Daisy Reading List
4 stories
Endless seduction {Translated} by lalajenlal
lalajenlal
  • WpView
    Reads 74,968
  • WpVote
    Votes 8,876
  • WpPart
    Parts 51
{-Completed-} "عزیزم؟" صداش زدم، اما جوابی نگرفتم. چشم بند رو برداشتم و دقیقا همون لحظه پرده‌ها باز شد. تنها یک چراغ روشن و روشن، مستقیم در جایی که من نشسته بودم منفجر شد. حدود ده ثانیه لعنتی نتونستم چیزی ببینم، وقتی چشمام تنظیم شد، دیدم که دسته ای از مردم دارن به من نگاه میکنن. من در استیج روی صندلی مقابلشون نشسته بودم، خدا میدونه چه تعداد از این افراد، نمایی از سینم که در معرض دید بود رو از زیر پیراهنم میدیدن.... #Jenlisa
Our Secret | Jenlisa by persianblinks
persianblinks
  • WpView
    Reads 23,350
  • WpVote
    Votes 2,296
  • WpPart
    Parts 18
جنى كيم ظاهرا همه چى داشت. اون زيبا بود، با يه دوست پسر خوش قيافه. و همچنين معروفترين دختر مدرسه. ولى با يه رفتار سرد و بدقلق، كه هرچى كه اراده ميكرد رو ميتونست بدست بياره. هيچكس تو مدرسه جرات برخورد باهاش رو نداره، چون با روش هاى بيرحمانه ش راحت ميتونست زندگيشو نابود كنه. ليسا منوبان هميشه دربرابر رفتارهاى جنى مقاومت ميكرد. برخلاف تلاش هاى جنى براى زمين زدنش اون واقعا دربرابرش صبورى ميكرد. جنى با تموم وجودش از علاقه ى شديد ليسا به اطرافيانش متنفر بود، و حتى خودش هم نميدونست چرا. ليسا مهربون و خوش برخورد بود. بدون هيچ تلاشى تو يه چشم بهم زدن تونسته بود مقام دوم معروفترين دختر مدرسه رو بدست بياره، اونم نه تنها بخاطر زيباييه نفسگيرش بلكه بخاطر كاريزماى فوق العاده و روح لطيفش. ليسا از دست جنى عصبانى نميشد، بلكه بيشتر درمورد دليل رفتاراى جنى و نفرتش كنجكاو بود. آيا چيز بيشترى پشت اين نفرت جنى وجود داره؟ چه اتفاقى ميفته وقتى جنى صبر ليسا رو لبريز ميكنه؟ [Persian Translation]
Busan | Jenlisa  by persianblinks
persianblinks
  • WpView
    Reads 63,824
  • WpVote
    Votes 5,486
  • WpPart
    Parts 39
ليسا منوبان يه دختر معمولى بود كه تازه درسش رو تو بوسان تموم كرده بود ، و وقتى به سئول برميگرده براى دنبال كردن آرزوهاش يه شغل آبرومندانه برا خودش دست و پا ميكنه.قبل ازينكه بوسان رو ترك كنه ، دوستش رزى اونو همراه خودش به يه پارتى شبانه ميبره ، اونا ميخواستن قبل ازينكه اونجارو ترك كنن يكم خوش بگذرونن، و بعد ليسا دخترى رو ميبينه كه شبش رو كاملا براش تغيير ميده، جنى كيم، كسى كه باهاش يه وان تايت استند رو ميگذرونه. ليسا مطمئنه كه ديگه اون دخترو ملاقات نميكنه، چون اولاً صبح بعدش به سئول برميگرده و دوماً خودشو از اون دختر پنهان ميكنه.ولى متاسفانه ليسا دوباره اون دختر رو توى سئول ميبينه . آيا دوباره ميتونه خودشو ازش قائم كنه؟ يا بهش اجازه ميده وارد زندگيش بشه؟ Originally Written By @jenlisaislifue [Persian Translation]
The Inception Of Nikita | Vkook by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 94,756
  • WpVote
    Votes 15,433
  • WpPart
    Parts 80
┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیاره‌شون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو میگم به جای غرق کردنت توی رود نیل، گردنت و بزنه! دوباره دستهاش رو بالا آورد و تکه ای از موهای بلندی که باز هم باز شده بودن رو به دست گرفت: _ باشه شاهزاده نیکیتا، ولی چه فرقی داره توی رود نیل غرق بشم یا گردنمو بزنن؟ قراره توی تاریخ بنویسن کیم تهیونگ به خاطر سوگلی فرعون کشته شد... پیج نویسنده: @sylvie_fic The Inception Of Nikita 🪐💙 genre: Secret Couple: Vkook Sub Couple: Hopemin Writter: Sylvie 🌱 up: Saturday Telegram: @papacita_01