mannambaba's Reading List
44 stories
Fate  by pari1998sa
Fate
pari1998sa
  • Reads 13,505
  • Votes 1,817
  • Parts 24
امپراتور جونگکوک، قدرتمندترین و تنها آلفا خون اصیل در سرزمین بزرگ و پهناور جیریسان، درحالی که همسران آلفا و امگا زیادی داشت، اما جز همسر اول او که زمان زایمان همراه با فرزندشان فوت کرده بودند؛ هیچ یک از همسران او قادر به باروری و به دنیا آوردن جانشینی برای امپراتوری نبودند. تا اینکه پیشگوی اعظم قصر که قدرت پیش بینی آینده را دارا بود، تمام همسران پادشاه را به مراسمی که در آن برای پیشگویی و به دنیا آمدن جانشین ترتیب داده بود دعوت می‌کند. پادشاه جونگکوک که از این مراسم مطلع می‌شود به آنجا رفته تا در مراسمی که برای او و سرزمینش ترتیب داده شده بود شرکت کند. در آن زمان با ورود پادشاه پیشگویی‌ای توسط پیشگوی اعظم رخ می‌دهد:( امگایی از قبیله جین که درحال حاضر در معبد الهه ماه زندگی می‌کند، تنها امگایی است که توانایی به دنیا آوردن جانشین فرمانروایی را دارد. همان امگایی که از زمان تولد نشانه الهه ماه را در بین دو کتف خود دارد.) با بازگو شدن این پیشگویی همهمه‌ای بین همسران پادشاه به وجود می‌آید. ( اما این قبیله سال‌ها پیش توسط فرمانروای پیشین نابود و تمام افراد قبیله قتل عام شده بودند؛ چطور امکان داشت امگایی از آن قبیله زنده بوده باشد؟) اما آیا امگای جوان ما حاضر به ازدواج با فردی که سال‌ها آرزوی نا
BETA LIE'S by SORA_NIA
BETA LIE'S
SORA_NIA
  • Reads 8,432
  • Votes 1,739
  • Parts 28
📌 [ نام ایو: دورغ‌های بتا ] 📌 خلاصه [ همه فکر می‌کنن اون یه بتاست... اما یه اومگاست که پنهان شده، و داره از خودش فرار می‌کنه. جیمین فقط می‌خواست دیده نشه. ولی وقتی بوی تنش توی هوا پخش شد، فقط یه نفر اون رو حس کرد: جونگ‌کوک، آلفای ساکتی که همیشه نگاهش می‌کرد... ] 📌 [ ژانر: امگاورس، مدرسه‌ای، عاشقانه، درام ] 📌 [ کوکمین ]
جرمی به اسم تفاوت (فصل ۲) by zmoharramkhani1997
جرمی به اسم تفاوت (فصل ۲)
zmoharramkhani1997
  • Reads 35,384
  • Votes 4,108
  • Parts 88
_خانم اجازه؟ +چیشده جک؟ -خانم مگه میشه یه نفر دوتا بابا داشته باشه؟ +این خیلی احمقانه است جک کی همچین حرفی بهت زده؟ پسر بچه با لبخند خبیثی گفت:اخه تینا دوتا بابا داره.... و نگاه معلم روی دختری که گوشه کلاس سعی در کنترل اشک هاش داشت خیره ماند راست میگفتن اون دختر دوتا پدر داشت ....... کاپل ها:یونمین،نامهوک،تهکوک
like crazy 🍷مانند دیوانه by khakestar
like crazy 🍷مانند دیوانه
khakestar
  • Reads 18,210
  • Votes 1,871
  • Parts 36
🩶✨ [پایان یافته] like crazy🍷 کاپل ها: یونمین، تهکوک، نامجین خلاصه: چه اتفاقی میوفته اگه پسری با چشم های آبی وقتی میخواد یک شب رو مثل آدم های عادی خوش بگذرونه راهش به یه کلاب بیوفته... و با مردی که روی صورتش زخم عمیقی نشسته روبه رو بشه... و مرد راز پشت چشم های آبی رنگ جیمین رو بدونه؟ *** ✨🩶
True Heir  2 [Completed] by Viaiba
True Heir 2 [Completed]
Viaiba
  • Reads 56,763
  • Votes 11,324
  • Parts 50
سال ۱۹۴۲ ...یک سال از اون فاجعه که باعث مرگ معشوقه اش شد گذشت.. این خبر که چانیول با دستای خودش معشوقه اش و کشته توی کل شهر پیچید و چانیول و تبدیل به هیولایی کرد که هیچکس جرئت نزدیک شدن بهش رو نداشت .. چون میدونستن آدمی که به خاطر قدرت از کسی که دیوونه وار عاشقشه میگذره ،خیلی راحت تر جون بقیه رو میگیره .. ✨ True heir 2 ✨ Couple : Chanbaek ♤ Hunhan ♧ Genre : romance , mystery , angst , smut ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ _ تمام مدت ...تمام مدتی که توی بغل من بودی منو میبوسیدی بهم حرفای عاشقانه میزدی مدام توی ذهنت اونو تصور میکردی اره؟؟ چانیول با عصبانیت توی چهره بکهیون خیره شده بود و کلمات و پشت سر هم ردیف میکرد ..چطور؟؟ اون کوه یخ چطور میتونست یه همچین چیزی رو بهش نسبت بده درحالی که بکهیون حاضر بود جونشو به خاطرش فدا کنه؟؟ بکهیون اشکای صورتش و پاک کرد و لبخند تلخی زد : _ تو دیوونه شدی چان ...اون زن کاملا مغزتو شستشو داده ..نمیدونی داری چی میگی ... چانیول خنده هیستریکی کرد و صورت بکهیون و توی دوتا دستاش گرفت و گونه همسرشو با انگشت شست نوازش کرد : _ من زمانی دیوونه شدم که با تو ازدواج کردم همسر عزیزم ..
