mobinaMoshtagh's Reading List
109 cerita
My love:)♡ oleh LiliLiliou559
My love:)♡
LiliLiliou559
  • Membaca 1,199
  • Suara 98
  • Bagian 8
وضعیت: در حال آپ قسمتی از داستان: کوک:بانی؟..تو هم دلت میخواد اون بیلونو ببینی ادای بانی رو در آورد: آله کوکی خلی دلم میخواد تو چی؟ کوک:منم مثل تو بانی..ولی نمتونیم که..کاش حداقل تهلیونگ اجاژه میداد بلیم حیاط.. ته:کوکی من دلش بازی میخواد؟ کوک سریع برگشت سمت در کوک:نه نه.. کی گفده؟ ته:بانی قبلا بهم گفته بود.. کوک برگشت سمت عروسک و گفت:هینننن.. بانیه بد! انگشت اشارش رو گرفت سمتش و گفت:تا یه هفته باهات قهلم! ______________________ بچه ها این اولین فیکیه که دارم مینویسم امیدوارم خوب باشه اینو بگم که این داستان یکم با بقیه بوکا فرق داره خودم تقریبا نصف بوکای واتپدو خوندم خلاصه امیدوارم خوشتون بیاد:)
The Pain Of Green Eyes oleh lmsabaaa
The Pain Of Green Eyes
lmsabaaa
  • Membaca 7,171
  • Suara 945
  • Bagian 6
اسم بوک عوض شده همون kim family قبل هست گم نکنید داستان زندگی کیم تهیونگ دلتا و کیم جونگکوک امگا جئون جونگکوکی که از آلفاها می‌ترسه و با قوی ترین و خطرناک ترین گرگ جهان جفت میشه چگونه زندگی انتظار آنها را می کشد؟
Myˡᵒⁿᵉˡʸ ᵒᵐᵉᵍᵃ(complete) oleh _sorablue_
Myˡᵒⁿᵉˡʸ ᵒᵐᵉᵍᵃ(complete)
_sorablue_
  • Membaca 190,996
  • Suara 28,822
  • Bagian 44
[چت استوری☼] وقتی یه امگای تنها شروع به پیام دادن به یک الفا از یک شهر دیگه میکنه. چی میشه اگه اون دوتا جفت هم باشن؟ 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎ 𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎ ?? پسر رنگین کمونی: من یه آلفا میخوام :( ناشناس : خب چرا یکی پیدا نمی کنی؟ پسر رنگین کمونی : شت‌ شماره ی اشتباه 𝑻𝒉𝒆 𝒔𝒕𝒂𝒓𝒕 : 3 𝑨𝒖𝒈𝒖𝒔𝒕 2022 𝑻𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅 : 25 𝑺𝒆𝒑𝒕𝒆𝒎𝒃𝒆𝒓 2022
I in you oleh BlueTvT9
I in you
BlueTvT9
  • Membaca 168
  • Suara 29
  • Bagian 3
Hi Part of the story بازی با همسن هام کسل کنندس بازی با بزرگان برام هیجان انگیزه مثل الان من میخوام با تو بازی کنم دکتر جون ببین چی بودی ک‌ چشممو گرفتی حاضری در من باشی و من در تو؟ Couple:taekook•∆•kookv•∆•yoonmin•∆•and...
My Rabbit Ear oleh Atiravkook
My Rabbit Ear
Atiravkook
  • Membaca 103,564
  • Suara 11,114
  • Bagian 36
~♡به نام خالق تهکوک جونگکوک یه هایبرید خرگوش ( که توی زندگی اونا هایبرید! موجودی جدید و ناشناخته است ) که با نامادریش زندگی میکنه فقط خانوادش از هایبرید بودنش اطلاع دارند پدر مادرش رو طی یه اتفاقی از دست داده که یک روز برای فرار از نامادری بدجنسش! به زندگی جدیدی وارد میشه..! ●¿● تهیونگ آدم بی اعصابیه که صاحب یه شرکت مد و فشن معروفه و یه بار...که هزاری خلاف انجام میده ...از برده ی جنسی کردن مدل های شرکت تا شکنجه دادن ادمای دیکی پولدار ●♡●♡●♡●♡●♡●♡●♡● نام :گوش خرگوشی من کاپل : ویکوک هیبریدی / فلاف /امپرگ/سوییت ■ پارت چهارم بهم میرسند ■ ☆حمایت کنید لاولیا☆ تاریخ شروع بوک :2/تیر/1401 امیدوارم خوشتون بیاد♡ بوک اولمه و بعد تکمیل بوک دوباره پارت ها اشکال گیری و ویرایش میشه
One month opportunity🖇 oleh teakook_09
One month opportunity🖇
teakook_09
  • Membaca 14,101
  • Suara 1,927
  • Bagian 13
[فرصت یک ماهه] از روز اولی ک دیدش عاشقش شده بود.. ولی وقتی تصمیم گرفته بود بهش بگه که دوسش داره ب خاطر ترسش فقط ازش درخواست کرد ک با هم دوست باشن چون فکر میکرد جونگ کوک گی نیس و یه هموفوبیکه لعنتیه و الان بعد دو سال شجاعتشو جمع کرده ک بره پیش جونگ کوکی ک تهیونگ رو ب عنوان بهترین دوستش میشناسه و این یک ماهی ک اونجاست .. تنها فرصیتیه ک میتونه جونگ کوکو مال خودش کنه! "مگه جرمه ک عاشق بهترین دوستت بشی؟" کاپل اصلی:ویکوک،کوکوی کاپل فرعی:یونمین
𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁 oleh MAYA0247
𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁
MAYA0247
  • Membaca 133,800
  • Suara 26,056
  • Bagian 31
توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛ جونگکوک بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد ... تصویر واضحی از دوست چندین سالش ، کیم تهیونگ!⭑ุ ˖🧁 قسمتی از داستان☁️🍧 _برای عذرخواهی کلی برات سوجو میخرم قایمکی بریم تراس اتاقت بخوریم...حتی میتونیم ددپول ببینیم! با دیدن این پیام از جونگکوک لبخند کجی روی لبش نشست و سری به نشونه تاسف تکون داد. +ترجیح میدم مرد آهنی ببینیم. پیامش سریع دوتا تیک خورد و بعد ویس ده ثانیه ای براش فرستاده شد. یه تای ابروش رو بالا فرستاد و بازش کرد....جونگکوک یه تیکه کوتاه از آهنگ فیلم رو خونده بود! _you'r my Iron man and I love you 3000 baby. ______________________________________________________ 𝘕𝘢𝘮𝘦 : 𝘊𝘶𝘱𝘤𝘢𝘬𝘦 𝘗𝘳𝘰𝘮𝘪𝘴𝘦🧁 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬, 𝘤𝘩𝘢𝘦𝘭𝘪𝘴𝘢 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝘰𝘮𝘦𝘨𝘢𝘷𝘦𝘳𝘴𝘦, 𝘚𝘔𝘜𝘛, 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧, 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦🐺🍬 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘺𝘢^^ روزهای آپ: پنجشنبه ها☕
Unknown love |kookv| oleh land_of_kookv
Unknown love |kookv|
land_of_kookv
  • Membaca 235,830
  • Suara 30,510
  • Bagian 18
جونگکوک پسر بدبوی دانشگاه ، روزا در تلاش برای به فاک دادن پروفسور کیم .. و شب ها با یه بیبی بوی ناشناس چت میکنه .. کاپل : کوکوی ژانر : رمنس ، فلاف و ریل کانکت
𝑷𝒂𝒊𝒏𝒕𝒆𝒓 𝑶𝒇 𝑻𝒉𝒆 𝑵𝒊𝒈𝒉𝒕 𝑺02 •𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌•  [𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] oleh vk_vita
𝑷𝒂𝒊𝒏𝒕𝒆𝒓 𝑶𝒇 𝑻𝒉𝒆 𝑵𝒊𝒈𝒉𝒕 𝑺02 •𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌• [𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅]
vk_vita
  • Membaca 157,438
  • Suara 8,058
  • Bagian 89
Painter Of The Night Season two • Vkook • جئون جونگکوک، پسری که از زمان تولدش استعداد بی نظیری توی کشیدن نقاشی های منحرفانه داشت. بخاطر همین با اسم مستعار چندین کتاب از نقاشی هاش منتشر کرده بود. کیم تهیونگ، نجیب زاده عوضی و منحرفیه که به شهوت بی نظیرش معروفه، مکان و زمان براش اهمیتی نداره و همیشه مشغول کثافط کاری هاشه، وارد زندگی جونگکوک میشه و مجبورش میکنه تا نقاش خصوصیش بشه. جونگکوک فکر میکرد که استخدام شدنش به عنوان نقاش مخصوص یه منحرف جنسی، به اندازه کافی بد هست اما خبر نداشت که سرنوشت چه نقشه هایی برای آینده ـش کشیده.... Couple: Vkook🔥 Genre: Historical, Smut🔞 Editor: @Vk_vita Translator: @Moni_ir Author: /Byeonduck زمان آپ: نامعلوم ❌❌ میتونین ورژن بدون سانسور رو از چنل تلگرام @TaekookShineدنبال کنید❌❌
🐰Vanilla & Strawberries🍧 oleh DS_Cynthia
🐰Vanilla & Strawberries🍧
DS_Cynthia
  • Membaca 107,485
  • Suara 13,085
  • Bagian 81
- عام تهیونگی، به فاک دادن یعنی چی؟ جونگکوک گفت و با چشمای گرد و کنجکاوش به تهیونگ نگاه کرد. + ها؟ چی گفتی؟! اونو از کجا یاد گرفتی؟! 🐰🍧🐰🍧🐰🍧 تهیونگ بعد از سه تا رابطه جدی و ناموفقی که داشت، تصمیم گرفت برای یه مدت بیخیال عشق و عاشقی بشه. ولی همه چیز همیشه طبق خواسته ها و برنامه های ما پیش نمیره، مگه نه؟ تهیونگ هم وقتی اینو فهمید که یه روز صبح از خواب بیدار شد و پسر لختی رو دید که بین پتو و ملافه هاش خوابیده! 🍧🐰🍧🐰🍧 -Secret couple- _ مسئله اینه که تو ناجی زندگی منی و... نمی‌دونم چجوری بگمش ولی... من بهت نیاز دارم. برای انسان بودن، برای خوشحال بودن، برای زنده بودن و زنده موندن، من بهت نیاز دارم... اینو گفت و نگاهشو از چشمای پسر مقابلش گرفت. ایندفعه نگاهشو به لبای اون پسر دوخت. بهش نزدیک تر شد. _ اجازه میدی...؟ _ هیونگ... در جواب زمزمه کرد و دستشو به پشت گردن پسر مقابلش رسوند. سر هیونگشو بیشتر به خودش نزدیک کرد و در نهایت اجازه داد لباشون همدیگه رو لمس کنن... 🐰وانیل‌و‌توت‌فرنگی🍧 Main Couple: 🐰taekook🍧 Sub couple: 🐰secret🍧 genre: 🐰fluff🍧romance🐰comedy🍧super natural🐰slice of life🍧smut🐰mystery🍧little action🐰 Up: 🐰 Sunday🍧 Begining--» ۱۴۰۰/۸/۲ Ending--» ? #3 lgbt #11 Persian #13