-مورد علاقه‌ی ریدرها:)-
27 stories
Courts of shines and stars (ZOUIS) by anoona2001
anoona2001
  • WpView
    Reads 5,228
  • WpVote
    Votes 1,243
  • WpPart
    Parts 41
زین یه انسان عادیه که برای اینکه شکم خواهراش و پدرش رو سیر کنه مجبوره شکار بره ولی یه روز که به شکار میره چیزیو پیدا میکنه که مسیر زندگیش رو کاملا عوض میکنه... برگرفته از رمان : a court of thrones and roses 🥀 #1 in #imagine #151 in #onedirection
 MOST BLUE FEELING ¦ ابی ترین احساس  by a_Mlsfoy_a
a_Mlsfoy_a
  • WpView
    Reads 2,584
  • WpVote
    Votes 628
  • WpPart
    Parts 24
کامل شده.. " من از دریا ها تنفر دارم... من از اسمان ها نفرت دارم... لو من بعد تو از ابی ترین حس ها نفرت دارم... لویی تو ابی ترین انسانی.. من عاشق ابی ترین معجزهٌ اسمان شدم.. بعد رفتن تو من از ابی ها نفرت دارم " Kapel = Larry Genre = Angst. Romantic . Drama Music Fiction = Let Me Down
ONE REASON by z___gh
z___gh
  • WpView
    Reads 5,940
  • WpVote
    Votes 1,115
  • WpPart
    Parts 30
⚜ ما برگشتیم ⚜ ♧◇♡♤☆ ژانر:جنایی، درام کاپل:نمیلی، زیام، لری
Helium(ziam) by Yeganeehh
Yeganeehh
  • WpView
    Reads 87,992
  • WpVote
    Votes 14,654
  • WpPart
    Parts 41
تو پسرِ شیرینِ من توی روز های تلخم بودی من هم مردِ روشنِ تو توی روز های تاریکت
Sunday[L.S] [Completed] by BlissToAbyss
BlissToAbyss
  • WpView
    Reads 13,133
  • WpVote
    Votes 3,862
  • WpPart
    Parts 20
"بهاران ز شوق زمزمه ی ارغوان عشق برایت، تمام شب دیده بر هم نخواهم گذاشت. تو ای سپیدار سرخ، تو ای معنای "بودن" میان شیون های آسمان، چه بگویم ز تو؟ ز این برهان خاموش، که چه وسعتی دارد این حجم از نبودن! و تو ای خورشید طلوع نکرده ی من، کجا مانده‌ای؟"
Angel [L.S] by stillunknowwn
stillunknowwn
  • WpView
    Reads 87,878
  • WpVote
    Votes 17,806
  • WpPart
    Parts 64
[Completed] *Under edit* هری به خاطر دوست صمیمیش و تصمیم‌های غلط اون وارد ماجرایی می‌شه که باید از تنها دارایی به جا مونده ازش مراقبت کنه. اما ورق‌ها تک‌تک برمی‌گردن و می‌فهمه واقعیت هیچوقت اون چیزی نبود که فکرش رو می‌کرده. وقتی تنها چیزی که حس می‌شه درده، چه می‌شه که یک نفر مرهم باشه؟ پی‌نوشت: در این کتاب تمرکزی روی تاپ یا باتمی کاراکتر‌ها نبوده. [Larry Stylinson Fanfiction] Written by: unknown. Start: 18.sep.2019 The end: 16.may.2021
LACK OF IDENTITY [Z.M] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    Reads 41,164
  • WpVote
    Votes 7,456
  • WpPart
    Parts 25
با دست های لرزان به بازو هایت چنگ بزن و خودت را در اغوش بگیر. به صدای غم انگیز موسیقی مورد علاقت گوش بده و ارام اشک بریز. در این دنیای خاکستری تنها بنفش کبود تو ترکت کرده و حالا رنگی در بین هاله های تیره وجود ندارد. ناخن هایت را در پوستت فرو کن تا حداقل رنگ سرخ خون، دنیایت را از یکنواختی دربیاورد. نوشیدنیه سرد و تگریت را بنوش رو از درصد الکلش لذت ببر. کمی دود و بعد قرص ارامش بخش و ارامش... به همین سادگی.
HELP Me!!!!  by Angry_girl18
Angry_girl18
  • WpView
    Reads 20,411
  • WpVote
    Votes 3,409
  • WpPart
    Parts 114
We do this... together.. We lie... We play our part... We fight We kill... To protect eachother cause eachother all we have... ما این کارو باهم انجام دادیم... ما دروغ گفتیم... نقشمون رو بازی کردیم.. جنگیدم... ما آدم کشتیم... تا از همدیگه محافظت کنیم... چون تمام چیزی که داریم همدیگه است...
Swan Lake [Z.M] [L.S] by little_darkblue
little_darkblue
  • WpView
    Reads 2,259
  • WpVote
    Votes 496
  • WpPart
    Parts 19
عشق با انگشت های کشیده پیانو می نواخت و ما در رقص بودیم،رقصی به نام زندگی.
گوه هایی که نباید بخوریم by Drake____
Drake____
  • WpView
    Reads 6,245
  • WpVote
    Votes 1,447
  • WpPart
    Parts 14
﮼گوه‌هایی‌که‌نباید‌بخوریم ﮼ ﮼این‌نوشته‌صرفا‌جهت‌اطلاع‌از‌گوه‌هایی‌که‌نباید‌خورده‌شوند‌،در‌باب‌فنفیکشن‌ها‌‌آپدیت‌میشود. ﮼اینجانب‌قصد‌هیچگونه‌توهین‌و‌یا‌انتقاد‌از‌هیچکس‌نداشته‌و‌امید‌است‌سخنان‌این‌بنده‌حقیر‌را‌به‌دل‌نگیرید‌‌. Drake____