The Star Of Your Eyes  by Bighitfication
The Star Of Your Eyes
Bighitfication
  • Reads 19,859
  • Votes 3,004
  • Parts 29
Name: The Star Of Your Eyes Writer: Rahil Couple: Koomin Up: I Don't know تیکه ای از داستان: _تو اگه گل بودی می شدی رز، اگه نیاز بودی می شدی بغل، اگه صدا بودی می شدی صدای موج دریا و اگه توصیف زیبایی بودی می شدی ماه، ماه من! +می خوای همین طور به لوس کردنم ادامه بدی؟ _اگه باعث میشه همین طور به بغل بگیرمت، آره، می خوام لوست کنم. ❌صحنه های خشن و اسمات برای کسایی که علاقه ایی به خوندن ندارند علامت زده شده تا از خوندن فیک بیشتر لذت ببرند.❌
" Amulet " by oharosan
" Amulet "
oharosan
  • Reads 3,441
  • Votes 353
  • Parts 11
نام فیکشن: طلسم / Amulet ژانر: فانتزی، درام، رمنس، مدرسه ای شخصیت ها: جیمین، تهیونگ، جانگکوک، نامجون، یونگی، جین کاپل: ویمین، کوکمین، نامجین نویسنده: اهارو / Oharo روزهای آپ: نامشخص خلاصه: پارک جیمین پسر 19 ساله ی دبیرستانی که طی یک تصادف برادر بزرگترش رو از دست میده. بعد از اون حادثه ای که تمام مدت فکر میکنه مقصرش خودش بوده، دیگه نمیتونه کسی باشه که قبل از اون اتفاق، سرشار از امید و شکست ناپذیری بود. روزهای روتین و پر از "نفرت از خودش" رو با بیخیالی جلو میبره تا اینکه زندگی باهاش یه بازی رو شروع میکنه! و تنها آرزویی رو که بی رمق تر از هر وقتی به زبون میاره رو برآورده میکنه. آرزویی که اونو درگیر یک طلسم میکنه! و طلسمی که اون رو وادار میکنه دست از جنگیدن با خودش برداره، حتی اگر شده به قیمت اینکه روحش وارد جسم فرد دیگه ای بشه! Tlg : @monkofriver
LOTUS(فصل دو) by perfect_blue7
LOTUS(فصل دو)
perfect_blue7
  • Reads 1,517
  • Votes 186
  • Parts 7
نام: نیلوفر آبی( فصل دو) کاپل: کوکمین ژانر: جنایی،امگاورس،انگست،اسمات،شاید کمی کمدی...شاید به قلم: ملورین🌱 شروع: 1403/6/8،زمان آپ نامشخص پایان: ....
ᖴOᖇGIᐯEᗰE by imnargesarmy13
ᖴOᖇGIᐯEᗰE
imnargesarmy13
  • Reads 10,060
  • Votes 1,152
  • Parts 63
با بغض گفتم: +تو ازم معذرت خواستی....التماسم کردی که بمونم حالا میگی برم؟ درحالی که مست بود با چشمای خمار و پر اشکش بهش خیره شد: _من اون آدمی نیستم که تو ذهنت ساختی کوکی...من آدم خوبی نیستم +چرا نمیزاری کنارت باشم؟ _من آدم وحشتناکی ام کوک...آدما هرچقدر بهم نزدیکتر که میشن بیشتر متنفر میشن دستشو روی گونه های پسرک مقابلش گذاشت: _شاید همه دنیا از من متنفر باشن اما...تنها کسی که نظرش برام مهمه تویی اشکای کوک بی اختیار سرازیر شد: _نمیخوام از من متنفر باشی بدون هیچ اراده ای بغلش کرد و بوی تلخ جیمین رو به مشامش رسوند: +نیستم...من ازت متنفر نیستم...م..من هنوز نبخشیدمت،باید ..باید پیشت بمونم تا کاری کنی ببخشمت...من کسی رو به جز تو ندارم...هیچ کسی رو ندارم:) ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ✨ ᴍᴀꜰɪᴀ✨ ᴀɴᴄᴇꜱᴛᴏʀꜱ✨ ꜱᴍᴜᴛ✨ Capel:jikook,kookmin_namjin تعداد پارت:نامعلوم(ادامه دارد)
Him(نامگی) by mahnaz23
Him(نامگی)
mahnaz23
  • Reads 6,089
  • Votes 1,231
  • Parts 22
نام داستان:او کاپل:نامگی درباره:کیم نامجون آهنگساز و ترانه نویس ناشناسی که کل زندگیش سوار بر قایقی در دریای آرام زندگی بوده.چی میشه اگه طوفان قایقشو در هم بشکنه؟ آیا ممکنه یه عشق ممنوعه اونو از این طوفان نجات بده؟ #🏅btssuga