Sad ending
17 stories
Blasé ➳ l.s. (persian translation) by ohmahreyeah
ohmahreyeah
  • WpView
    Reads 150,136
  • WpVote
    Votes 25,631
  • WpPart
    Parts 57
من تمومش نمیکنم، تا وقتی که اون مال من شه‌.
Black Fever (L.S) by imsamiwh
imsamiwh
  • WpView
    Reads 17,402
  • WpVote
    Votes 3,945
  • WpPart
    Parts 31
- I think a piece of the moon that is not in the sky in your hair. - فکر میکنم تیکه ای از ماه که تو آسمون نیست توی موهای توعه لویی. ---------------------------------------- 1660 - London Sad End Complete بر اساس یک سلسله ی واقعی Vampair-Historical Larry-Ziam به قلم : sami
FALLING~larry~ by mbna_oned
mbna_oned
  • WpView
    Reads 6,490
  • WpVote
    Votes 1,529
  • WpPart
    Parts 11
\completed/ و از همان صبح به بعد، دیگر افتابی برایش طلوع نکرد. خنده ایی به سراغش نیامد. "جانش"او را ترک کرده بود و جسمش، بیهوده زندگی میکرد تا به پایان برسد... Larry story
Look at me [L.S] by barry__s
barry__s
  • WpView
    Reads 187,650
  • WpVote
    Votes 34,956
  • WpPart
    Parts 53
تو قلب دردِ منی تو باعثِ درد منی ولی من لذت میبرم از این درد.. منِ مازوخیسمِ لعنتی!! *Completed
worthless [L.S] (Persian translate) by Herstylss284
Herstylss284
  • WpView
    Reads 8,853
  • WpVote
    Votes 1,575
  • WpPart
    Parts 30
[Completed] هشدار!خودآزاری،اختلال در خوردن غدا،افکار خود کشی و مرگ احتمالی‌ شخصیت.اگه نمیتونید از عهدش بر بیاید،عقب نشینی کنید و یه فنجون چایی بخورید. !!!‌ این هشدار رو جدی بگیرید !!! شاید اگه قبل از شروع به گفتن چیزای زشتی که به مردم میگفتیم یه لحظه فکر میکردیم،میتونستیم جون خیلیارو نجات بدیم.شاید اگه یه قدم به جلو برمیداشتید مردم از چیزی که فک میکردید میتونستن شاد تر باشن. هری و لویی،بهترین دوستا؟خب حداقل دیگه نیستن
HOME💚💙 by pariaaaaa
pariaaaaa
  • WpView
    Reads 12,631
  • WpVote
    Votes 1,749
  • WpPart
    Parts 50
خونه.... یه مکان نیست یه حسه شایدم عشقه.... Home??
~ beautiful as dark bloom(completed) by ___3ara__
___3ara__
  • WpView
    Reads 1,322
  • WpVote
    Votes 236
  • WpPart
    Parts 6
با صدای زنگ گوشیش نگاهش رو از روی پرونده ها برداشت و به گوشیش داد ، اسمی که روی گوشی بود رو اروم زیرلب خوند "Mine " اخم های توهم رفته‌اش باز شد و لبخندی روی گونه هاش نشست ، انگشتش رو روی ایتم سبز رنگ گذاشت و کشید . "جانم لو "
Forever in your memory | L.S - AU by Marry____
Marry____
  • WpView
    Reads 93,173
  • WpVote
    Votes 13,512
  • WpPart
    Parts 30
' همیشه در خاطر تو ' " و همینه ، عشق همینه . در عین پیچیدگی به سادگی گفتن یک جمله ی صادقانست " هر چیزی که مال منه مال توعه تا برای خودت بکنیش " نویسنده : ____Marry@ - فن فیکشن لری استایلینسون - کامل شده آغاز : تابستان ۱۳۹۶ پایان : بهار ۱۳۹۷
Fe [L.S] by florrasita
florrasita
  • WpView
    Reads 13,761
  • WpVote
    Votes 3,205
  • WpPart
    Parts 42
دستاش رو جلو آورد و بهم نشون داد . -«این دست هارو نگاه کن ... بوی خون رو حس میکنی ؟ میدونی خون رو چی پاک میکنه ؟ » سرمو تکون دادم . -«فقط خون ، میتونه خون رو پاک کنه ...چرخه انتقام هیچوقت به پایان نمیرسه . نفرت تکثیر میشه و یه روزی میرسه که از زمین ، چیزی جز یه لکه سرخ که بوی تند اهن میده ، چیزه دیگه ای باقی نمیمونه ...!» •Completed
Deceive [Ziam Mayne Version - Completed] by lZaynMalikl
lZaynMalikl
  • WpView
    Reads 4,439
  • WpVote
    Votes 750
  • WpPart
    Parts 7
یه پلیس به عنوان جاسوس وارد یه شرکت می‌شه تا بتونه به رئیس مافیا نزدیک شه و سوابق جرمش رو دربیاره و بفرستتش هلفدونی. هر کدوم از اون‌ها اون یکی رو بازی می‌ده و هر دو بازیچه‌ی هم می‌شن. -I don't want to deceive you... مترجم : -Liammalik-