awesome
18 stories
He Is My Boyfriend ❢ Vkook by Zargoli
He Is My Boyfriend ❢ Vkook
Zargoli
  • Reads 1,612,533
  • Votes 210,019
  • Parts 68
《اون دوست پسر منه》 +باورم نمیشه..تو.. _آره خودمم، دوست پسرت. #Vkook °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• +راستش من شما رو نمی‌شناسم؟! _بذار از اول شروع کنیم. یونگی هستم، مین یونگی. قراره از این به بعد هم اسممو زیاد بشنوی و هم زیاد صداش کنی. #Yoonmin °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• جونگکوک تو اوج مستی، کیم تهیونگ رئیس شرکتی که قراره به زودی توش مشغول به کار بشه و هنوز ندیدتش رو دوست پسرش معرفی می‌کنه و ازش آویزون میشه..در حالی که صبح بیدار میشه و بدون اینکه چیزی یادش باشه، آماده میشه تا به اون شرکت بره و قرارداد امضا کنه. کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : یونمین ژانر : رمنس/فلاف/زندگی روزمره وضعیت آپ: کامل شده
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌)
RAHILRad2
  • Reads 1,096,469
  • Votes 53,812
  • Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟
𝘽𝙡𝙪𝙚 𝘾𝙪𝙥𝙘𝙖𝙠𝙚𝙨 ▪︎𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬▪︎ by WhiskyPisky
𝘽𝙡𝙪𝙚 𝘾𝙪𝙥𝙘𝙖𝙠𝙚𝙨 ▪︎𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬▪︎
WhiskyPisky
  • Reads 491,012
  • Votes 100,953
  • Parts 83
•کاپ کیک های آبی• - غش کردی. ندیده بودم یکی با دیدن خروس غش کنه! - به حیوونا عادت ندارم. - فوبیا داری؟ تهیونگ بی اختیار غرید: - عادت ندارم! ژانر: عاشقانه🍉روزمره🌊فلاف🧁طنز🧃 یه کوچولو انگست🌧هپی اند🐓 کاپل: ویکوک، هونهان( اسمات نداره💙) و بلو اول بود: #روزمره1 #تهکوک1 #هونهان1 #طنز1 Start: 4/6/00 End: 4/9/01
𝘍𝘳𝘪𝘦𝘯𝘥𝘴 /𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 ) by hailxie
𝘍𝘳𝘪𝘦𝘯𝘥𝘴 /𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 )
hailxie
  • Reads 651,493
  • Votes 94,349
  • Parts 56
یه آپارتمان داغون، دو تا پسر • Written by @keeruushii '
Leica by BTSIR7_FF
Leica
BTSIR7_FF
  • Reads 62,535
  • Votes 12,114
  • Parts 18
• Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢
God is Dead? | Vkook Completed  by Sylvie_fiction
God is Dead? | Vkook Completed
Sylvie_fiction
  • Reads 41,326
  • Votes 5,138
  • Parts 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff
King Of Emotions (VKook) by armyyon
King Of Emotions (VKook)
armyyon
  • Reads 937,561
  • Votes 111,199
  • Parts 65
کاپل اصلی: ویکوک. کاپل فرعی: سپ«یونگی تاپ» و ناممین. خلاصه: تهیونگ پادشاه کره جنوبیه و ده سالی هست که دنبال جفت حقیقیشه... چی میشه که وقتی با یونگی، دوست و محافظش، قایمکی رفته بیرون، پسر امگایی رو کنار دوست پسر هیونگش ببینه که شدیدا از پادشاهی که خودش باشه متنفره و دست بر قضا... همون لحظه بفهمه که اون امگای تخس... جفت حقیقیشه؟! بخشی از فیک👇🏼 _ جئون جونگ کوک هستم... شما هم توی کاخ کار می‌کنید؟ _ آ-آره... من هم مثل یونگی... محافظ پادشاهم. ' البته من خوده پادشاهم!' جونگ کوک با فضولی بو کشید و گفت: _ چرا هیچ بویی نمیدی؟ ته لبخند کوچیکی زد و مسخره‌ترین دروغ زندگیش رو به زبون آورد: _ خب راستش... من بتام! *** ژانر: عاشقانه، سلطنت مدرن، امگاورس، امپرگ، اسمات، کمدی، کمی انگست🌳 Start:02/05/01 End:03/01/15 Rankings: 🥇Bts 🥇Omegaverse 🥇Bangtan 🥇Farsi 🥇Persian 🥇Mpreg فیک🥇 🥇NamMin 🥇Sope 🥇Jungkook 🥇Hoseok ویکوک🥇 بنگتن 🥈 🥈Fiction 🥈Namjoon 🥈Jimin 🥉Vkook 🥉FanFiction وضعیت: اتمام یافته✨ نویسنده: DESA🖤
