Midnight memorise
9 stories
Our Wet Story  by imtheasteria
imtheasteria
  • WpView
    Reads 23,995
  • WpVote
    Votes 2,654
  • WpPart
    Parts 19
"Our Wet Story" "هیچ ایده‌ای نداری که چقدر دلم می‌خواد برای تلافی سرکش بازی امشبت، صدای التماست رو به گوش کل عمارت برسونم." یادآوری بوسه‌ای که چند دقیقه‌ی پیش دیده بود، باعث جوشیدن خون توی رگ‌هاش می‌شد. از مینهو انتظار نداشت درمقابل اتفاقات تازه‌ای که بینشون افتاده بود، سکوت کنه و حتم داشت پسر مقابلش قراره درست مثل الان با ژست آلفا گونه‌‌ای نگاه تیزش رو بهش بدوزه. "من یه زیردست ساده‌ام رئیس، یادت که نرفته؟ قرار نیست دوباره ناله‌های ملتمسم توی گوشت بپیچه. تو با دست‌های خودت همه چیز رو سوزوندی." • Couple: Chanho, Seungin, Changlix, Hyunsung • Genre: Omegaverse, Smut, Romance Start: 1 March 2023 The end: 14 jun 2023
Our Wet Dream by imtheasteria
imtheasteria
  • WpView
    Reads 16,721
  • WpVote
    Votes 1,682
  • WpPart
    Parts 23
"Our Wet Dream" توی دنیایی که تنها تصور بقیه از امگاها، یه تن ظریف و روحیه‌ی حساس محسوب می‌شد، لی مینهو همون امگایی بود که با مهارت‌هاش تا مقام فرماندهی ضلع غربی عمارت پیش رفت؛ عمارتی که قلب و جسم مینهو رو به دست‌های رئیس جدیدش گره زد. با گذشت چند سال از پیوند بین مینهو و کریستوفر، چه اتفاقی میفته اگه رایحه‌ی امگا ناگهان از بین بره؟ ____ - جوابم رو بده مینهو! امگا با ناتوانی سعی کرد فشار تن کریستوفر رو از روی خودش برداره چون حبس شدن زیر تنش و رایحه‌ی تندی که ازش ساطع می‌شد، به راحتی می‌تونست مینهو رو از پا دربیاره. - کریس، برو عقب... نفسم داره بند میاد. - چرا دوباره رفتی سراغ قرص‌هات؟ - Couple: Chanho, Hyunsung, Seungin, Changlix - Genre: Omegaverse, Werewolf, Mpreg, Smut, Crime, Romance - Writer: Asteria
𝙳𝚘 𝚈𝚘𝚞 𝚃𝚑𝚒𝚗𝚔 𝚆𝚎'𝚕𝚕 𝙱𝚎 𝙸𝚗 𝙻𝚘𝚟𝚎? by Anne_nefelibata
Anne_nefelibata
  • WpView
    Reads 5,269
  • WpVote
    Votes 1,038
  • WpPart
    Parts 5
. وقتی باهام حرف میزدی، حتی چشماتم میخندیدن.... یادته وقتی تو جاده ی «هون هوا رو» از کنار دریا میروندیم بهم زل میزدی و میخوندی: Do you think we'll be in Love forever? Do you think we'll be in Love? تو برام خوب نبودی، اما من هنوزم میخوامت.... . . ژانر : عاشقانه کاپل: لی مینهو، هان جیسونگ (مینسونگ) [استری کیدز] *پایان یافته*
My life is joke to you?! by moonyteresa
moonyteresa
  • WpView
    Reads 14,836
  • WpVote
    Votes 3,289
  • WpPart
    Parts 15
•زندگی من برات شوخیه؟!• •ژانر: رمنس، کمدی، روزمره، اسمات •کاپل: مینسونگ، چانلیکس، هیونین •وضعیت: وقفه تا آپ مجدد •روز های آپ: دراپ شده ~~~ خلاصه: جیسونگ...یه احمقِ...یه احمق که بجای عقل تو سرش‌...اسپرمه. و چی میشه اگه این احمق یه راز گنده و تخمی داشته باشه؟ یه رازی که اگه کسی بجز رفیق و همخونه ایش...فلیکس...راجبش بدونه...قطعا شرفش به باد رفته. و بنظرتون...اگه یه گربه ی عوضی و بدجنس اتفاقی این راز رو بفهمه...چه اتفاقاتی قراره برای سنجاب کوچولوی احمق ما بیوفته؟ ~~~ بخشی از داستان: "_یه روزی دیکتو می‌برم و ازش سوپ درست میکنم و می‌دم اون منشی عاشقالت بخورتش لی فاکینگ مینهو. +اوکیه ولی...مطمعنی با دیدن دیکم از وحشت سکته نمیکنی کوچولو؟"
Tio by im_____mika
im_____mika
  • WpView
    Reads 151
  • WpVote
    Votes 33
  • WpPart
    Parts 3
زین ملک دانشجوی ترم آخر IT و حالا امروز نوبت به ارئه دفاعیه ای هست که به کمک استاد راهنماش،پروفسور پین تکمیل کرده و حالا توی مسیر سالن بزرگی هستن که قراره زین سمینار بده در طول این مدت که اون ها با همکاریِ همدیگه دفاعیه زین رو آماده کردن روز به روز به هم نزدیک تر و صمیمی تر میشدن مخصوصا اینکه زین دانشجوی مورد علاقه لیام هم بود و.....
Cancer [L.S] (Completed) by blueVaruna
blueVaruna
  • WpView
    Reads 50,153
  • WpVote
    Votes 7,895
  • WpPart
    Parts 17
میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... . ( Larry Stylinson AU ) Written by: Fatemeh [Fatemeh, stylinson_ff, 2016]
Russian Roulette [L.S] by Herawx
Herawx
  • WpView
    Reads 12,214
  • WpVote
    Votes 1,639
  • WpPart
    Parts 6
خدا لبات رو ساخته برای بوسیدن و چشمات رو برای پرستیدن، دستات رو برای گرفتن و سرت رو برای بغل کردن...
dreamer [L.S] by cavolot91
cavolot91
  • WpView
    Reads 9,069
  • WpVote
    Votes 2,335
  • WpPart
    Parts 34
"اگه نمیتونم دنیایی رو زندگی کنم که میخوام، پس تو تصوراتم میسازمش..."
Unbelievers (L.S) by MahlaStylinson
MahlaStylinson
  • WpView
    Reads 24,620
  • WpVote
    Votes 5,103
  • WpPart
    Parts 24
لویی داره اخرین سال از کالج رو میگذرونه و قصد داره امسال رو به بهترین شکل ممکن تموم کنه. ولی اون علاوه بر یه جفت کفش ورزشیش، ذهن پر از تیکه و طعنه ش و دوست صمیمی دلقکش، یه خانواده پیچیده، یه آینده نا معلوم و از همه بدتر یه دشمن فنا ناپذیر داره که زندگیش و جهنم کردن. البته اینکه یه جایی تبدیل به دشمن های 'با منفعت' بشن، توی برنامه ش نبود. یا جایی که لویی و هری به هیچ وجه دوست همدیگه نیستن، و فوتبال همه زندگی شونه. [ this is not my story. all the rights to -isthatyoularry- on ao3 ] Warnings : - smut