دوسشون دارم
9 stories
Black Fever (L.S) by imsamiwh
imsamiwh
  • WpView
    Reads 17,500
  • WpVote
    Votes 3,963
  • WpPart
    Parts 31
- I think a piece of the moon that is not in the sky in your hair. - فکر میکنم تیکه ای از ماه که تو آسمون نیست توی موهای توعه لویی. ---------------------------------------- 1660 - London Sad End Complete بر اساس یک سلسله ی واقعی Vampair-Historical Larry-Ziam به قلم : sami
Our Song by paynlinson_91
paynlinson_91
  • WpView
    Reads 1,026
  • WpVote
    Votes 192
  • WpPart
    Parts 7
بین همه این اتفاق ها،هیچ وقت فکرش رو هم نخواهیم کرد ذره ذره به کسی عشق بورزیم که از او بیشتر از خودمان متنفریم. مگه نه لیام؟ Ziam,Larry,Shiall # 1camilacabello(16.2.2022)
Lacuna[L.S] by Eris_ok
Eris_ok
  • WpView
    Reads 2,705
  • WpVote
    Votes 830
  • WpPart
    Parts 21
اندوه برطرف میشه اشک چشم خشک میشه زمستون جاش رو به بهار میده اما.. جای خالی تو هیچوقت پر نمیشه... کلمه‌ی (Lacuna): به معنی یه فضای خالی یا یه تیکه گمشده از داستان زندگیت. درست مثل کسی که بی خداحافظی رفته، مثل کسی که جای خالیش به وضوح احساس میشه، مثل یه تیکه از مهم‌ترین خاطراتت. ⛔️Violence Warning ⛔️
Themesses by Artazaj2005
Artazaj2005
  • WpView
    Reads 1,778
  • WpVote
    Votes 464
  • WpPart
    Parts 11
زین انقدر برات از خونه مینویسم تا برگردی.
Nyctophile by _selenilium
_selenilium
  • WpView
    Reads 16,685
  • WpVote
    Votes 4,168
  • WpPart
    Parts 26
*اصلا چرا کشتیش؟ _من کی رو کشتم؟ *لیام پین؛ تو زین مالیک و تمام اعضای خانوادت رو کشتی!! _من این کارو کردم؟ چه...خفن! •liam top •dark ⚠️این داستان شامل محتوای دلخراش است
Blue Dreams Store by _selenilium
_selenilium
  • WpView
    Reads 7,384
  • WpVote
    Votes 1,980
  • WpPart
    Parts 13
هرکسی دنیا رو جوری میبینه که خودش دلش میخواد؛ دنیای ینفر سیاه، دنیای یکی بنفش و هر آدمی، زندگی رو یچیز میبینه؛ اما اون پسر زندگی رو توی کوچکترین چیزها پیدا می‌کرد. چیزهای کوچیکی مثله سطل رنگ ابیش و بوسه های اون مرد Ziam short story
You After Him (L.S) by lonlybitch12
lonlybitch12
  • WpView
    Reads 5,130
  • WpVote
    Votes 1,467
  • WpPart
    Parts 29
با اون دوست داشتن رو تجربه کردم. با تو عاشق شدن رو. اون رو از دست دادم. و تورو.... (در حال نوشتن)
Somewhere In The Woods by emily_ofnewmoon
emily_ofnewmoon
  • WpView
    Reads 8,723
  • WpVote
    Votes 2,925
  • WpPart
    Parts 32
{کامل شده} 𝘻𝘢𝘺𝘯 𝘮𝘢𝘭𝘪𝘬 / 𝘭𝘪𝘢𝘮 𝘱𝘢𝘺𝘯𝘦 عمارت مین وود یک پیرزنه. پیرزنی که لباس های نو تنش کرده باشی و توقع داشته باشی دوباره جوان و شاداب بشه. و زینِ بیست و شش ساله این رو خوب میدونه، میدونه که پشت لبخند درخشان و گیرایی نگاهش چهره ای مخفی شده که کسی ندیده. چهره ی پسربچه ای که با نگاهی مبهم به حرف های خاله ی خشک مذهب و عبوسش گوش میده. با کنجکاوی به مجسمه مریم مقدسِ توی کلیسا خیره میشه و هیچوقت نمیفهمه که چطور دست باریک و لرزان سرنوشت صورتش رو لمس میکنه و اون رو وارد صحنه ی نمایشش میکنه. جایی که به این باور میرسه که "یک افسانه هرگز نمیمیره" {𝘛𝘩𝘦𝘺 𝘸𝘦𝘳𝘦 𝘤𝘳𝘺𝘪𝘯𝘨 𝘸𝘩𝘦𝘯 𝘵𝘩𝘦𝘪𝘳 𝘴𝘰𝘯𝘴 𝘭𝘦𝘧𝘵, 𝘎𝘰𝘥 𝘪𝘴 𝘸𝘦𝘢𝘳𝘪𝘯𝘨 𝘣𝘭𝘢𝘤𝘬 𝘏𝘦'𝘴 𝘨𝘰𝘯𝘦 𝘴𝘰 𝘧𝘢𝘳 𝘵𝘰 𝘧𝘪𝘯𝘥 𝘯𝘰 𝘩𝘰𝘱𝘦, 𝘩𝘦'𝘴 𝘯𝘦𝘷𝘦𝘳 𝘤𝘰𝘮𝘪𝘯𝘨 𝘣𝘢𝘤𝘬} /ژانر: تخیلی، معمایی، رمز و راز/ Number 1 #mysteriuos Number 2 #ziam