Vkook
10 stories
Soft Spot | Vkook & Namjin by Delenefer
Delenefer
  • WpView
    Reads 151,020
  • WpVote
    Votes 21,301
  • WpPart
    Parts 16
صورت جونگکوک رو بین دست های لرزونش گرفت. -بگو دوسم داری -دوست دارم - قول بده جونگکوک... بهم بگو تا تهش مال منی -تا تهش مال توام کیم تهیونگ. هیچکس و هیچ چیز نمیتونه بین مون جدایی بندازه. نفس داغ تهیونگ حواس جونگکوکو پرت می‌کرد. -حتی اگه یه پسر جوون و جذاب تر از من ببینی؟ -چرا نمیفهمی ددی؟ چشم های من جز تو کسیو نمیبینه. *** =من شما رو میشناسم؟ جین نمیتونست باور کنه چه کلماتی از دهنش بیرون اومده. +نامجون.. من. معذرت میخوام اگه بهت سر نزدم تو گوشیتو جواب ندادی. =منظورم اینه.. میشه خودتونو معرفی کنید؟ آخه.. بعد تصادف فراموشی گرفتم.... جین شوکه شده به کلماتی که از دهنش خارج شده بود فکر کرد. +تو.. منو یادت نمیاد؟ =متاسفم.. +من..جینم..دوس... نامجون که از چیزی خبر نداشت... چرا فرصتو از دست می‌داد؟ چشم هاش رو بست و سریع گفت : +دوست پسرت Name : Soft Spot Season 1: I'm not your toy! Genre: Smut / Daddy kink / Romance / little space / Fluff Start: 1399/11/28 ° پارت ها کوتاهن
ASMR Arstist [VKOOK] by SquishyyBTS
SquishyyBTS
  • WpView
    Reads 63,113
  • WpVote
    Votes 6,357
  • WpPart
    Parts 12
«از ویدیوهای دوست‌پسر باتمت بیشتر آپلود کن لطفاً» جایی که تهیونگ یه هنرمند «ای‌اس‌ام‌آر»ئه و جونگکوک هر شب با ویدیوهاش خودارضایی می‌کنه. [ولی چی می‌شه اگه تهیونگ یه‌روزی خیلی اتفاقی بره خونهٔ جونگکوک زندگی کنه؟ چی می‌شه اگه رازش آشکار بشه؟ سر غرورش چه بلایی میاد؟] این داستان ترجمه‌ٔ فن‌فیکی به همین نام از اکانت @peachyu_ هست و کپی‌رایت داستان متعلق به اونه ولی من ازش اجازه گرفتم که این داستان رو به فارسی ترجمه کنم و توی این پیج آپ کنم! نویسنده اجازهٔ ترجمه نمی‌داد ولی چون داستان‌های زیادی رو به زبان فارسی توی واتپد دیده بود و از زبونمون خوشش میومد برای من استثنا قائل شد و پرمیشن داد که این داستان رو ترجمه کنم. ممنون می‌شم با ووت کردن این داستان کمک کنید بیشتر خونده شه. COVER BY: @nahidix☁
Our Omega Leadernim! by katayoon_malik
katayoon_malik
  • WpView
    Reads 1,790,666
  • WpVote
    Votes 238,537
  • WpPart
    Parts 213
کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟
Not Your Toy!! | Vkook Namjin § Full by Delenefer
Delenefer
  • WpView
    Reads 535,893
  • WpVote
    Votes 68,538
  • WpPart
    Parts 34
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذرت میخوام -تدی نالاحت شد -نشدم. ببین.. خوشحالم . کار خوبی کردی بیب -دلوخ میگی؟ -نه. نه. اشکال نداره. لباس خودته اشکال نداشت کوکی لباسشو با قیچی تیکه تیکه بریده باشه. اصلا اشکال نداشت.تهیونگ میتونست بازم بخره. . .. ... تغییر کردن کار سختی نیست.. تنها چیزی که نیاز داره یه انگیزه درست حسابیه! اگه به کیم تهیونگ رئیس مافیا میگفتن یه روز قراره واسه یه پسر بچه غش و ضعف کنی قهقهه میزد.. اما حالا همه چیز عوض شده.. کسی که مثل آب خوردن بدن آدمو با چاقو پاره می‌کرد، واسه آروم کردن یه پسر بچه خودشو به در و دیوار میزنه! Name : Im not your toy!! Genre: Smut / Daddy kink / Romance / little space / Fluff Start: 1399/8/24 End: 1399/11/24 32 parts
Lover Not A Fighter (Persian Translate) | Vkook, Yoonmin, Namjin by ItsRainyNight
ItsRainyNight
  • WpView
    Reads 226,863
  • WpVote
    Votes 21,962
  • WpPart
    Parts 45
〴︎Summay ৲︎ زمانی که کیم تهیونگ برای محافظت از پسرِ بی‌رحم‌ترین گَنگ کُره‌ی جنوبی استخدام شد، نمی‌دونست باید چه توقعی از دنیایی که پیش روش قرار می‌گرفت داشته باشه؛ اما قطعا توقع نداشت دلباخته‌ی پسری بشه، که برای اون دنیای تاریک، بیش از اندازه معصوم بود. 〴︎Translator: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Sub Couple: Yoonmin, Namjin 〴︎Genres: AgePlay, Romance, Fluff, Smut, Angst, Thriller, Feminization
  𝐃é𝐣à 𝐯𝐮  | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 397,494
  • WpVote
    Votes 60,490
  • WpPart
    Parts 35
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونه‌هاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد. چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود. و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید... + پسر توی نقاشی؟ _ پسر توی رویا؟ [ فصل دوم بوک CURSED] کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 774,966
  • WpVote
    Votes 98,800
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)