Best one
7 stories
House Of Cards  by Bangtan_trans
Bangtan_trans
  • WpView
    Reads 533,395
  • WpVote
    Votes 46,877
  • WpPart
    Parts 44
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
༒Dëċëptïön༒✓✓ by Yasy00978
Yasy00978
  • WpView
    Reads 13,423
  • WpVote
    Votes 1,469
  • WpPart
    Parts 39
(پایان یافته) تصادف ؟..هه..مسخرس... اینا همش نقشه بود .....واسه ترسوندش ....واسه دخالت توی زندگی کوک ....واسه پس دادن دردی که هیچ ربطی بهش نداشت ......تهیونگ بازیچه دست پدرش بود ...این وسط جونگ کوک هم باید قربانی میشد ؟........قربانی عشقی که نسبت به اون پسر داشت .... بخشی از فیک 👇 _قرار نیست بزارم این بازی به ضرر من تموم بشه ! اون توی قمار برده ...اما کل زندگیش رو به من باخته .. +رفتن به خونه اون با جهنم هیچ فرقی نداره !اون حتما تو رو می‌کشه ! ________________________________ تعجب داره ...شاید من مثل خودش باشم ...و این موضوع رو یادش رفته ..میتونم از خودش خطرناک تر باشم ... ______________________________________ کاپل:ویکوک کاپل فرعی:یونمین،نامجین ژانر : راز آلود | جنایی |عاشقانه| پلیسی | درام | انگست | معمایی. | ❌❌❌توی این فیک دنبال اسمات نباشید ...شاید احتمال کم آخرش باشه ..اما بیشترش جنایی و هیجانی هست و ادامه داره ❌❌❌اگه فکر میکنید زیاد اهل دقت کردن نیستید و گیج میشید لطفاً این فیک رو نخونید...
🌊|ʜᵉ ᴍᵉˡᵗᵉᵈ ᴍʸ ʜᵉᵃʳᵗ|~[ᴠᴋᴏᴏᴋ.ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ] by FictionaryNotes
FictionaryNotes
  • WpView
    Reads 68,586
  • WpVote
    Votes 10,316
  • WpPart
    Parts 23
"ازم چی میخوای؟" "نفسای گرمتو،لبای شیرینتو،نوک‌انگشتای همیشه سردتو...من همه چیتو میخوام کوکی" یونگی،برادر بزرگتر تهیونگ، دست به قتلی غیرعمد میزنه و حالا تنها کسی که شاهد اون ماجرا بوده شخصی ناشناس و بچه یونگی، جیمین هست. و شاید یه روزی، یه جایی پسرکی به کمک کیم تهیونگ بیاد که هیچوقت اونو نمی‌دید. •نام⸙ ͎.: #HeMeltedMyHeart •ژانر⸙ ͎.: جنایی/فلاف/اسمات/‌عاشقانه •کاپل⸙ ͎.: ویکوک/چانبک •نویسنده⸙ ͎.: #رها •روزهای آپ⸙ ͎.: شنبه ها •رده سنی⸙ ͎.: +۱۸
Nepenthe | Vkook Namjin by _SaeVa_
_SaeVa_
  • WpView
    Reads 874,493
  • WpVote
    Votes 109,355
  • WpPart
    Parts 52
[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکوک) - نامجین - یونمین شروع : 1400.1.1 پایان : 1400.4.30 ✨Best rankings✨ #1 Vkook #1 BTS #1 Farsi #1 jungkook #2 فارسی #1 تهیونگ
𝗕𝗹𝗮𝗰𝗸 𝗥𝗼𝘀𝗲 ᵏᵒᵒᵏᵛ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 41,480
  • WpVote
    Votes 6,826
  • WpPart
    Parts 11
𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 - 𝙛𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 یک عاشقانه‌ی سیاه، میان جادوگر و جادوگرکُش... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ رز سیاه برای تو، رقص لب هام به روی لب‌هات بود. رز سیاه برای تو، نبض دلپذیر نفس‌هام زیر گونه‌هات بود. رز سیاه برای تو، عشق بود، خاطره بود، زندگی بود، اما، رز سیاه برای من، فقط یه گل سیاه، از جنس تاریکی بود..!
puppeteer by ariiellmina
ariiellmina
  • WpView
    Reads 526,245
  • WpVote
    Votes 43,384
  • WpPart
    Parts 41
♡ʙᴇ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴɢᴇ ᴛʜᴀᴛ ʏᴏᴜ ᴡɪsʜ ᴛᴏ sᴇᴇ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 910,405
  • WpVote
    Votes 104,174
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin