[Completed] - Louis caught his boyfriend of five years cheating so he kicked him out, realizing only after that owning a big house and living with yourself and a very adorable dog is not enough. It's also damn expensive so he goes online and post on one of the most credible site known to man, Craigslist, to look for housemates. Enter the crew consisting of a very odd irish programmer, a handsome preschool teacher, a stripper gentleman and a sex therapist in glittery suits. [Readers Review] "i really really love the story, i can' t even count how many times i read it it's amazing, please write more" - charinatala "The characters in this story are so much more realistic than a lot of other books. Every character has their own opinions, personality, struggles, shortcomings, and advantages. It makes it so much better. Awesome story!" - would_die_for_drarry "It's really funny and different from many other Larry books I've read. The idea for the story is cute and the storyline is really great. The way the story progress is really captivating. I love how they have a really different personalities and you capture it really well. Their relationship is also really cute and I love how their relationship progress. And this is not one of the book where there's too much unneeded drama and its just really funny and entertaining. Love your book ❤️" -Aiyoowei "I love this book so much since it made me laugh so hard and cry, and it's really hard to make me cry with a book. The characters are really good and I just loved this book so much" - yyou_make_me_strongg

((warning!: hey everyone! i wrote this when i was like 15-16? and i realized i never put a rating on this story. it's pretty explicit! (i tagged it as mature but i'm going to put in the description that it's 18+ just so it's very clear)) Orgasms. You see that word and you think it's hot...right? Wrong. What if you had them multiple times a day? In front of your class. Your teachers. Your friends. ... Your mom. Harry Styles is a seventeen year old boy from England, he was recently diagnosed with RGS (Restless Genital Syndrome) And guess who's doing a project on the disorder for his medical sciences class? Eighteen year old, Louis Tomlinson. Imagine if you moaned during your algebra test. How does the word orgasm sound to you now? ╰☆╮ ╰☆╮ ╰☆╮ ╰☆╮ ╰☆╮ [© Copyright 2016 All work is property of louuuology, any duplication or reproduction of all or part of the work without explicit permission by the author is illegal] cover by protruding™ playlist for this story: https://open.spotify.com/user/axxmber/playlist/16UmEymIoHwOVdKpemDoQ7

زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1

خيليا تا وقتي فن فيك كامل نشه نميخوننش نميدونم اين چقدر به دردتون ميخوره اينجا پيج و اسم فن فيك های لری كه پابليش شدن رو ميگيم 🌟⚠️🌟: خب اینجا خیلی از فن فیکشن هارو گذاشتم که برای سه چهار سال پیش ان! طبیعیه خیلی ازینا پاک شده باشن یا آیدی هاشون رو عوض کرده باشن. به هرحال پیداشون نمیکنید ؛ پیشنهادم اینه که از آخرین قسمت که گذاشتم شروع کنید که فف ها جدیدترن و امکان اینکه پیداشون نکنید خیلی کمه @nmsh_larry ممنون برای زحمتِ آپ کردن این بوک💚💙 ممنون برای کاور صــــــــــبو 💚🍏🍭🍬 @iwontbetheone

هری...هرررری...خواهش میکنم نجاتم بده...نذار من رو ببرن...هرررری... قطرات اشک گونه های پسر چشم سبز رو تر میکنن...صدا توی ذهنش تکرار میشه....حتی جرات نکن به التماس هاش گوش بدی استایلز...حتی جرات نکن برگردی سمتش... صدای فریادهای وحشت زده ی لویی تنش رو میلرزونن...روحش رو از هم میدرن...قلبش رو از کار میندازن اما این اجبار بود.هری این قسم نانوشته رو امضا کرده بود. صدای لویی پشت سرش خاموش میشه.زمزمه ی خفه ی هری توی باد گم میشه. هری:متاسفم لویی.متاسفم...

تنها تو یه شهر و خوندن تو یه بار نمیتونه زندگی ایده آل ‌کسی باشه..اما زندگی میتونه واست نقشه هایی داشته باشه.. حتی میتونه به یکی از اعضای بزرگترین بوی بند دنیا تبدیلت کنه! و بهت بفهمونه که عشق پیدات میکنه..مهم نیس هرکجای دنیا که باشی...

همه چیز از یه قرارداد شروع شد

تو دلم به قیافه ی مظلوم لویی خندیدم.اون هنوز مردد بود.با این حال دهنش رو باز کرد و من یه قطره از محلول تو دهنش ریختم +دوربین گوشیت رو روی تخت تنظیم کن. دستور دادن به لویی یه چیز واقعا جدید و عجیبیه برام.اون از تو کمد پایه گوشیش رو برداشت و با فاصله تقریبا 2متر از تخت روی زمین تنظیمش کرد و گوشیش رو رو پایه گذاشت.

@SAaraah__1995