𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠
71 stories
  Easter rabbit ( خرگوش عید پاک by jiho85
jiho85
  • WpView
    Reads 1,763
  • WpVote
    Votes 339
  • WpPart
    Parts 9
🥚اسم : خرگوش عید پاک 🥚ژانرها: تخیلی/اسمات/رمنس/کمدی/امپرگ 🥚کاپل ها: تهکوک/سپ/نامجین 🥚نویسنده: جیهو 🥚خلاصه داستان :تهیونگ، شخصی که به خداناباوری سرسختانه‌ش مشهور بود، به عنوان یه آرتیست هیچ دوره از زندگیش مسیح و عید های مسیحیان از جمله عید پاک رو قبول نداشت و سرسختانه از دیدن یا خوندن هرگونه فیلم و انیمیشن و یا حتی کتابی با مضمون اعیاد مسیحیان یا هرمذهب دیگه ای دوری میکرد!! دیدن تبدیل شدن یه انسان سبد تخم مرغ به دست توی بوته های حیاط پشتی خونش به یه خرگوش و غیب شدنش اونم درست یک شب قبل عید پاک رو چطور میتونست هضم کنه؟
TROUBLE MAKERS | VKOOK  by itsqzll
itsqzll
  • WpView
    Reads 29,589
  • WpVote
    Votes 4,173
  • WpPart
    Parts 8
"الان تو یه دیلدو پرت کردی سمتم؟" جونگ کوک، پسری که همکلاس تهیونگه، یه دیلدو پرت میکنه سمتش. خب میدونم آشناییشون نرمال نیست. اما الان اونا به خودشون اومدن و دیدن از وقتی باهم آشنا شدن تا الان کلی خرابی به بار اوردن! خب اینم نرمال نیست، چون اونا ویکوکن! {{متوقف شده}} ژانر:مدرسه ای_طنز_اسمات_رمنس Best rankings: #1comedy #1funny #3btsfanfic #3fiction #3fanfic
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 94,081
  • WpVote
    Votes 15,599
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!
DONT TALK JUST ACT by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 30,828
  • WpVote
    Votes 3,910
  • WpPart
    Parts 9
࿇Couple ༴༅ VKook ࿇Author ༴༅ Maya & Erienne ࿇Genre ༴༅ Full smut, Daddy kink , Romance 《قسمتی از فیکشن👇🍓》 کیم تهیونگ ؛ رییس منضبط بزرگترین شرکت مدلینگ سئول که بدون در نظر گرفتن تمام خطوط قرمز زندگی همیشه قانونمندش توی دام بهترین طراح لباس کمپانیش، جئون جونگکوکه معروف میافته.🖇 جئون جونگکوک ؛ اون یه بیبی سرکشه ... اگه دوست پسرش بگه الان صبحه کوک اصرار داره تا بهش ثابت کنه الان شبه‌!⛓ یک ساله که با رییس منضبط و قانونمندش توی رابطه است و اینکه کیم تهیونگ توی این یک سال حتی یه بارم عصبی نشده رو مخش راه میره. اون همیشه دوست داشت کسی باشه که موفق میشه اعصاب همیشه آروم تهیونگ رو به بازی بگیره. و براش از هیچ تلاشی دریغ نمیکنه.🥂 و خب! این کاملا عادیه که رییس کیم بخواد بعد از یک سال که رابطشون توی آرامش کامل به سر میبره بیبی سرکشش رو ادب کنه و بهش درسی بده که جونگکوک تا آخر عمر جز "ددی" چیز دیگه ای صداش نکنه!🕯
Faded (محو شده) by whiiishi
whiiishi
  • WpView
    Reads 90,524
  • WpVote
    Votes 9,866
  • WpPart
    Parts 38
افسر جئون جونگکوک بعد از کشته شدن خانوادش به بی رحمانه ترین شکل ممکن و گذروندن زجر آور ترین سال های عمرش بالاخره موفق میشه برای گرفتن انتقام به عنوان نفوذی وارد باندِ باعث و بانی تمام بدبختیاش ، کیم تهیونگ بشه ! ولی اگه حقایق اون چیزی نباشه که نشون داده میشن چی؟ زندگی همیشه پر از چالش و غافلگیریه. مگه نه؟ "آدمِ بدونِ نقطه ضعف ترسناکه تهیونگ...من اینجام.. بین جمعیت دورت محو شدم... !؟ چی میشه اگه پیدام کنی ؟ نهایتِ این انتقام کجاست؟..."
