Ayli's Reading List
65 stories
𝐓𝐇𝐄 𝐋𝐀𝐒𝐓 𝐄𝐍𝐃 by writer127lizkook
writer127lizkook
  • WpView
    Reads 1,990
  • WpVote
    Votes 253
  • WpPart
    Parts 22
دختری که فرار می‌کنه از همه،حالا شرایط زندگی اونقدر بد باهاش پیش میره که دقیقا جایی که نباید میرفت؛رفت و حالا تازه طعم خوشی و ناخوشی های زندگی میچشه.... چه اتفاقی افتاده که باعث شده که یه دختر از خونه خودش فرار کنه؟ پارت اول بخون خوشت اومد ادامه بده:) ______________________________________________________ couples:lizkook/teahnnie/rozmin/jisoo and jihop
𝗬𝗢𝗨 𝗔𝗥𝗘 𝗙𝗢𝗥 𝗠𝗘 by writer127lizkook
writer127lizkook
  • WpView
    Reads 439
  • WpVote
    Votes 47
  • WpPart
    Parts 5
شروع یه انتقام جویی...چی میشه اگه دوتا باند مافیایی باهم دیگه دشمن باشند باند جئون به دنبال دختر رییس پلیس که باند پارک اون میدزده و برای جاسوسی خواهر خودش می‌فرسته تا اینکه.... پارت اول بخون خوشت اومد حمایت کن و به خوندن ادامه بده🤍 ------------------------------------------------------- Couple:lizkook_teahnnie_jirose_jinsoo
𝐓𝐇𝐄  𝐌𝐀𝐒𝐊𝐄𝐃 by selin_witch
selin_witch
  • WpView
    Reads 355
  • WpVote
    Votes 60
  • WpPart
    Parts 7
"𝐈𝐍 𝐓𝐇𝐄 𝐒𝐇𝐀𝐃𝐎𝐖𝐒, 𝐄𝐕𝐄𝐑𝐘𝐎𝐍𝐄 𝐒𝐄𝐀𝐑𝐂𝐇𝐄𝐒 𝐅𝐎𝐑 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐓𝐇, 𝐁𝐔𝐓 𝐍𝐎 𝐎𝐍𝐄 𝐊𝐍𝐎𝐖𝐒 𝐖𝐇𝐎 𝐇𝐈𝐃𝐄𝐒 𝐁𝐄𝐇𝐈𝐍𝐃 𝐓𝐇𝐄 𝐌𝐀𝐒𝐊." ◎ «او پشت نقابش پنهان شده، سایه‌ای میان قدرت و جنون؛ کسی که هیچ‌کس نمی‌داند چهره‌ی واقعی‌اش کدام است، نجات‌دهنده یا قاتل!» ◎ ◎ ◎ 𝐍𝐀𝐌𝐄: 𝐓𝐇𝐄 𝐌𝐀𝐒𝐊𝐄𝐃 ◎ ◎ 𝐀𝐔𝐓𝐇𝐎𝐑: 𝐒𝐄𝐋𝐈𝐍 ◎ ◎ 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄: 𝐀𝐂𝐓𝐈𝐎𝐍 - 𝐓𝐇𝐑𝐈𝐋𝐋𝐄𝐑 - 𝐌𝐀𝐅𝐈𝐀 - 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍𝐓𝐈𝐂 - 𝐀𝐍𝐆𝐒𝐓 - 𝐒𝐌𝐔𝐓 ◎ ◎ 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄𝐒: 𝐋𝐈𝐒𝐊𝐎𝐎𝐊 - 𝐉𝐈𝐍𝐒𝐎𝐎 - 𝐓𝐄𝐀𝐍𝐍𝐈𝐄 - 𝐉𝐈𝐑𝐎𝐒𝐄 𝐀𝐍𝐃... ◎ ◎ ◎ 𝐂𝐇𝐀𝐑𝐀𝐂𝐓𝐄𝐑𝐒: 𝐉𝐄𝐎𝐍 𝐉𝐔𝐍𝐆𝐊𝐎𝐎𝐊 - 𝐋𝐀𝐋𝐈𝐒𝐀 𝐌𝐀𝐍𝐎𝐁𝐀𝐋 - 𝐊𝐈𝐌 𝐒𝐄𝐎𝐊𝐉𝐈𝐍 - 𝐊𝐈𝐌 𝐉𝐈𝐒𝐎𝐎 -𝐊𝐈𝐌 𝐓𝐄𝐀𝐇𝐘𝐔𝐍𝐆 - 𝐊𝐈𝐌 𝐉𝐄𝐍𝐍𝐈𝐄 - 𝐏𝐀𝐑𝐊 𝐉𝐈𝐌𝐈𝐍 - 𝐏𝐀𝐑𝐊 𝐑𝐎𝐒𝐀𝐍𝐍𝐄 - 𝐆𝐖𝐎𝐍 𝐉𝐈𝐘𝐎𝐍𝐆 𝐀𝐍𝐃... ◎ درحال آپلود!
Forced War by cherrysblossomsss
cherrysblossomsss
  • WpView
    Reads 942
  • WpVote
    Votes 186
  • WpPart
    Parts 16
جنگ اجباری تقاص همه ی اشک هایی که ریختم و درد هایی که کشیدم و بلا هایی که سرم آوردی رو پس میدی میلر جیمین... couples : jirose Liskook وضعیت: کامل شده
Royal Secret [ Segreto Reale ]  by Nikitaaaa1234
Nikitaaaa1234
  • WpView
    Reads 2,845
  • WpVote
    Votes 164
  • WpPart
    Parts 32
main couple: Jirose Sub-couple : Liskook,Taennie,Jinsoo دیالوگ : { چون می ترسم پایان این عشق مثل قصه ها خوش نباشه و آخرش ، به هردوی ما آسیب بزنه } { میخوام بجنگم برای تو و تو بشی زیباترین نبردی که توش برنده میشم } سلام به همه. نیکی هستم . من قبلا این فیک را در یک چنل می ذاشتم اما به دلیل مشکلاتی که برام پیش اومد ، مدت زیادی نشد پارت های پایانی آن را بذارم . الان چنل به دلایلی حذف شده . من وقتی متوجه شدم تصمیم گرفتم اینجا دوباره فیک را با کمی تغییرات آپلود کنم برای ادای احترام و تشکر از کسانی که روزی به این فیک عشق ورزیدند و دوست داشتن ادامه ی اون را بخونن .
𝐿𝑜𝑙𝑖𝑡𝑎 by selin_witch
selin_witch
  • WpView
    Reads 5,944
  • WpVote
    Votes 545
  • WpPart
    Parts 30
" 𝐼𝑡'𝑠 ℎ𝑎𝑟𝑑 𝑡𝑜 𝑑𝑎𝑛𝑐𝑒 𝑤𝑖𝑡ℎ 𝑡ℎ𝑒 𝑑𝑒𝑣𝑖𝑙, 𝑚𝑦 𝑑𝑒𝑎𝑟 " ◎ ◎ 𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝐿𝑜𝑙𝑖𝑡𝑎 ◎ ◎ 𝐴𝑢𝑡ℎ𝑜𝑟: 𝑆𝑒𝑙𝑖𝑛 ◎ ◎ 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒𝑠: 𝐽𝑖𝑟𝑜𝑠𝑒, 𝑅𝑜𝑠𝑒𝑘𝑜𝑜𝑘, 𝐿𝑖𝑠𝑘𝑜𝑜𝑘 ◎ ◎ 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡, 𝐴𝑑𝑢𝑙𝑡, 𝑆𝑚𝑢𝑡 ◎ ◎ ◎ 𝐶ℎ𝑎𝑟𝑎𝑐𝑡𝑒𝑟𝑠: 𝐽𝑒𝑜𝑛 𝑗𝑢𝑛𝑔𝑘𝑜𝑜𝑘, 𝑃𝑎𝑟𝑘 𝑟𝑜𝑠𝑒, 𝑃𝑎𝑟𝑘 𝑗𝑖𝑚𝑖𝑛, 𝐿𝑎𝑙𝑖𝑠𝑎 𝑚𝑎𝑛𝑜𝑏𝑎𝑛, 𝐾𝑖𝑚 𝑛𝑎𝑚𝑗𝑜𝑜𝑛, 𝐽𝑢𝑛𝑔 ℎ𝑜𝑠𝑒𝑜𝑘, 𝐴𝑛𝑑...
سـ؋ـر در جانِ لَحظـہ ها؛ by KIM_vj7
KIM_vj7
  • WpView
    Reads 538
  • WpVote
    Votes 75
  • WpPart
    Parts 5
"Travel in the soul of moments" جنی با چشم های به خون نشسته اش به او خیره شد. _از جان من چه میخواهی؟! تهیونگ رسما دیوانه شده بود. بازوی جنی را چنان می‌فشرد گویی پنبه است و آسیب دیدنش برایش مهم نبود. جنی کلافه دستش را جلوی چشم های تهیونگ تکان داد. تهیونگ اما فقط خیره شده بود... در چشم های عمیق و موج وار جنی. گویی سنگی یا تیله هایی خاکی بودند در دریایی شناور... _بگو چه میخواهی تهیونگ! بالاخره لب های خشکش را از هم گشود. کلمات جاری شدند و جنی با چیزی که شنید نه خشکش زد و نه شرمگین شد. بلکه کاملا خونسرد و راضی به نظر می‌رسید. تهیونگ همچو عاشقی دلباخته و زخمی شده گفته بود : عاشقت شدم... جنی پوزخندی زد و دست تهیونگ را پس زد. موهای گرگی تهیونگ را نوازش کرد و گفت : فهمیدی معنای عمیق خدا را؟ +عشق؟ خدا یعنی عشق؟ جنی لبخندی زد و از نظر او ناپدید شد. حالا تهیونگ بود و اشک های بلورینش... +فرق واقعیت و حقیقت چیست...؟! Couple : taennie Genre : classic , fluff , romance , angst Up days : Thursday
ɢʀᴇʏ ᴄᴇʟʟs  by rosali_na
rosali_na
  • WpView
    Reads 5,520
  • WpVote
    Votes 395
  • WpPart
    Parts 24
نام فن فیک: سلول های خاکستری ژانر:معمایی، عاشقانه، لیتل اسمات، انگست، مافیایی، جنایی قسمتی از فیک : شعله های آتش زبانه میکشید و همه چیز جلوی چشمانم میسوخت،قطرات اشک درحالی که روی گونه هام سر میخوردند رد سوزشی به جا میذاشتند،شعله ها انقدر نزدیک بود که انگار از داخل مردمک های چشمم گداخته میشد،همه ی چیز هایی که میشناختم جلوی چشمانم درحال خاکستر شدن بود،یک آن ،یک لحظه گرما از بین رفت و سرمای شدیدی حجوم آورد،لباس هام خیس و بدنم میلرزید،بارون میبارید و باد سردی میوزید، سرم رو بالا اوردم و دستی رو دیدم که به سمتم دراز شده،به آرومی دستم رو سمتش دراز کردم و گرفتمش،گرم بود. یکبار دیگه سرما از بین رفت و گرما حجوم آورد، ساختمون و درختان اطرافم درحال سوختن بودن،فکر کردم دوباره خونمونه، اما اینجا برای من اشنا نیست... _جونگکوک..کوک... با شوک سرمو برگردوندمو دیدمش که روبه‌روم وایستاده،با لبخند و چشمای اشکی بهم خیره شده بود،دستشو بالا آورد نوازش وار روی گونم گذاشتم،فاصله ی بدنامون رو کم کرد و سرشو جلو آورد: آفرین...بلاخره تمومش کردی...تو موفق شدی... لبخندی زدم و با دستم تار مویش رو که باد روی صورتش انداخته بود کنار زدم: اوهوم نونا...تموم شد... بلاخره نابودش کردم... بلاخره کشتمش... خندید و قطره ی اشکی از گوشه ی چشمش چک