو چشمای تو دارم زندگی میکنم ... **** سال ۴۰۰۰ میلادی شاید فکر کنید علم پیشرفت کرده شاید فک کنید همه دیگه دارن تو‌ماه زندگی میکنن شاید فکر کنین انسان ها از بین رفتن یا شاید حتی دایناسورها برگشتن اگه بخوام سال ۴۰۰۰ رو تعریف کنم بهترین تعریف براش اینه قرنتینه
mask off (Book2)(ziam) by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 29,680
  • WpVote
    Votes 5,473
  • WpPart
    Parts 36
کسی که تو واقعا هستی چیزیه که من هیچوقت نفهمیدم
Behind the mask(ziam AU)  by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 77,857
  • WpVote
    Votes 13,762
  • WpPart
    Parts 35
وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض می‌شد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.