[ z.m]❤️💛
25 قصة
NIAZ. بقلم blueloubear
NIAZ.
blueloubear
  • مقروء 9,635
  • صوت 2,514
  • أجزاء 16
من آدم نگاه کردنم؛ آدم‌ داشتن نبودم هیچوقت.
The Bedlamite {Ziam Mayne} بقلم 1Dlover593
The Bedlamite {Ziam Mayne}
1Dlover593
  • مقروء 36,217
  • صوت 5,447
  • أجزاء 26
| completed | در جایی که شب ها به یک هیولا تبدیل می شد... و درحالی که آخرین هدفش، درست کنارش بود و نمی دید... ××××××××××××××××× +15 با اینکه می دونم توجهی نمی کنین(😂): { دارای صحنه های تجاوز، فحش های رکیک، روابط جنسی، فضای دارک...}
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] بقلم anaw_73788
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed]
anaw_73788
  • مقروء 209,909
  • صوت 32,075
  • أجزاء 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.
chocolate angel [Z.M] بقلم i_Chocolate
chocolate angel [Z.M]
i_Chocolate
  • مقروء 30,352
  • صوت 5,300
  • أجزاء 28
"تو فرشته شکلاتی زندگی منی" "نیاز دارم بغل بشم، بغلم میکنی؟" • شکلات هایی که هنوز خورده نشده بودن •
 a life under the sea[Z.M] بقلم 10Andromada
a life under the sea[Z.M]
10Andromada
  • مقروء 4,906
  • صوت 1,092
  • أجزاء 12
{Completed} و داد زد: باور کنین من زنده نیستم ! #1 in sadstory
+3 أكثر
HURRICANE  Ziam بقلم corneliustheghost
HURRICANE Ziam
corneliustheghost
  • مقروء 310,387
  • صوت 38,940
  • أجزاء 56
به قصد پرواز تجربه کردم سقوط را ...🧿
+22 أكثر
School fuckers [Z.M] [L.S] بقلم queenrainberry
School fuckers [Z.M] [L.S]
queenrainberry
  • مقروء 27,154
  • صوت 4,720
  • أجزاء 23
صحبت نویسنده با خودش _میدونی چیه ؟ به نظرم اونا در هر صورت با هم رو به رو میشدن . +اما کلی "اگه" وجود داشت که باعث میشد هیچ وقت همو نبینن _اما همو دیدن ! پس به نظرم اگه چندین جهان موازی وجود داشته باشه ... ما داریم با داستان هامون اونو به این جهان نشون میدیم . شاید هر کدوم از ما یکی از اون جهان های موازی رو دیدیم و اومدیم تا برای بقیه تعریفش کنیم. +متوجهی که داری کصشر میگی ؟ _ولی من این دیدگاه رو دوست دارم . +توی همه ی جهان ها اونا همو میبینن و عاشق میشن... _دیدی قانعت کردم ؟ +آره و that's the calamity... Smut🔞 Zayn top⬆️ Louis top⬆️ Larry Ziam Shiall diley
+8 أكثر
To Love a Sadist {ziam} بقلم Heyfaezh
To Love a Sadist {ziam}
Heyfaezh
  • مقروء 240,306
  • صوت 20,626
  • أجزاء 34
من بردش بودم و بازیچه اش حیوون خونگیش بیبیش اسباب بازیش و همسرش .... من فک میکنم شما تصور میکنید که من از اول عمرم توی BDSM بودم . و من نبودم . زین ، ارباب من ، و یا ددیم ، یه سادیسمی بود . اون دوست داره به بقیه آسیب برسونه ؛ توی بدترین حالت های جنسی . این چیزی بود که اتفاق می افتاد ؛ اون همیشه بهم صدمه میزد . ولی بعضی اوقات ، من عاشق حسی می شدم که اون بهم میداد ..... :) Top ranck : #2 in fanfiction [Persian translation 2017] ⚠ [ Warning ]⚠
+8 أكثر
light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED بقلم mayda_fanfic
light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED
mayda_fanfic
  • مقروء 392,152
  • صوت 44,422
  • أجزاء 84
Highest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه
'}{'WiNgeRsun'}{°{~ بقلم Don_Mute
'}{'WiNgeRsun'}{°{~
Don_Mute
  • مقروء 99,559
  • صوت 24,389
  • أجزاء 51
{Ziam & Larry Paranormal Novel} و خداوند برخی فرشتگان را از زیبایی به زشتی می کشد... بالهایشان را سیاه می کند و صورتهایشان را قبیح... گناهشان چه می تواند باشد؟ بغیر از گول خوردن توسط شیطان؟ زمانی که شیطان توانست اولین فرشته را از راه حقیقی منحرف کند, فرشته از بهشت تبعید شد و دیگر میان فرشته ها جایی نداشت, انسان ها آنها را, به خاطر چهره و ویژگی هایشان, وینگرسان می خواندند! کسی چه می داند؟ افسانه ها می گویند وینگر ها,در بالای ابرها زندگی می کنند,جایی که از دید انسان ها پنهان باشند,شب ها بیدار می شوند و به دنبال طعمه میگردند! مواظب باش تا طعمه ی بعدی, تو نباشی...! :این ففیک دارای,صحنه های خشن,دنیای ماورا,اسمات,قتل و مرگ,و شاید برای برخی ترسناک,می باشد!! ----{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}<°{~ #1_fanfiction #1_killer #1_gaylove #1_horror #1_Ziam #1_Liampayne #2_Zaynmalik