ابتدا هیچ بود و هیچ، سپس خاموشی و جاوادن و بعد از آن سرزمین متحد.. اتحادی بر علیه عشق. نگاهم به آن طرف میدان افتاد، چشمانش مرا طلب میکرد و لبانش نامم را بر لب می‌آورد. نگاهم را دزدیدم، به سرزمینم چشم دوختم و بعد از آن به زمین سرد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم، از آسمان خون می‌بارید و میدان بوی خاک خون خورده می‌داد. به چشمان اشکین او نگاه کردم و بدون اندکی درنگ فریاد زدم، حمله! برای اولین بار می‌ترسیدم. ☄عشق شبیه چیه؟☄ ✦حتما مقدمه رو بخونید تا خلاصه داستان رو متوجه بشید✦ کاپل:یونمین_ویکوک_نامجین ژانر:تخیلی(گرگینه-خوناشام) ✷تمام شده✷ ᏯᏂᎯᎿ iᎦ lᏫᏉᏋ liᏦᏋ? Yoonmin Vkook Namjin

عنوان:حقیقت پنهان ژانر:مدرسه ای، عاشقانه، خون‌آشامی، فانتزی، کمی رمز‌الود نویسنده:نیلا روز های آپلود:جمعه ها کاپل اصلی:یونگی×یه دختر کاپل فرعی:ویکوک(این کاپل رو خیلی نداره) وضعیت:تمام شده خلاصه: لی جیسو خون‌آشامی تبدیل شده که با مین یونگی داخل مدرسه آشنا میشه. یونگی متوجه میشه که جیسو خون‌آشامه و چون دلش براش میسوخت چون میدونست حس میکنه خیلی موجود بدیه ازش متنفر نمیشه ولی بعد متوجه میشه که عاشق همون خون‌آشام کوچولوی خطرناک شده و متوجه نمیشه خودش رو وارد چه داستان خطرناکی کرده.

اسم فیک: full moon نویسنده: Armida وضعیت: فول آپ کاپل اصلی: کوکوی کاپل های فرعی: یونمین/نامجین/چانبک/... ژانر: امگاورس ,ومپایر ,تخیلی , اسمات,کمدی , هپی اند و امپرگ شروع: تابستان2021 پایان: تابستان2022 خلاصه: "اون تهیونگ" پسر آلفای پک ماه کامل، یه امگای خون اصیله 18 سالست که تو اولین ماه کامل 18 سالگیش پدرش به جرم پناه دادن به یه هیبرید اژدها خائن شناخته میشه و خودش و همسرش و دختر بزرگش و برخی از وفاداران پک ماه کامل کشته میشن و فقط تهیونگ و برادر کوچکترش سئون وو زنده میمونن و فرار میکنن. دقیقا تو همون شب جفت تهیونگ، آلفای پک ماه درخشان "جئون جونگکوک" که یه آلفای خون اصیل و دورگه گرگینه خوناشامه اون رو پیدا میکنه و...

تو جامعه ای که سرنوشت ازدواج همه رو دستگاه زوج یابی براساس اطلاعات فردی تعیین میکنه... چه اتفاقی میوفته اگه اطلاعات یه نفر اشتباه بشه؟ ₹₹₹₹₹₹₹ 🚫نام : اشتباه جبران نشدنی 🚫کاپل اصلی : کوکوی 🚫کاپل فرعی : جینهوپ , یونمین , ناملیسا 🚫ژانر : درام , رمنس , کمی انگست , کمی تراژدی , BDSM , کمی فلاف , اسمات 🚫روز های اپ : سه شنبه ها 🚫شروع : 2020/11/15 سخنانم حتما خوانده شود لاوز💖... امیدوارم دوسش داشته باشید😊... حمایت یادتون نره😘 🚫#1 : jinhope 🚫1# : لیسا 🚫#8 : yoonmin

کیم تهیونگ و جئون جونگ کوک سه سال بعد ازدواجشون از هم جدا شدن اونا دوتا بچه دارن که نیاز دارن هر دو پدراشون پیششون باشن ولی جونگ کوک چطور میتونست با تهیونگ باشه ؟ وقتی ک تهیونگ اونو خیانتکار میدونست ولی جونگ کوک هنوز نمیتونست از فکرش در بیاد جونگ کوک بچه هاش رو میخواست تهیونگ هم همینطور آیا میتونستن با هم کنار بیان و دوباره باهم باشن؟

Couples: ویکوک/کوکوی، اجازه بده داستان روابط رو بهت نشون بده Genre: جنایی، کاراگاهی، عاشقانه -- خلاصه:هشت ماه از کشف اولین جسد مربوط به پرونده ی قتل های سریالی معروف به "قصاب" گذشته بود و تیم جرایم خشن ویژه ایستگاه پلیس منطقه ی جونگ بو جز مدارکی محدود و بی ارزش چیزی توی دستش نداشت. مقامات بالاتر از درز اخبار قتل ها به بیرون و ایجاد هرج و مرج بین مردم میترسیدن و رئیس پلیس منطقه به دستور بازپرس قضایی از هیچ کاری برای لاپوشانی اخبار دریغ نمیکرد. اما رفته رفته با افزایش تعداد قربانی ها، کنترل شرایط سخت تر و سخت تر میشد تا این که یکی از دوربین های مداربسته ی هتلی واقع در بخش جنوبی جونگ بو تصویری ناواضح و کلی از قاتل احتمالی پرونده ثبت کرد. یک زن با موهای بلند خرمایی رنگ و پراهن مخمل قرمز که به کمک ماسک و عینک افتابی به خوبی هویتش رو پنهان کرده بود.از اون لحظه به بعد پرونده ی "قصاب" به اسم دیگه ای شناخته شد."مخمل سرخ"! -- ⚠️ WARNING: فیک شامل خشونت زیاد و بی پرده میباشد.

کوک ۱۷ سال بود که زندگی آرومی داشت اما با ورود پارک جیمین از عمارت چهار ارباب زندگیش به کلی تغییر کرد. کاپل:تهکوک،یونمین،چانبک،نامجین

فیکشن:موفق باشی بیبی کاپل:کوکمین کاپل فرعی:ویهوپ ژانر:اسمات/ارباب برده ای /عاشقانه جیمین: با شنیدن صدا های نامفهومی چشمامو باز کردم همه چی تار بود چندباری پلک زدم که دیدم بهتر شد به اطراف نگاه کردم اشنا نبود!!! سعیسعی کردم تکون بخورم ولی طولی نکشید که فهمیدم به صندلی بسته شدم من کجا بودم ؟ چرا همه چی اینجا سیاهه؟ چرا سرم اینقدر درد میکنه؟ چه بلایی سرم اومده؟ و سوالاتی دیگه که همشون با صدای فردی به گوشه ی از مغزم پرت شدن.

اسم فیک: عشق ارباب نویسنده: KIM MEIYUNG خلاصه: تهیونگ شخص مشهور و پرطرفدار سئول کره جنوبی با شخصیت عصبی، هورنی و خشکه و ارباب یک عمارت بزرگ و معروفه . جیمین پسر یک خانواده کوچیک تو خیابون های کوچیک سئوله ، بعد مرگ مادرش ب اجبار با زنی ک خانوادش خاستن ازدواج کرد . تعداد قسمت ها: نامعلوم! تعداد فصل ها: نا معلوم ! درام، روزمره ، DDLG، اسمات ، انگست، رمانس کاپل : ویمین

وقتی که هوسئوک به شماره ی اشتباهی پیام میده...(: Couple:sope Writer:dinosaur-little Translator:nilsa1388