Silent words [Vkook Oneshot] by Bts_fics_Ir
Bts_fics_Ir
  • WpView
    Reads 3,400
  • WpVote
    Votes 463
  • WpPart
    Parts 2
💙کلمات خاموش💙 -ورژن ویکوک- از همون موقعی که رویای پرواز داشت باید میفهمیدم باید حدس میزدم که سقوط...از پرپر زدن نشئات میگیره بال هاش رو گرفتم و گذاشتم بپره پروازش رو نه!...اما سقوطش رو دیدم کلمات میتونن قاتل باشن مخصوصا وقتی گفته نشن به اندازه ی دو ضربان قلب، یعنی کمتر از یک ثانیه زمان لازم بود تا اونو نجات بدم فقط با گفتن دو کلمه دو کلمه که هرگز نگفتم • ~ • ~ • ~ • ژانر: رمنس، انگست • کاپل: ویکوک • نویسنده: @Sheix_12 • تاریخ شروع: 13 آپریل 2020
Trey || VKook by Nyctowx
Nyctowx
  • WpView
    Reads 291,271
  • WpVote
    Votes 37,162
  • WpPart
    Parts 26
[ TREY ] پایان یافته ژانر : فان / ورزشی / رمنس / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین - شاید از من خوشت بیاد ولی تا وقتی که مجبور باشم دختر های مختلف رو از روت بلند کنم ، هیچ تغییری توی رابطه‌مون به‌وجود نمیاد کاپیتان بسکتبالیست ! 《توجه داشته باشین داستان دو ورژنه‌ست پس اگه این ورژن که تهیونگ تاپ و جونگکوک باتمه نمیخونین به ورژن دیگه‌ش که جونگکوک تاپ و تهیونگ باتمه توی اکانتم سر بزنین. 》
honey pie | Taekook  by meli19952000
meli19952000
  • WpView
    Reads 329,287
  • WpVote
    Votes 48,908
  • WpPart
    Parts 31
《completed》 چت های عجیب بین جونگ کوک ۱۸ ساله و معلم خصوصی نقاشیِ ۲۲ سالش تهیونگ Taekook , texting Original story by : @nathyoung Translating by : @meli19952000
Ma Little bunbun! by Liana_1995
Liana_1995
  • WpView
    Reads 27,575
  • WpVote
    Votes 3,700
  • WpPart
    Parts 8
سازمان " Hybrid Wain " یه سازمان برگرفته شده از دانشمندان و بیزینس من هایی عه که بعد از سال ها اکتشاف موفق شدن دی ان ای انواع حیوانات رو با انسان ترکیب کنن و موجودات جدیدی به اسم هایبرید هارو به وجود بیارن. هیبرید ها درواقع دو رگه های بیگناهی هستن که چون بخشی از بدنشون یا نوع رفتارشون شبیه حیوون هاست توی جامعه از ارزش خیلی پایینی برخوردارن و محدودیت های خاصی برای نوع رفتار باهاشون وجود نداره. خرید و فروش هیبرید ها تو جامعه کاملا ازاده و هیچ هیبریدی نمیتونه بدون اینکه صاحبی داشته باشه ازادانه زندگی کنه. چی میشه اگه بین هزارجور پیچ و خمی که زندگی برای هرکسی در نظر گرفته سرنوشته شازده سرد و همیشه عصبی ماهم با یه هیبرید فسقلی تو هم گره بخوره؟ هاها بنظر فرشته عشق نقشه های خوبی برا این دوتا کشیده و با لبخند شرورش مشغول تماشای دوستای کوچولوی منه. ~Couple: Vkook,Yoonmin ~Genre: Hybride,Fantasy,Smut,DaddyKink,Fluff ~writer: Dian ~Update days: Unknown