🍷The 100 million dollar prostitute 🍷{ Vkook Ver.} by PARIII_LAND
🍷The 100 million dollar prostitute 🍷{ Vkook Ver.}
PARIII_LAND
  • Reads 131,430
  • Votes 11,707
  • Parts 21
جنده ی کیم تهیونگ بودن....۵ کلمه...۱۸ حرف.....محض رضای فاک به این سادگیا نیست ...نیست اگه اون کیم لعنتی رئیس بزرگترین باند قاچاق اعضای بدن اوراسیا باشه.....نوچ نوچ این همش نبود....نه تا وقتی که مجبوری تا خرخره تو کثافت کاریاش فرو بری...فقط خفه شو...تو فقط جندشی کوک....ولی قراره جندش بمونی؟ 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 -نگاش کن...هنوز نگاهش رو ماست...فکر نمیکنی باید یه نمایش خوب بعد از مرگش نشونش بدیم؟ محال بود....سکس جلوی یه جنازه...جنازه غرق خون نفسشو بیرون داد +ار...اربا.. -زبونت باز شد؟....خوبه...برای جیغ زدن بهش نیاز داری دست ارباب داشت میرفت سمت پنتیش -بیا یه ذره متفاوتش کنیم...هوم؟ انگشتای ارباب به پنتی توری چنگ زد....یه تجاوز دیگه ولی این بار تو تخت نبودن...سالن اپرا...جای مقدسی بود که داشت کثیف میشد. یا مادرمقدس مارا بیامرز و ببخش. 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 -کسی رو هم کشتی؟ +فقط چندتا پلیس -ادم چی؟ +نه فقط پلیس 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 قبل از اینکه به خودم بیام اون سیگار لعنتی تنها یادگارم از تو شد...سیگار نم دارم...لبای زخمیم...لباسای فاحشه ها زیادی بهم میاد...اینجا موهای فاحشه ها رو نمیتراشن....موهام بلند شده...این شهر بدون نقاب قبولم نمیکنه. ژانر:اسمات/انگست/خشن/بی دی اس ام/هپی اند
Hidden Badge by themeowthe
Hidden Badge
themeowthe
  • Reads 499,875
  • Votes 39,267
  • Parts 19
Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم یه قدرت خاص دارن جـیـن و نشون می کنه...آدم هایی که میان جین و ببرن نشونه ای از نشان جین ندارن و مجبور میشن کوک رو هم همراه خودشون ببرن. چی میشه وقتی که وارد محوطه‌ی 🚧 گرگ های سیاه شدن کـیـم تـهـیونـگ معروف و ببینه؟ کیم تهیونگی که بر خلاف گرگ های سیاه و با توجه به شایعه ها قدرتش بیشتر از یکیه. چی میشه اگه این دو مـوجـود خاص سر راه هم قرار بگیرن؟✨🧨 ╴#HiddenBadge
  𝐃é𝐣à 𝐯𝐮  | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
𝐃é𝐣à 𝐯𝐮 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
this_is_D
  • Reads 380,722
  • Votes 59,082
  • Parts 35
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونه‌هاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد. چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود. و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید... + پسر توی نقاشی؟ _ پسر توی رویا؟ [ فصل دوم بوک CURSED] کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین