nasi_lynx
- Reads 794
- Votes 121
- Parts 2
School life - Romance - Angst - Smut
🔞🧜🏻♀️
✾ ڪـــوکــــتـه | تهڪـــوکـــ
✾یـــونمــــــیـن
جانگکوک پسریه که تنها عشقش آواز خوندنه ولی مادرش با اینکارش مخالفه!
ولی مادرش میفهمه و کلماتی رو به زبون میاره که حتی خودشم پشیمون میشه!
" امیدوارم دیگه هیچوقت نتونی آواز بخونی! "
اما داستان سه پسر دیگه چی میتونه باشه؟!
جیمین ، تهیونگ و یونگی...؟!
[✾] تـا وقـتی ڪــه میتونـم آواز بــخونم...
بــرامـ مهم نیستـ شبـ ها با سمـ؋ـونیـ گشنگی شکمـم بخوابـم!
برامـ مهم نیستـ کـه لباسـ های کهنه و پاره تنم کـنم!
برامـ مهم نیستـ مورد تمـسخر دیگرانـ باشم!
یا کـه از مادرمـ سیلی بخورم!
همـه ایـن درد ها رو تحمل میکنم چون یـه مسکنـــی دارم و اون مسکــن چیزی نیست...
جـز آواز خوندنــ ! [✾]
~ تایپ فنفیک : ISFP